هادی خوش سیما
1 ) متاسفانه عادت کرده ایم که نقدهایمان بر اساس اسم و رسم باشد نه درون مایه یک سخن یا مطلب ؛ بنابراین معیارمان در نقدها گاه گاهی نام و نشان ها می شود و به همین دلیل نوع کنش با راوی یک مطلب ، واکنش ها را مشخص می کند. اگر نام ها برایمان خوشایند باشد نقدمان نیز مثبت است و اگر اختلافی در میان باشد خوانش مطلب نیز در مسیر همین اختلافات منحرف می شود و به بیراهه می رود.
2 ) نامه سرگشاده سید شریف حسینی نماینده مردم اهواز و بازگویی مشکلات و مسائل خوزستان و خلف وعده دولتیان در تحقق وعده ها ، واکنش های مختلفی در درون و بیرون استان به دنبال داشت که تقریبا قریب به اتفاق واکنش ها ، واکنش به نام نویسنده مطلب بود تا محتوای آن . اگر موضوعاتی که در این نامه سرگشاده آمده ، بی نام سید شریف در رسانه ها و گروه های اجتماعی منتشر می شد بی شک همگی زبان به تحسین می گشودیم چرا که زبان حال ماست و مطالب مطرح شده در آن ، دغدغه یکایک خوزستانی هاست.
3) این چند خط را بدون آنکه توجهی به نویسنده آن داشته باشید بخوانید : آیا طرح 550 هزار هکتاری محقق شد؟ آیا وعده دولت یازدهم مبنی بر عدم انتقال آب محقق شد؟ آیا منطقه آزاد اروند نفعی برای مردم استان داشت؟ آیا اروند لایروبی شد؟ آيا اشتغال براي جوانان ايجاد شد ؟ آیا آب آشامیدنی خوزستان سالم و بهداشتی ست ؟ آیا مشکل باران های اسیدی حل شد؟ و....
مگر موارد بالا و هزار و یک مورد دیگر ، دغدغه ما خوزستانی ها نیست ؟ مگر نه این است که هر روز رسانه ها ، هر یک از موضوعات فوق را یا در قالب خبر، یا گزارش و یا صدای مردم منتشر می کنند و خواهان رسیدگی و رفع آن هستند؟ پس چرا وقتی این گونه موارد از زبان یک نماینده مطرح می شود برخی از درون استان شمشیر را از رو می بنند و همصدا با اصفهانی ها زبان به نقد می گشایند و طرح آن را یا نمادین می خوانند و یا تبلیغاتی ؟
4 ) نمایندگان اصفهان و یا کرمان باید هم زبان به نقد بگشایند و نسبت به مواضع نمایندگان خوزستان در مسائلی که منافع شان تامین نمی شود و یا به خطر می افتد از جمله پرآب کردن زاینده رود ، سیراب کردن زمین های کشاورزی و چرخاندن چرخ های صنعت و... موضع گیری کنند اما همصدایی برخی خوزستانی ها با نمایندگان کویر نشین در نقد نمایندگان به جای دفاع از آنان ، تامل برانگیز است.
5 ) اتحاد و همدلی نمایندگان استان در پایین ترین مرتبه خود قرار دارد و گاه گاهی مواضعی متناقض از هم می گیرند و کمتر به صورت جمعی و در جهت منافع استان یک صدا می شوند. برخی نمایندگان نیز هر چند در نشست های مجلس حضور دارند اما به قول سعدی علیه الرحمه حاضرِ همیشه غایب اند و نه نطقی می کنند و نه تذکری می دهند و سال به سال نیز صدایشان از تریبون مجلس شنیده نمی شود. حالا هم که نماینده ای مشکلات استان را از تریبون مجلس فریاد می کشد نباید اینگونه زبان به تخریب او گشود ؛ هر چند نطق ها احساسی باشند اما بهتر از سکوت مطلق و دم بر نیاوردن است.
6) نامه سرگشاده سید شریف حسینی جدا از انتقادات درون استانی ، صدای معاون اول دولت یازدهم را نیز در آورد. جهانگیری معاون اول رییس جمهور در نشستی نسبت به انتقادات مطرح شده در این نامه و گلایه از عدم تحقق وعده ها گفته است که " من مانده ام یک عده چه رسالتی برای خودشان قایلند که سعی می کنند با جعل یکسری اخبار ، مردم را نسبت به کارهایی که انجام می شود نگران کنند.
7 ) در دولتی که شعارش تدبیر است و امید را در دل ها زنده کرده شنیدن صدای مشکلات خوزستان و خوزستانی ها نباید آنچنان وزرا و دولتمردانش را آشفته اش سازد تا عنان از کف شان برود و معضلات خوزستان و وعده های برزمین مانده را جعلی بخوانند. وعده های برزمین مانده را اگر بخواهیم برشماریم مطمئنا از نامه یک صفحه ای نماینده اهواز فراتر خواهد رفت و صفحات زیادی را سیاه و عده ای را رو سیاه خواهد کرد.
8 ) قول و قرارهای داده شده به خوزستانی ها منحصر به یک دولت نیست و هر دولتی که آمده وعده هایش نیمه کاره مانده و رفته است. برشمردن خلف وعده دولت مدعی مهرورزی (دولت احمدی نژاد) ، مطلبی مجزا و مفصل می طلبد اما در اینجا فقط یک وعده فراموش شده دولت یازدهم را برمی شماریم تا عیار عهدها مشخص شود.
در روزهای پرشور و نشاط انتخابات ریاست جمهوری ، دکتر روحانی در جریان سفر تبلیغاتی به خوزستان وعده داد که اگر رئیسجمهور شود حتما 3 درصد از درآمد سالانه نفت را به استان خوزستان اختصاص خواهد داد تا صرف آبادانی این استان شود. او گفته بود: این حق مردم خوزستان است و در طول هشت سال جنگ تحمیلی مردم این سرزمین فشار بسیاری متحمل شدند و این درصد برای جبران آن کم است و تلاش خواهم کرد این دو درصد به سه برسد. این یک حرف حق است که تاکنون عملی نشده است. با این حال روحانی در جریان اولین سفر استانی خود وعده روزهای تبلیغات خود را پس گرفت.
در جریان سفر استانی دکتر روحانی به خوزستان، حتا وعده همان دو درصد هم تحقق نیافت چه رسد به سه درصد. وی در این خصوص گفت که درباره تخصیص دو درصد درآمد نفتی به استان خوزستان قول نمیدهم و باید مشورت بگیرم.
و البته مشورت کردن همان و عملی نشدن همان.
9) ریشه برآشفته شدن جهانگیری از نامه سرگشاده نماینده اهواز را باید در جای دیگر جستجو کرد. جهانگیری سالیان سال در کرمان چه در دولت هاشمی و چه در دولت خاتمی صاحب پست و مقامی بود و حتا به مقام استانداری اصفهان نیز رسید. پس بی جهت نیست که جناب جهانگیری در دولت یازدهم به عنوان دست راست دکتر روحانی ، گوشه چشمی به اصفهان و کویرنشینان داشته باشد و همچنین بی جهت نیست بی آنکه خوزستان حتا یک وزیر در کابینه داشته باشد شش کرسی وزارت دولت تدبیر و امید به اصفهانی ها می رسد. و در نهایت بی جهت نیست که شورای عالی آب به ریاست ایشان تشکیل می شود و سخنی از کارون به میان نمی آید و به جای آن بر طبل احیای زاینده رود و انتقال آب کوبیده می شود و طرح 9 ماده ای آن به تصویب می رسد
10) خوزستانی ها مانده اند که برخی چه رسالتی برای خودشان قایلند که سعی می کنند خوزستان و خوزستانی ها را نادیده بگیرند و حتی سخنان یک نماینده آن را که از دل مردم برخاسته برنتابند و آن را مجعول بخوانند و مشکلات فریاد شده استان را دروغ بنامند؟!
1-کارون؛
جلوگیری از طرحهای انتقال اب از سرشاخه های کارون و تدوین برنامه ای جامع برای احیای کارون بزرگ.
2-هوای پاک؛
تدوین برنامه ای زمان بندی شده برای حل معضل الودگی هوای خوزستان و به رسمیت شناختن حق قانونی مردم خوزستان در برخورداری از هوای پاک.
3-اشتغال؛
تدوین نقشه راه با هدف حل معضل بیکاری گسترده مردم خوزستان.
4-اجرای کامل طرح احیای زمینهای کشاورزی خوزستان(طرح 800هزار هکتاری مقام معظم رهبری)
5-تحقق وعده های انتخاباتی اقای روحانی به مردم خوزستان و همچنین اجرای کامل مصوبات سفر اول رئیس جمهور و هیات دولت به خوزستان.
حتا درسته
سید شریف حسینی هر چی باشه از درده مردم نامه ای به رئیس جمهور نوشته ، باقی نماینده های استان خوزستان خواب تشریف دارند ،اونا رو فرستادیم گلدان مجلس باشد، چرا باقی نماینده های خوزستان از مشکلات مردم به مجلس نمیگن! بعضی از نماینده های خوزستان دکوری هستن.
سید شریف حسینی هر چی باشه از درده مردم نامه ای به رئیس جمهور نوشته ، باقی نماینده های استان خوزستان خواب تشریف دارند ،اونا رو فرستادیم گلدان مجلس باشد، چرا باقی نماینده های خوزستان از مشکلات مردم به مجلس نمیگن! بعضی از نماینده های خوزستان دکوری هستن.
حسینی هر که می خواهد باشد باشد اما نماینده خوزستان است و باید از او دفاع کرد
دلیل کمبود آب در خوزستان انتقال آب کارون نیست چون از زمان بهره برداری تونل دوم کوهرنگ دهها سال می گذرد و تا سالها خوزستان چنین مشکلی نداشت. و برداشت جدیدی هم هنوز از کارون صورت نگرفته است.
مشکل آب خوزستان به دلیل افزایش بی سابقه زمینهای کشاورزی در این استان و استان چهار محال و بختیاری ایجاد شد. وقتی در طرح به اصطلاح خودکفایی گندم زمینهای وسیعی زیر کشت غرقابی رفت. در واقع درست از همان سال 80 بود که مشکل آب در خرمشهر شروع شد و بر شدت آن اضافه شد و با آمدن خشکسالی های سالهای اخیر به وضع حاد فعلی رسید. ضمنا سدهای متعدد احداث شده بر کارون هم مزید بر علت شد.
البته این مشکل مخصوص خوزستان نیست و بلای مشابهی بر سر دریاچه ارومیه و یا بختگان آمده است.
راه افزایش تولید محصولات کشاورزی باید در بهبود روشهای آبیاری باشد نه افزایش زمینهای زیر کشت. الان دولت مجددا می خواهد با طرح نکاشت دریاچه ارومیه را احیا کند. مشابه این طرح باید در خوزستان و فارس و چهارمحال و بختیاری هم اجرا شود و به جای آن اصلاح روشهای آبیاری مد نظر باشد.
مطمئن باشید اگر سطح زمینهای زیر کشت و آب مصرفی کشاورزی در خوزستان و چهارمحال و بختیاری به قبل از سال 80 برگردد همه مشکلات آب این دو استان حل خواهد شد و حتی با انتقال آب هم احساس کمبود نخواهید داشت.
درگیر هست مسولان بجای حل این مشکلات مدام بدون اندکی دلسوزی برای مردم خوزستان به فکر غارت سرمایه های خدادادی این سرزمین هستند.آیا این ظلم نیست که با پول نفت ما پروژه های صد در صد به ضرر ما اجرا می شه؟؟؟!!!!!!!!!!
بنظر من هم باید نامه ای از طرف کل مردم خوزستان در حمایت از نماینده دلسوزشان سید شریف به روحانی و معاون متعصب به اصفهانش جهانگیری! ارسال نمود تا بدانند همه خوزستانی ها می دانند و می فهمندکه این مشکلات جعلی و دروغ نیست و سید شریف مشکلات و خواسته های واقعی و به حق مردم استان خوزستان رو مطالبه کرده است!!
جهت یاداوری خدمت شما باید عرض کنم که کارون خط قرمز خوزستان است و خواسته تغییر ناپذیر مردم،مسئولان و روحانیت خوزستان توقف دائمی همه طرحهای انتقال اب از سرشاخه های کارون است و ما کارون را با هیچکس و هیچ چیزی معامله نخواهیم کرد.
1 - کمبود آب بدلیل مصرف بسیار زیاد آب خصوصاً در فصل تابستان.
2 - آلودگی هوا و بارش خاکستر و همچنین باران های اسیدی بدلیل آتش زدن مزارع در فصل برداشت.
3 بوی بسیار بد که حاصل از تخمیر تفاله ای نیشکر در کارخانه های تولید الکل در هوا منتشر می گردد.
4 - تخریب و فرسایش و شوری زمینها.
5 - ورود زه آبهای بسیار آلوده به مواد و سموم کشاورزی و در نتیجه آلودگی شدید آب و شیوع سرطان و بیماریهای گوارشی شدید در بین اهالی خوزستان.
در حالی که واردات شکر بسیار ارزانتر از تولید آن با این همه عوارض و مشکلات است.و می توانستیم این زمینهای مرغوب را زیر کشت محصولات با ارزش دیگری برد.
اما چرا اینقدر دیر و چرا در دولت قبلی اینچنین نامه نگاری هایی صورت نگرفت.
چرا حالا که یکسال مانده به انتخابات مجلس مانده این اقدامات را انجام
می دهند.
مگر این مشکلاتی که ایشان در نامه مطرح کرده اند در این یک سال گذشته ایجاد شده است .
لطفاً کمی انصاف داشته باشیم.