غلامرضا جعفری
اشاره:((عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی.
با نگاه به آنچه پیشتر و با موضوع مدیریت شهر نوشته ایم،مسئله دوری از دانش در ساختار و نوع تعامل مجموعه شهری با پدیده های زیست محیطی و گرفتاری های زندگی در شهر اهواز،از جمله موضوعات مهمی بوده که در کلیت نوشته هایمان رد پایی دارند،اگر از میراث مانده از شورای سوم و برخی مدیران بی تجربه و دانش گفته ایم،اگر از تبعیض ساختاری و انگیزه کشی گفته ایم و اگر از دانش گریزی ساختارمند چیزی نوشته ایم؛غرض این بوده که مسیر بیراهه به راه روشنی برسد،حتی اگر در حد چراغی چشمک زن کژتابگی مسیر را نشانه ای بگذاریم،حالا ولی با تلاش مجموعه درآمدی شهرداری اهواز و تدبیر مدیریت امروز شهر و به زعم نگارنده ، اتفاق فرخنده ای روی داده و در جایی تغییری به نفع مردم در حال انجام است،پس از راستی و درستی به دور دیدیم که آنهمه گفتیم و از این نگوییم،شاید این راه سرانجام خوشی برای این مردم نجیب باشد و آغازی پس از چند سال از بازگشت خرد به سازمانی که تاکنون در ناآگاهی ساختاری به سر می برده،همان که اهل فضل جهل مرکب می نامند.))
پیش از هر عنوان دیگری،ما شهروندان این شهریم،چه پزشک باشیم وچه معلم،اگر که فروشنده ای در فروشگاهی باشیم یا مدیری در سازمانی،ما همگی در سایه سار این شهر نفس می کشیم وخوب و بد شهرمان مربوط به همه ماست؛آفتاب این شهر تند است؟!گرمای این شهر طاقت فرسا؟! هوای این شهر نای نفس کشیدن را می برد؟! هیچ کدام ما،نه خالق آفتابیم تا تندی وجودش را نرم سازیم،نه می توانیم خط استوا را اندکی آنسوی تر بکشیم تا گرمای نامراد،مراد سرمازدگان سیبری شود،و نه حتی می توانیم دست غبار های الوده را به جرم آلودگی دستنبد زنیم و روانه حبس سازیم،نه!حل هیچ یک از این دشواری ها در تقدیر قدرت ما دیده نشده،اما آدمی شبیه ترین موجود به وجود مطلق است،پس می تواند راهی بیاید برای بدرود از این همه سختی .
شهر نشینی امروزه،میراث یکجا نشینی پدران مان است که غارها را خانه خود کردند و آهسته آهسته با شعله آتش شب غار را روشنایی دادند،امروز اما روشنایی شهرها به سادگی افروختن تصادفی آتش نیست و برنامه ای پیچیده دارد و کاروان سیم هایی که از کنار خانه مان می گذرند؛موجودی نامریی را به اتاق ها می رسانند،اما برای رسیدن چنین خدماتی،خدمات دیگری باید آفرید.
شهرها برای اینکه به جایی شایسته زیستن بدل شوند نیاز به خدمات پایه ای دارند؛خدماتی که ارتباط را تسهیل کند، زیستن را ساده تر،دشواری ها را مدیریت وآدمی را در شاهراه کمال یاری دهد.شهر بدون این خدمات،به همان غار نیاکانی بدل می شود و به جای دایناسورهای خطرناک،دشواری های پیچیده جان مان را می کاهند.
