فرمانده جامع - الگوی جوانان (سید جمشید صفویان )

 آخرین ساعات فراق  سید حسین آذرنگ یکی از فرماندهان غواص گزدان بلال در عملیات کربلای چهار می گوید : غروب  همانروزی که برای عملیات آماده می شدیم در محوطه فرودگاه آبادان باسید جمشید بودم ، قدم می زدیم و سید این نوحه را زمزمه میکرد:   شدم بی برادر  علمدارمن کشته گردید  بعدشروع می کردبه گفتن نام  شهدای گردان ، شهید حمید کیانی ، شهید عبدالحسین صحتی ، شهید حسین غیاثی ، شهید حسین انجیری و وقتی به نام  شهیدمحموددوستانی رسید رنگ چهره اش   نورانی تر از همیشه شده بود .  لحظه شماری اش برای رسیدن به یاران سفرکرده را می شد فهمید .  از حالات عجیب و بی تابی اش نگران شدم  پرسیدم  چطوری سید؟ بازهم سرنوحه راتکرارکرد  و  چشمان ابری اش  بارانی شد .  ⭕عبور از اروند امشب قرار است عملیات صورت گیرد ، ولی به خلاف والفجر ۸  که دشمن کاملا غافلگیر شده بود ،بنظر می رسد دشمن هوشیار است ،,از همان عصر نیروهایی که قرار  است عملیات کنند زیر انواع آتش جنگ افزارهای دشمن قرار دارند . گروهان غواص گردان بلال به فرماندهی حاج محمد سعادت پور و همراهی نیروی اطلاعات و تخریب و جانشین گردان( سید جمشید صفویان )مأمور شکستن خط دفاعی عراق اند . جذر با شدت در حال انجام است یعنی آب کم عرض شده ، پایین است و با سرعت به سمت خلیج جریان دارد . نیروهای غواص ناچارند  از مسافتی بالاتر و دور تر از نقطه هدف وارد اروند شوند تا ضمن شنا و حرکت به سمت جلو ، با پایین رفتن بسمت خلبج از هدف دور نشوند . آتشبار و شلیک های بی وقفه دشمن ادامه دارد .   ⭕پرواز تا خدا  سید یک سوت داوری به گردنش آویخته و به شوخی میگوید： این سوت برای آنست که افساید گیری کنم .  یک کلت هم بیشتر به کمر نبسته است ،  سید عزیز آشنا به شوخی گفت： سید یه وقت اونجا ازما  اسلحه و مهمات نخواهی که بهت نمی دیم .  و سید خندید و گفت : خیالت راحت به اونجا نمی کشه .  گروهان غواص به محل معبر مورد نظر رسیدند . تیربار دشمن بی هدف محل معبر را زیر آتش گرفت و همان ابتدای کار سید جمشید صفویان با تیر مستقیم تیربارچی دشمن به شهادت رسید . فرمانده گردان (خضریان) که از ساحل خودی  با نگرانی اوضاع را دنبال میکند  دستپاچه شده ،از اینکه با رفتن سید جمشید موافقت کرده پشیمان شده ولی چاره ای ندارد چز دعا و توکل  مرتب با سعادتپور تماس میگرفت واحوال سید را جویا می شد .  صدای بی سیم راکال طوری بود که از چند متری شنیده می شد . پای  سنگر عراقیها و صدایی که میتوانست مشکل ساز شود ، سعادت تصمیم گرفت بی سیم را قطع کند . خبر شهادت سید که محبوب همه بود می توانست باعث تضعیف روحیه نیروها گردد لذا از انتشار خبر خودداری کردند .  خط دفاعی دشمن شکسته شد .شاید یکی از موفق ترین یگانها در شکستن خط دشمن ، گردان بلال بود . عدم موفقیت سایر یگانها منجر به عدم فتح و عقب نشینی گردید.  پیکر بی جان سید را بر کناره ساحل غربی اروند  گذاشتند تا در اولین فرصت بساحل خودی منتقل نمایند  نیروهای خط شکن مشغول درگیری و پاکسازی خط شدند.  با بالا آمدن آب سید را هم با خود برد . و نزدیک به چهل روز طول کشید تا پیکر فرمانده جوان و جامع، سید جمشید صفویان به آغوش خانواده برگردد .             ادامه دارد. . . .