اگر اصلاحات اساسي وعالمانه و قاطعانه در سيستم اجرايي كشور انجام نشود ، وضع همانگونه كه در صدر اسلام جامعه نوپاي اسلامي را به انحراف كشاند ، همين بلا را بر سر جامعه خواهد آورد
جشن ميلاد رسول گرامي اسلام ( ص) با حضور دكتر محمد كيانوش راد برگزار شد.
به همت جمعيت زنان مسلمان نوانديش و با همكاري كانون مناسبت هاي مذهبي ( كانون كم ) اين جشن در دفتر بنياد خوزستان شناسي برگزار گرديدد.
در اين جلسه ، پس از اجراي قطعات موسيقي كلاسيك و شعر خواني و قرائت دكلمه توسط هنرمندان خوزستاني ، استاد محمد چوپان بياناتي در خصوص نقش پيامبر در ايجاد جامعه اي اخلاقي را بيان نمود و در ادامه دكتر محمد كيانوش راد به ايراد سخن پرداختند
دكتر محمد كيانوش راد ريس بنياد خوزستان شناسي و نماينده مردم اهواز در مجلس ششم ، گفت : اسلام ديني تمدن ساز بود و مسلمانان با اتكاء به دين توانستند تمدني عظيم را بوجود آوردند.
وي با اشاره به شرايط اجتماعي جامعه عربستان گفت : درست است كه جامعه عربستان با شعار دين جديد اسلام ، متحول شد ، اما اين به معني فقدان فضيلت هاي انساني و اخلاقيات مثبت نيست. وي با اشاره به مفهوم جاهليت پيش از اسلام در عربستان گفت : در تفسير معناي جهل نبايد از واقعيات هاي موجود عربستان را ناديده گرفت. وي با اشاره به كتاب محققانه " توشيهيكو ايزتسو " بنام ، "مفاهيم اخلاقي و اجتماعي در قران مجيد " گفت : همچنان كه در جامعه عربستان قبل از اسلام و پس از اسلام تفاوت ها و شكاف هاي عميقي وجود داشته است ، اما نوعي پيوستگي هم مشاهده مي شود و آنهم در قلمرو سجاياي اخلاقي اين دو جامعه است. در قبل از اسلام مفاهيمي چون ، مروت ، سخاوت ، شجاعت ، صداقت ، امانت ، كرامت ، گشاده دستي ، پايبندي به عهد و سوگند به عنوان ارزشهاي اخلاقي وجود داشت و در اسلام نيز همين واژه ها ، بسط و متحول شد. بقول زرين كوب : مروت تنها چيزي بود كه عرب پيش از اسلام را از لذات و منافع خويش باز مي داشت.
از نظر تمدني هم در مناطق جنوبي شبه جزيره كه عرب عاربه و قبايل قحطاني بودند و تمدن هاي مهمي در تاريخ ذكر شده است و چه در شمال كه عرب مستعربه و عدناني ها سكونت داشتند ، و هم مرز مصر و سوريه و عراق بودند تمدن وجود داشته است.
منظور آنكه نبايد مفهوم جاهليت را جوري تفسير كرد كه گويي در عربستان قبل از اسلام هيچ اثري از تمدن و ارزشهايي اخلاقي نبوده است.
وي در ادامه با اشاره به گسترش تمدن اسلامي گفت : عامل اصلي انحراف در حكومت ديني صدر اسلام ، گرايش و حاكميت مادي گرايي و اشرافي گري و لذايذ مادي بدست آمده از غنايم يرزمين هاي تازه فتح شده بود. امروز نيز مهمترين خطر ، گسترش مادي گرايي در ميان مسولان و مردم است.
وي با اشاره به سخن احمد توكلي گفت : اگرچه احمد توكلي در جناح مقابل ماست ، اما حرف درستي زده است كه نظام را بيش از هر چيزي فساد مالي سيستماتيك در درون نظام تهديد مي كند.
وي درادامه با تحليلي از بنيادگرايي و ظهور پديده هايي همچون داعش و طالبان در خاورميانه و در ميان مسلمانان ، آنرا پديده اي صرفا مربوط به جامعه اسلامي و خاورميانه اي ندانست و اظهار داشت.
بنيادگرايي قبل از جامعه مسلمانان در دنياي مسيحي و يهوديي شكل گرفت. و يكي از مهمترين علل آن ، تغيير عالم و آدم در دوره مدرن و ظهور مدرنيته است. سرخوردگي انسان ها و به بن بست رسيدن دوران ايمان به عقل يكي از دلايل اين واكنش تند به دوره مدرن و مظاهر آن است.