در شهر ها سازمان ها و موسسات عدیده ای،خدمات متنوعی ارایه می دهند؛از خدماتی که فروشگاه های خواروبار عرضه می کنند تا خدمات پیچیده بیمارستانی،همه اینها راهی است تا زیستن را آسانتر کند،اما در همه انواع مختلف خدماتی که در شهر ها هست،شهرداری ها وجود موکدی دارند؛برای رفتن وآسانتر رفتن،ترافیک وشاهراه و خیابان و هزارسازه دیگر،بدون هیاهو وجنجال مارا یاری می دهند تا به جایی که می خواهیم برسیم،روزهای طولانی که از کار و دشواری زندگانی به کلافگی می رسیم،لباس به تن می کنیم وپای در پارک می گذاریم و اصلا یادمان نمی آید که در ایجاد و توسعه و حفظ خدمات متنوع این دار و درخت،شهرداری وجود یکه ای است که شهر را سبز تر کرده و دورنما را زیبا تر،آب را که باز می کنیم ، برق را که می گشاییم ولامپ را روشن،گاز را که به شعله ای برای پخت غذا بدل می سازیم،درد را که با هیاهو به بیمارستان می رسانیم و دستی را که در دست دیگری می گذاریم و هول زندگی را بین دو جوان قسمت می کنیم؛درهمه این ها شهرداری،بی آنکه بدانیم وجود دارد و خدمات شهرداری در همه قسمت های زندگی ما خدماتی بی بدیل هستند،البته تا رسیدن به شهر آرمانی راه بسیار مانده،اما مسیر درست راه را کوتاه تر می کند.
پیشتر، نگاه حاکم بر شهرداری ها نگاهی بود که شهروند را نه شریک در شهر بلکه تنها مصرف کننده ای می دید که باید همچون مستأجری هزینه های ملک اجاره ای را پرداخت کند و بس،اگر می خواهد خانه ای حقیرانه را تعمیر کند و یا قصری باشکوه بسازد به ملک غیر - شهر - عارضه می زند و باید هزینه این عارضه را – عوارض – بپردازد،اگر می خواهد سوار بر خودروی خود به جایی برود،عارضه ای بر خیابان می افزاید و باید این عارضه را از جیب خود با عوارض پرداختی تلافی کند. شهر،ملک هرکسی بود به جز شهروند و اینچنین بود که شهروندان با آنکه نوع مصرفشان از شهریکسان نبود،پرداخت شان به نام عوارض های مختلف یکی بود؛این نگاه اما در حال حاضر تغییر یافته،شهرداری اهواز برای نخستین بار و شاید در کل کشور،تعریف دیگری از هزینه خدمات شهری ارائه داده است .
در نگاه جدید که البته با همیاری اعضای شورای اسلامی این شهر به فصلی عملیاتی تبدیل شده،با توجه به نوع خدماتی که شهروندان دریافت می کنند،نوع و اندازه پرداخت نیز متفاوت است،دیگر فقط همسایگی دو فروشگاه در منطقه ای یکسان، دلیلی بر پرداخت یکسان نیست،در نگاه تازه شهرداری،شهروندان نه مستأجرینی آفتاب نشین،بلکه مالکینی هستند که باید از سرمایه گذاری خود بهر ه مند باشند،و این بهرمندی با سرمایه گذاری آنان در توسعه شهر امری ممکن است .
شهرداری ها و شهرداری اهواز،هزینه خدمات خویش را _ بی هیچ منتی _ هر آنچه باشد از شهروندان دریافت می کنند،در حقیقت مجمو عه سازمان شهرداری که سازمانی عمومی و غیر دولتی است،تنها با ارایه خدمات خود به شهروندان و دریافت بهای این خدمات،توان تحمل بار هزینه های کمرشکن را دارد،و اگر همیاری شهروندان نباشد شهرداری به سازمانی الکن و بی اثر بدل می شود،تاکنون نیز شهرداری ها بار هزینه های مختلف را بی توجه به تاثیر نوع و شکل متفاوت مصرف،بر دوش شهروندان انداخته اند که البته با رویکرد جدید شهرداری و مدیریت امروز شهر،این نگاه در حال تغییر است.
