به قلم یاشار مهرابی؛
خورنا – یاشار مهرابی: بی شک یک از مهم ترین نهادهای آموزشی ، فرهنگی ، اجتماعی و سیاسی تاثیر گذار در هر منطقه از کشور ، مراکز آموزش عالی آن بویژه دانشگاه مادرآن منطقه است که با توجه به قدمت ، گستردگی و حوزه کارکردی آن تاثیر گذاری و اهمیت آن متفاوت می باشد.این مراکز به دلیل ارتباط بی واسطه با نخبگان علمی ، فرهیختگان یک جامعه و نهادها و سازمانهای کلیدی برای امر آموزش ، پژوهش ،مشاوره و .. باید از وضعیتی ایده آل و با ثبات برخوردار باشند تابتوانند شرایطی مناسب را برای رشد و توسعه پایدار و زیربنایی فراهم آورند.
یک از مهم ترین این مراکز در جنوب غرب کشور با قدمتی ۶۰ ساله دانشگاه شهید چمران اهواز است که هم اکنون با بیش از ۲۰هزاردانشجو و ۵۵۰ عضو هیات علمی و ۱۵۰۰ کارمند مشغول به فعالیت می باشد.این دانشگاه طی حیات خود تاثیرات بسزایی را در منطقه نفوذ خود از لحاظ آموزشی ، پژوهشی و در سطح کشور از دیدگاه مدیریتی داشته است.از دستاوردهای این دانشگاه می توان به تاسیس و حمایت از دانشگاه ها و دانشکده های اقماری در دیگر شهرهای استان و کشور اشاره کرد.همچنین بهره گیری مدیریت کلان کشورو استان از نخبگان پرورش یافته در این دانشگاه و گسیل نمایندگانی به مجلس شورای اسلامی از دستاورد های مهم این دانشگاه است.خدمات رسانی به رزمندگان ایران اسلامی در هشت سال دفاع مقدس نیز از دیگر افتخارات این دانشگاه می باشد.
از ابتدای انقلاب تا کنون با تغییر مدیریت های کلان در کشور این دانشگاه نیز دستخوش تغییرات بسیاری در مدیریت بوده و ۱۵ مدیر،حکم ریاست این دانشگاه را دریافت کرده اند. هرچند این روند تغییر مکرر مدیران دانشگاهها چه در استان و چه در کشور مناسب و علمی نبوده است ،با این حال هریک از این مدیریت ها طبق شرایط زمانی و اوضاع و احوال کشور برای خدمت به آموزش عالی در سطوح متفاوت سعی و تلاش خود را نموده اند. می توان بطور نسبی عنوان کرد که در هر زمان که مدیریت دارای ثبات بیشتری بوده ، دانشگاه روند پیشرفت مناسب تری را به خود دیده است .
با توجه به مدیریت سیاست زده آموزش عالی در سطح هیات وزیران و اغلب روسای دانشگاهها در دولت دهم(که شاخص اصلی آن رامی توان انتخاب رئیس ستاد انتخابات وزارت کشور ، بدون سابقه شاخص مدیریت دانشگاهی را به عنوان وزیر علوم دانست ) از ابتدای شروع به کار دولت یازدهم با شعار فضای باز برای دانشگاهها،انتظار تغییرات گسترده در وزارت علوم به شدت قابل پیش بینی بود.این تغییرات در جریان عدم رای اعتماد مجلس شورای اسلامی به وزرای پیشنهادی دولت و استیضاح وزیر علوم با تاخیر به وقوع پیوست.
این روند در دانشگاه شهید چمران اهواز نیزهمانند بقیه بدنه وزارت علوم چندی بعد از سرکار آمدن دولت یازدهم آغاز شد.ریاست سابق دانشگاه بعد از گذشت چندین ماه از شروع به کار دولت تدبیر و امید تودیع و سرپرست جدید معرفی گردید که این تاخیر در انتصاب نیز از سوی بعضی از اعضای هیات علمی مورد اعتراض قرار گرفت.مدیریت جدید با اعلام رویکردی متفاوت و نگرشی همسوبا دولت جدید سکان هدایت دانشگاه را از ابتدای سال ۹۳ در دست گرفت.فارغ از سوابق کلی عملکرد سرپرست جدید ، در برنامه های اعلام شده توسط وزارت علوم نوید روزهای بهتر و رو به رشد مشاهده می شد .
موضوعی که این روند را تحت شعاع خود قرار داد طولانی شدن زمان ابلاغ حکم ریاست دانشگاه برای مدیریت جدید است که با استیضاح وزیر علوم این امر وارد مرحلهای جدید ونامعلوم گردید.موافقان وهمفکران این مدیریت از تمامی ظرفیت خود برای انجام این امر مهم استفاده کرده و می کنند و مخالفان نیز با به چالش کشیدن نقاط حساسی مانند حوزه ریاست و عملکرد معاونت فرهنگی دانشگاه و … در کند کردن انجام این روند از هیچ کاری فروگزار نیستند.در مورد حوزه ریاست دانشگاه مدیریت جدید با حذف فیزیکی افراد ،این حوزه را از مشاوران با درایت خود تهی کرد و درمورد فعالیت های پرهزینه ، وسیع و پر حاشیه معاونت فرهنگی دانشگاه ( که البته در جای خود شایسته تقدیر،نقد و بررسی کارشناسی می باشد)، شفافیت کامل برای اقناع افکارعمومی جامعه و بویژه جامعه دانشگاهی درضرورت انجام این برنامه ها ،بصورت جامع صورت نگرفت وجای کار بیشتر احساس می شود.ضمنا استفاده بهینه از تاثیر گذاری مقامات ارشد و نهاد های مهم در استان ،گزینه ای دیگر و مهمی در این موضوع است که می بایست بیشتر مورد اهتمام قرار گیرد.
در نهایت این تاخیر در تثبیت ریاست جدید دانشگاه از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی میتواند در کاهش سرعت ارتقای آموزش عالی استان خوزستان و بویژه دانشگاه شهید چمران تاثیر گذار باشد.امید است که آموزش عالی استان خوزستان در این آزمون مهم سرفراز بیرون آمده و هر چه سریعتر تصمیمی درست در جهت رفع این چالش مدیریتی گرفته شود.
با تشکر فران از زحمات نگارنده مطلب ، که البته در این مورد از تجربه زیادی برخوردا نیست، موضوع و تحلیل قابل توجه در متن مشاهد نگردید
البته نکته قابل توجه در خصوص حوزه ریاست دانشگاه بود که نگارنده مطلب، اخراج ایشان از حوزه ریاست دانشگاه که بالاجبار و با فشار فراوان توسط سرپرست دانشگاه انجام شد را تهی شدن این حوزه از مشاورانی با درایت قلمداد نموده است که اینجاب بنا بر سابقه مدیر مورد نظر و وضعیت و جریان فکری و ذهنی ایشان، با این ادعا کاملا مخالف و این اقدام یعنی اخراج ایشان را کاما مفید حال دانشگاه می دانم چرا که سیاسی شدن دانشگاه و تلاش برای تبدیل آن به یک باشگاه سیاسی از تراوشات فکری مدیر مذکور می باشد.