دوران جديد دراري ويژگي هايي داشت و درست در مرحله بعد عكس العمل خود را در رفتار معتقدان به دين نشان داد.
دوره مدرن
١- دوره ايمان و تكيه بر عقل خود بنياد بود.
٢- نقد ابزار عقل شد و بر همه حوزه ها حتا متون مقدس كشانده شد .
٣- زندگي متشرعانه و گرايشات مذهبي كم رنگ شد .
٤- سبك زندگي در اين دوره تغيير كرد و زندگي دلبخواهانه افراطي و با تساهل و مدارا گسترش يافت.
نتيجه و عكس العمل تفريطي افراط فوق ، نيز بصورت ذيل خود را نمايان ساخت.
١- تعطيل عقل و تكيه به باورها و يقينيات
٢-جابجايي نقل و تاريخي گري به عنوان رويه و مبناي عمل
٣- گسترش روش هاي سخت گيرانه و ظاهر گرايي و قشري گري
٤- نفي تساهل و مدرا و اصرار بر خشونت و اجبار در گسترش دين
وي در ادامه با اشاره به كتاب برنارد لويس گفت : لويس در كتاب " مساله از كجا آغاز شد " ، اشاره خوبي به بستر اين تحولات داشته است .
بنظر برنارد لويس ، ١_ وقتي مردم خاورميانه احساس كردند كه چرخ زندگي شان نمي چرخد و ٢- نوعي حالت نوستالوژيك ، نسبت به تمدن قديم خود دارند. آنان وقتي سابقه خود را مي بينند و وضع فعلي خود را تحليل مي كنند ، مقصر را نه در درون جامعه اسلامي و خاورميانه اي و خود ، بلكه علت را جامعه غرب مي دانند ،و نتيجه مستقيم آن اين است كه ، بايد بر عليه غربي بود.
بنياد گرايي نوعي بازگشت به " اصل دين " است و درك اين اصل از سرچشمه اصلي آن يعني. صدر اسلام است. برخي حتا دكتر شريعتي را نيز مقدمه ساز بنياد گرايي مي دانند كه درست نيست. هر بازگشتي اگر بدون در نظر گرفتن وجوه عقلاني باشد و بدون در نظر گرفتن "بعد تاريخي " و "بعد فراتاريخي " قران باشد ، مي تواند مشكل ساز شود. هماهنگونه كه در جهان اسلام ، پس از سيد جمال اسدآبادي ،محمد عبده و عبدالرحمن كواكبي ، با آمدن رشيد رضا، جريان سفلي گرايي و حنبلي پررنگ و جريان ساز شد.
محمد كيانوش راد ، نماينده دوره ششم مجلس در ادامه گفت : بسياري از پژوهشگران پيش بيني مي نمودند كه قرن بيستم پايان پروژه دين گرايي است . اما موج گسترش دينگرايي امروزه همه را در بطلان اين نتيجه گيري رسانده است . دينگرايي با شتاب بيشتري مطرح مي شود .
امروز جوانان و مردم تشنه اسلام ناب رحماني هستند. آنان از دين بيرون نخواهند شد. اما لزوما ، سبك زندگي آنها مثل ما نيست.
وبا قرائت هاي گوناگون از دين ، مواجه هستيم كه بنيادگرايي هم يك گونه آن است .
پيامبر يك نفره ، جامعه و تمدني را برپا كرد و سر اصلي آن منش و روش نرم و مهربانه او با مردم بود.
ثمره و ميوه دين بايد اخلاق و مهرباني با مردم و در ميان مردم باشد ، در غير اينصورت ، صرف اجبار به رعايت ظواهر دين ، چه دردي از جامعه اسلامي را بر مي دارد.
.
اگر اصلاحات اساسي وعالمانه و قاطعانه در سيستم اجرايي كشور انجام نشود ، وضع همانگونه كه در صدر اسلام جامعه نوپاي اسلامي را به انحراف كشاند ، همين بلا را بر سر جامعه خواهد آورد. امروز مادي گرايي ،به شدت در حال گسترش ، در ميان برخي مسولان و مديران است. امروز كمتر كاري براي خدا و يا حتا براي خلق صورت مي گيرد . و اين زنگ خطري جدي است.
در اين فضاي سرخوردگي هاي متعدد ، و در كنار افكار و تفكرات تند و قشري گرايانه ، دين با ظاهري خشونت بار در ميان مردم دنيا مطرح مي شود. ديني كه نتواند جامعه اي سالم تر و اخلاقي تر را بنيان نهد ، از سوي مردم جهان و خصوصا جوانان ناديده گرفته مي شود.