شیما زنگنه/ کارشناس ارشد برنامه ریزی توریسم
شهری که بزرگ شدنم را شاهدی
شهر کودکی های بازیگوشم…
زادگاه غمگین منی!
که شاد می زنی با سبزه و درخت های بلوط و انار
گریه هایت با رودخانه ای که بهشت حضرت سلیمان را دو نیم می کند همسفری قدیمی ست
غصه هایت اندازه ی مال آقایی ست که دیگر به سختی خودش را سبز و صبور و سرد نشان می دهد..چه حال بدی دارد وقتی آدم ها حواسشان نیست در بهشت که درختان به آتش کشیده نمی شوند..در بهشت که زباله ها نباید نفس رود را بگیرند
.
شهر صبور من…
مهرت یک پاییز ..آبانت یک پاییز و آذرت یک پابیر دیگر دارد
شهر رویایی چهار فصلم
برای قرار مسافران خسته از دود و کار چه مهمانی باشکوهی ترتیب داده ای
.
مردان بزرگ
زنان بزررگ
دیری نمی گذرد که دیگر گاگریو ها یمان (عزاداری مختص بختیاری ها) بی صدا در تاریخ گم می شوند… حواسمان نیست شهرمان به آهستگی و سختی نفس می کشد..آداب و رسوم ما رو به فراموشی ست… و تاریخ عجیب و قدیمی شهرمان از یادها خواهد رفت…
.
شهری که اکنون بیشترین آمار گردشگر را در کل استان پهناور خوزستان دارد…شهری که دارای قدمتی همپای دوره های ماقبل اسلام و زمان ساسانیان می باشد و آثار و ابنیه تاریخی از جمله خرابه های منحنیق ٬ پل ساسانی٬ سنگ آسیابی که با خطوط کوفی دوران اسلامی مزین شده٫ بقایای شهر قدیمی اوربه ٬ خرابه های منطقه ارغوانی ٬ و همه حکایت از این دارد که این منطقه دارای پیشینه تاریخی با قدمت بسیار است…که ترکیبی از طبیعت بکر٬ تاریخ ستودنی و آداب و رسوم بزرگ ترین و اصیل ترین اقوام بختیاری را دارد… باید نگران مسافرانش باشد که به سلامت از گذرگاه مرگ جاده ی اهواز / باغملک بگذرند…باید نگران درخت ها و طبیعت زیبایش باشد که با استفاده های شخصی بی رویه رو به نابودی ست…
.
قدر بدانیم که کجاییم و برای توسعه ی پایدراش تدابیری بیندیشم…باغملک زیبای من دور از تکنولوژی و برنامه های مناسب و سازنده گردشگری چند دهه ی دیگر چیزی برای میزبانی فرزندان خودمان هم ندارد…شهری که به حق با برنامه ای اصولی می تواند یکی از قطب های اصلی گردشگری کشور باشد…کاش کسی صدای سکوت تلخش را بشنود…
.