امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام که به مناسبت میلاد حضرت امام حسین و علمدار کربلا حضرت ابالفضل عباس (ع) به مجلس دعوت شده بود تا به عنوان فرماندهی که 8 سال دفاع مقدس ملت ایران را در کنار همرزمان خود بر عهده داشت ، در گرامیداشت روز پاسدار و جانباز برای نمایندگان مجلس نهم سخنرانی کند، گفت: ملت ما ملتی حسینی و انقلاب ما انقلابی عاشورایی است.
وی برای تشریح وضعیت کنونی کشورها و راههایی که برای پیشرفت کشور وجود دارد، به یکی از مهمترین مقاطع تاریخ انقلاب، یعنی سه ماهه تابستان سال ۶۰، اشاره کرد؛ سخنانی که پیش از این گفته نشده است.
به گزارش «تابناک»، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام در آغاز سخنان خود گفت: ملتی که در سال ۵۷ با شعار پیروزی خون بر شمشیر به میدان آمد و در سال ۱۳۵۹ در برابر تجاوز رژیم بعث عراق به خاک میهنمان مقاومت و در سال ۶۰، جوخههای ترور منافقین را نابود و اکنون در برابر تحریم و کارشکنیهای غرب ایستادگی کرده، نشان داده است که راهی حسینی دارد. به همین دلیل است که ما این روزها را به عنوان روز پاسدار و جانباز برگزیدهایم که نشان دهیم تا آخر برای دفاع از اسلام و ارزشها ایستادگی خواهیم کرد.
دکتر رضایی در ادامه با اشاره به تاریخ فداکاریهای پاسداران در اوایل انقلاب اسلامی و در جنگ تحمیلی به دوره سه ماهه تابستان تا اوایل پاییز سال ۱۳۶۰ اشاره کرد و گفت: پس از اینکه در ۲۵ خرداد ۱۳۶۰ نمایندگان ملت، بنی صدر را از ریاست جمهوری عزل کردند، بلافاصله پس از آن، منافقین در خرداد همان سال با ۱۷۰۰۰ عضو و نزدیک هفت هزار هوادار به جنگ مسلحانه روی آوردند.
از تابستان تا پاییز نیز شمار بسیاری بسیجی و پاسدار بر اثر انفجارها و ترورها و در جنگ تحمیلی به شهادت رسیدند. در دروننیز موج انفجارها و ترورها ادامه داشت، به گونهای که شهرهای بزرگ ایران به یک میدان رزم تبدیل شده بود.
از آن طرف هم چند شهر ما همچون خرمشهر و مهران و بستان اشغال شده و شهرهای دیگر همچون سوسنگرد و آبادان هم در محاصره قرار گرفته و دشمن در خروجیهای اهواز هم مستقر شده بود.
در چنین شرایطی بود که انفجار در حزب جمهوری اسلامی نیز شکل گرفت و جمهوری اسلامی نوپای ملت ایران، رئیس قوه قضائیه و شمار بسیاری از نمایندگان مجلس را از دست داد. رئیس جمهور فرار کرده بود و رئیس قوه قضائیه هم به شهادت رسیده بود و بسیاری از نمایندهها هم به شهادت رسیدند. در چنین شرایطی، امام تصمیم عجیبی گرفت و فرمودند که مجلس باید تشکیل شود تا دشمنان نگویند که جمهوری اسلامی ساقط شده و به دلیل اینکه امکان برگزاری انتخابات در زمان کوتاه ممکن نبود، برخی از نمایندگان مجروح و زخمی روی برانکارد به مجلس آمدند و با اینکه سرم به آنان وصل بود، مجلس را تشکیل دادند.
در این شرایط که جنگ به شدت ادامه داشت و اوضاع داخلی هم متشنج بود، میتوان گفت که دشمنان، انقلاب را سینه دیوار گذاشته بودند و میخواستند تیر خلاص را به آن شلیک کنند. در همین بحبوحه، نیروهای انقلاب جدی دست به کار شدند؛ البته در این زمینه دو خاطره نقل میکنم که برای فهم آن شرایط و موقعیت خطیر، بسیار راهگشاست.
نخست: در شهریور ۱۳۶۰، احمد آقا به من پیغام داد که امام با شما کار دارد. من خدمت امام رسیدم. ایشان فرمودند: شما سنتان چقدر است؟ من گفتم: ۲۷ سال و پرسیدم از ایشان که چرا چنین سؤالی میپرسید؟
ایشان فرمودند: من میخواهم شما را فرمانده سپاه کنم. شما بروید و با کمک بچه حزباللهیها و بسیجیها، اوضاع جنگ و جبههها را برگردانید. امام به ندرت با چنین لحنی سخن میگفتند، مگر شرایط خاصی پیش آمده باشد.
