شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۲۰۴۹۳
تاریخ انتشار: ۰۷ مهر ۱۳۹۳ - ۱۷:۱۹
عبدالرضا سليماني زاده : هرروز به بانك سَر مي زد تا بلكه خبري از وام ازدواجي كه تقاضا كرده بود بشود. اما هيچ خبري نبود. هرروز كه خبري مي شد يك مانع جديدي جلوي پايش مي گذاشتند.مداركش  يا امضا كم داشت يا بايد ضامن را عوض مي كرد يا كپي ها كم بودند.  دست آخر هم وعده صبر را به او مي دادند. خيلي حرف بود كه تاكنون  طاقت آورده  بود. الان مدت چندين ماه بود كه در صف وام ازدواج قرار داشت.

اما همچنان در انتظار بود. خيلي ها وام مي خواستند. اما اين جوان با هزاران آرزو  و با وعده هاي مسئولين در رابطه با جوانان دل خوش كرده بود. خبر اختلاس 3هزار ميليارد ي را زماني شنيد كه به او گفتند صبر كن جواب وام درخواستي تان بياد.  باور نداشت  در بانك ها كه هر روزه هر هفته و هر ماهه تا برسد به هر ساله مو را از ماست بيرون مي كشند اين رقم اختلاس بوجود بيايد. از بانك خارج شد. روزنامه اي را روي پيشخوان روزنامه فروشي برداشت . نگاه عميقي به رقم نجومي اختلاس انداخت.  حالش دگرگون شد. خبر شوك آوري  بود.

 چرا براي وام ازدواج حداكثر 4 ميليوني  اين همه بروكراسي اداري و امروز و فردا مي كنند .سوال هايي از اين دست  مانند گژدم به افكارش هجوم مي آورند.  اگر اين همه بازرس مالي وغيرمالي در بانك ها بيدا مي كنند چرا بايد اختلاس بزرگي  صورت بگيرد؟  در اين فكر بود كه با  سه هزار ميليارد چند بار مي شد خرمشهر جنگ زده را آباد  كرد و يا  خيابان هاي كم عرض وتنگ شهر اهواز را تعريض و بازسازي كرد. در ذهن خود تصور اتوبان هاي وسيع را ترسيم مي كرد.

 با سه هزار ميليارد چند نفر از بيماران رواني را در آسايشگاه ها بستري مي نمودند؟ چند هزار نفر جوان سر كار مي رفت وچند صد نفر مانند او وام ازدواج بدون دردسر مي گرفتند؟ در افكار خود غوطه ور بود كه صداي مهيب بوق خودروي عبوري از اتوبان  او را به دنياي واقعيت بازگرداند اما اين بار خود را روي تخت بيمارستان يافت با دست و پاي شكسته در حاليكه پوشه وام ازدواج نيز در كنار خيابان سنگ فرش خودروهاي عبوري شده بود! 
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار