بخشی از آب کارون به اصفهان و زاینده رودش منتقل شد. این اتفاق ناخوشایند – که بی شک تبعات منفی آن دامن گیر مردم این استان را فرا خواهد گرفت – در اثر عدم وحدت و کم کاری و یا غفلت نمایندگان و مسؤولین استان خوزستان و البته پی گیری و قدرت چانه زنی بالای مدیران و نمایندگان اصفهان و همچنین فراموشی اصل عدالت در رعایت حقوق مردم استانمان از طرف بعضی از متولیان کشوری و نیز نادیده گرفتن سختی ها و مرارتها و محرومیتهایی که خوزستانی ها در طول چند دهه اخیر بویژه در ایام جنگ تحمیلی متحمل شدند ، بوده است .
اگر انتقال آب برای شُرب باشد کسی با آن مخالفتی نخواهد داشت و تلاش برای رسیدن به این مهم واجب می نمود . اما با وجود کمبود آب در سطح استان ، انتقال آن برای دیگر امور غیر قابل توجیه است و این حکایت ، ضرب المثل "چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است ” را تداعی می کند .
پس از انتشار نامه سرگشاده سید شریف حسینی به رئیس جمهور در خصوص انتقال آب کارون تعدادی از هم استانی ها ، مبادرت به تحلیل نامه و نگارش مطالبی در این خصوص نمودند که بیشتر دیدگاهی انتقادی نسبت به این نماینده و دیگر نماینده های استان داشتند.
بنده بعضی از انتقادها را حق یافتم و در اینکه نماینده های استانمان قدرت لازم برای چانه زنی و پیگیری مطالبات به حق مردم را ندارند بحث چندانی نیست و گواه این موضوع "عدم پیشرفت استان ” است .
نمایندگان و برخی از متولیان ذی ربط یا ذی نفوذ استانمان که می بایست خیلی پیش تر فریاد می زدند و از همه توان خویش در دفاع از حقوق مردم استان بهره می جستند ، اقدام شایسته و بایسته را انجام ندادند و یا عدم تخصص و توانایی آنان ، تبعات منفی این اقدام را از چشمانشان دور نگه داشته بود .
بهر تقدیر این اتفاق رخ داده است ولی زیبنده نیست هر کس – و لو برای امور تبلیغاتی که بعضی از منتقدین به آن اشاره می کنند – اقدام به نامه نگاری در جهت ایفای حقوق مسلم ما نماید را با نوشتن مطالب تند مورد نوازش قرار دهیم . سیدشریف حسینی با هر نیتی – ما که از ضمیر انسانها مطلع نیستیم – مبادرت به این امر مهم نمود که باعث حرکت و پویایی جامعه استانی شده است قابل تقدیر است .
این نامه در زمانی نوشته می شود که یکی از نماینده های استانمان بطور کلی منکر تفاهم نامه انتقال آب می شود و تعدادی از همکارانش تاکنون سخنی در این باره بر زبان جاری نکرده اند و یا اگر زده اند بسیار کم رنگ بوده است . آیا اگر ایشان هم به هر دلیلی سکوت اختیار می کرد اینقدر مورد هجمه واقع می شد ؟
هم استانی های عزیز !
حدیث معصوم می فرماید که به گوینده سخن توجه نکیند بلکه به سخن بنگرید ( انظروا الی ما قیل و لاتنظروا الی من قال ) .
سخنان این نماینده را مرور کنیم . ایشان در نامه اش اشاره به بخشی از مشکلات مردم استان از جمله آلوده بودن آب آشامیدنی استان ، آب نداشتن بعضی از روستاها ، عدم تحقق وعده رئیس جمهور مبنی بر انتقال آب فقط برای شُرب، آلوده بودن هوا و باران های اسیدی ، بیکاری جوانان استان و …. را نموده است . مگر این مشکلات چیزی جز واقعیت مسلمی که مردم ما هر روز با آنها درگیرند نیست ؟
عزیزان هم استانی !
حال که این واقعه تلخ رُخ داده است و اصفهانی ها با وحدت خودشان و با حمایت بعضی از مدیران ارشد کشوری به مطلوب خود رسیده اند و در مقابل مختصر سخنان خوزستانی ها در نکوهش این رویداد ، اقدام به پاسخگویی نموده اند که نمونه بارزش مواضع تند معاون اول رئیس جمهور است که سخنان سیدشریف حسینی را کذب و جعل اخبار تلقی می کند ؛ ما نیز باید در این برهه زمانی ، رویه ” خود زنی ” خودمان را عوض کنیم و از همدیگر ” حمایت ” نمائیم تا افرادی مثل سیدشریف حسینی و دیگران با اقتدار و قدرت بیشتر و تکیه گاه هایی مطمئن ، پیگیر موضوع باشند در غیر این صورت حرکتهای اینچنینی نه تنها عقیم خواهند ماند بلکه احتمال تکرارشان نیز کم می شود .
بی شک نگارش این نوع نامه ها می تواند موجی را در پیگیری مطالبات به حق مردم ایجاد کند . حال باید از همه توان خود برای تبدیل این تهدید به فرصت استفاده کنیم و بکوشیم تا دولت را به اثرات زیانبخش این تصمیم در زندگی مردم استان واقف نماییم تا شاید دولت متقاعد گردد در راستای جبران مافات برآید . با وحدت نمایندگان و مدیران استان می توانیم امتیازاتی از جمله ” افزایش سهمیه خوزستان از درآمدهای نفتی ” را از دولت مطالبه و دریافت نماییم هر چند این مهم از حقوق مسلّم ما مردم استان زرخیز اما محروم و مظلوم خوزستان است که می بایست خیلی پیش به آن دست می یافتیم .