دوم: در عملیات ثامن در آذر ـ که در همین جا یادی از آقای ظهیرنژاد که فرمانده نیروی زمینی بودند، میکنم ـ برادر ما شهید صیاد هم آمدند و جنگ روی دور پیروزی افتاد. اما این پیروزیها در عملیات طریق القدس متوقف شد و شمار شهدا بالا رفت.
یکی از فرماندهان گفت، ما دیگر نیستیم. ما قصد ادامه تحصیل و درس خواندن داریم. هرچند ممکن بود این حرف یک نفر از فرماندهان باشد، ولی همین ندا نباید در جبههها راه مییافت. به همین دلیل، خدمت امام رسیدیم و ایشان نکات بسیار مهمی را بیان کردند.
حضرت امام در آن جلسه فرمودند: شما قدر خود را بدانید. ثبت شده بود که شما به اسلام کمک کنید. ای کاش من هم پاسدار بودم. در واقع شأن نزول این جمله معروف امام در آن جلسه و پس از آن اتفاق بود.
سرانجام ترورها تمام شد و جنگ با پیروزی به پایان رسید و نه تنها همه سرزمینهای ایران باز پس گرفته شد که ما مرزها را هم رد کردیم.
دبیر مجمع افزود: جمهوری اسلامی ایران این افتخار را دارد که تنها نظام سیاسی در تاریخ دویست ساله ایران است که در زمان آن حتی یک وجب از خاک این سرزمین از آن جدا نشده است، حال آن که در زمان قاجار، سرزمین شمالی و شمال غربی ایران، در زمان رضا شاه نواحی آرارات و در زمان محمد رضا، بحرین از ایران جدا شده بود.
در واقع در دوران جمهوری اسلامی بود که کاملا از مرزهای ایران پاسداری شد و حتی نیروهای ایران به نیت انجام عملیات دفاعی از مرزهای کشور هم گذشتند. در چنین شرایطی، این عراق و همه دنیا بودند که به ایرانیان التماس میکردند، کوتاه بیایند. ما فاو و بخشهای دیگری از عراق هم گرفتیم تا زمینهساز پیروزی ایران در جنگ باشد.
پس از پایان جنگ و اکنون نزدیک ده سال است که رویارویی جدید غرب با ایران شکل گرفته و این رویارویی جدید که به شکل تحریمها و کارشکنیهای سیاسی جلوه کرده است، در آخرین مورد، خود را در قالب سخنان مذاکره کنندگان غربی در خلال مذاکرات ۱+۵ نشان داد؛ اما حال که این تحریمها و کارشکنیها و توطئهها و در واقع یک رویارویی جدید هست، چگونه میتوان بر آن چیره شد ؟
مهمترین نکته در این زمینه این است که پاسداری از انقلاب در همه زمینهها و نهادها ادامه دارد. همه ما در نهادهای گوناگون دولت، قوه قضائیه و... در حال پاسداری از انقلاب هستیم؛ بنابراین، اگر بتوانیم در این رویارویی سوم به پیروزی برسیم، به قله خواهیم رسید و در منطقه خود را نمایان خواهیم کردیم.
دومین مسأله این است که فرهنگ انقلاب، ارزشهای انقلاب، برابری، وحدت، حرکت در پشت سر رهبری و در مسیر امامت در کشور وجود دارد و این یکی دیگر از رمزهای پیروزی ما در این رویارویی سوم است.
سومین مسأله این که ما از تدبیر، عقلانیت و دوراندیشی در این سالها بهرهها بردهایم. در سال تولید ملی و حمایت از سرمایه ایرانی به این خلاقیت و عقلانیت نیاز مبرم داریم تا بتوانیم با بهرهگیری از ظرفیت بزرگ مردمی ملت ایران، شیرینیهای پیروزی را به کام ملت بچشانیم.
تحولات اخیری که در درون کشور برای پیشرفت وجود دارد، تحولات جهانی همچون بیداری اسلامی و تحولات کلان روابط بینالملل، حاکی از آن است که دشمن درصدد است، جلوی این حرکت داخلی و بیداری اسلامی در منطقه را بگیرد و بتواند ارزشهای خود را در منطقه پیاده کند و آنگاه از خطر بمب اتم در ایران سخن میگوید، حال آن که نفوذ ایران و نفوذ ارزشی و تمدنی ایران اسلامی در منطقه، از هزاران بمب اتم برای آنان سهمگینتر است.
کشورهای غربی باید بدانند که ایران قصد لشکرکشی به جایی را ندارد؛ اما همان گونه که آنان در سطوح منطقهای و جهانی دست به ائتلاف و اتحادسازی میزنند، ایران نیز حق دارد، فراتر از مرزهای جغرافیایی خود بیندیشد، تا این رویارویی سوم را نیز به پایان برسانیم.