در سال گذشته و درسکوت کامل و بدون هیاهوی معمول خبری،لایحه های جدیدی به شورای شهر اهواز ارایه گردید؛در این لایحه ها برای نخستین باردر اهواز و شاید در کل کشور،مخاطبین لایحه هایی که نام بهای خدمات شهری داشتند مشخص بود،دیگر همه مردم فقط به دلیل شهر نشینی ناگزیر از پرداخت یکسان بهای خدمات شهری نیستند و البته گروه هایی که نوع مصرف مختلفی از شهر دارند و از امکانات شهری در راه افزایش ثروت خود بهره مندند،به قاعده و با منطق عدالت اجتماعی،می باید بهای بیشتری پرداخت کنند و این عین عدالت اسلامی است،از سوی دیگر نام این لایحه ها نه با عنوان عوارض بلکه به نام بهای خدمت شهری ثبت شده،در نگاه نوین مدیریت شهری،شهروند با خدماتی که می طلبد وکارهای متداول خویش ، عارضه ای به شهر وارد نمی کند تا عوارضی پرداخت کند،بلکه این شهروند ،خدماتی می طلبد و به قاعده همه نوع خدماتی که دریافت می دارد و هزینه اش را می پردازد،در اینجا نیز خدماتی ارایه می گردد و هزینه اش دریافت می شود و البته تمام شهروندان همه نوع خدماتی نمی طلبند و همین است که نوع و اندازه پرداخت بهای خدمات را همچنانکه در لایحه های مذکور آمده،متفاوت می کند .
کافی است به رویکرد جدید شهرداری اهواز که با توجه به تایید شورای محترم شهر، به مصوبه ای قانونی بدل شده نیم نگاهی کرد، به عینه معلوم است که در این نگاه به صرف دریافت خدمات مختلف شهری،توقع دریافت یکسان بهای خدمات وجود ندارد، حال آنکه پیشتر چنین نگاهی در میانه نبود و شهروندان با معیاری واحد،ناگزیر از پرداخت یکسان بهای خدمات بودند،خدماتی که با توجه به نوع متفاوت مصرف،تاثیر متفاوتی در زندگی شهری شان می گذاشت.مثلا مصوبه بهای خدمات شهری ادارات،شرکت ها و دستگاههای دولتی،ویا مصوبه بهای خدمات شهری نمایشگاه های اتومبیل و نمایندگی های خودرو،بهای خدمات شهری بنگاه های معاملات املاک،بهای خدمات شهری مطب پزشکان،بهای خدمات شهری دفاتر سیاحتی و جهانگردی و ... نشان از چنین نگرشی دارد.
در این مصوبه ها عنصر عدالت اجتماعی در هزینه شهروندی،نقطه تفکیک شهروند کاسب از شهروند ساکن است،شهروندی که شهر را به جزیی از فضای تولید ثروت خود بدل می سازد با شهروندی که تنها به اندازه سکونت متعارف از خدمات شهری بهره مند است،به قاعده نباید بهای یکسانی پرداخت کنند،بماند که پیشتر و در برخی مواقع شهروند کاسب هزینه ای کمتر از شهروند ساکن پرداخت می کرده،و در نهایت اینکه خیابان همه شهروندان را به خانه می رساند اما برای برخی جزیی از محل کسب است.
لازم به ذکر است که آقای جعفری عزیر این مقاله را جهت تقدیر از زحمات همسران در شهرداری اهواز تهیه فرمودند بدون در نظر گرفتن نارضایتی مخاطبین مصوبات مذکور.
مخاطبین مصوبات مذکور در زمینه دریافت خدمات خوب و جامع از سوی شهرداری ، بسیار شاکی و معترض هستند و علیرغم میل شان مجبور به پرداخت چنین بهایی سنگینی شده اند.
گفتنی است متأسفانه انتصابات در شهرداری مانند سایر ارگانها و در اغلب موارد بر اساس شایسته سالاری نمی باشد و اکثراً بر اساس رانت و ارتباطات سیاسی و قومیت گرایی است.