گونه ای که پیشتر به معنای واقعی در حیات وحش کشورمان منقرض شده بود، بار دیگر به نیستی رسید؛ این بار در محوطه ای به ظاهر حفاظت شده، در پروژه ای که برای احیای نسل آن آغاز شده بود!
به گزارش «تابناک»، از جمله گونه های منحصر به فرد جانوری کشورمان که در طبیعت منقرض شده و تلاش ها برای احیای نسل آن از دهه ها پیش آغاز شده، گوزن زرد ایرانی است؛ گوزنی کوچکتر مرال و بزرگتر از شوکا (دو گونه دیگر از گوزن های بومی ایران) که سالها پیش نسل آن در طبیعت کشورمان ورافتاد و اگر نبود تمهیدات مسئولان، به انقراض کامل میرسید.
چند دهه پیش، زمانی که خبر رسید گله ای بسیار کوچک از این گوزن در نواحی جنوب غربی کشورمان یافت شده، آن چنان جرقه امیدی در دل دوست داران حیات وحش کشورمان زده شد که گویی همه تفکرات شوم در این خصوص به پایان رسیده و به زودی شاهد خرامیدن گله های بزرگ این گونه بومی در کشورمان خواهیم بود. آرزویی که پس از زنده گیری برخی از گوزن های شناسایی شده، با مرگ اندک گوزن های باقیمانده تا حدود زیادی رنگ باخت.
این در حالی بود که گوزن های زنده گیری شده پس از انتقال به جزیره ای در دریاچه ارومیه، روزگار خوشی را تجربه کرده و تکثیر شدند تا مقدمات حضورشان در مناطقی محصور در برخی نقاط دیگر کشورمان فراهم شود. از جمله دشت ناز و سمسکنده در استان مازندران که سالهاست پذیرای این گونه هستند.
بدین ترتیب در سال 89، زمانی که مسئولان محیط زیست تصمیم به تکثیر این گونه در برخی نقاط دیگر کشور گرفته و سعی کردند مقدمات بازگشت این گونه به طبیعت را فراهم آورند و محوطه ای در باغ وحش کاسیت در خرم آباد را به این منظور اختصاص دادند، به نظر میرسید پروژه نجات این گونه از انقراض به اوج خود رسیده و به زودی خواهیم توانست بازگشت گوزن زرد به طبیعت کشورمان را جشن بگیریم؛ جشنی که با زایش نخستین گوزن زرد در سال گذشته در لرستان، مقدمات آن فراهم آمده بود اما ناگهان همه چیز تغییر کرد!
خبر مرگ گوزن زرد ایرانی باردار در باغ وحش کاسیت خرمآباد که روز گذشته منتشر شد، تلخ ترین پایانی بود که برای این پروژه بزرگ تصورش را میکردیم. آنقدر تلخ که نمیدانستیم چگونه باورش کنیم، به ویژه آنکه علت مرگ این حیوان باردار مبهم اعلام شده و شایعات حکایت از مرگ آن به دلیل ابتلا به تب برفکی داشت و برخی از واکسینه نشدن این حیوان در مقابل این بیماری گلایه کرده بودند.
ابهامی که امروز با اعلام رسمی علت مرگ این حیوان، کاملا برطرف شد و موج بزرگی از گلایه ها به همراه داشت چراکه بررسی ها نشان داد علت مرگز این گوزن، پرتاب سنگ توسط بازدیدکنندگان به سمت آن و برخورد شدید حیوان ترسیده به فنس در حین فرار و شکستگی گردن گوزن بوده نه بیماری تب برفکی یا هر دلیل دیگری.
ابراهیم توکلی، مدیرکل دامپزشکی استان لرستان در این باره به فارس گفت: گوزن زرد ایرانی باردار باغ وحش که توسط بازدیدکنندگان مورد پرتاب سنگ قرار گرفته بود در حین فرار به شدت به فنس برخورد کرد و دچار شکستگی گردن شد که متاسفانه با تنفس مصنوعی هم نتوانستیم این گونه باارزش و در خطر انقراض و جنین نارسش را نجات دهیم.
مدیرکل دامپزشکی استان لرستان در پاسخ به این سوال که چرا مسئولان سازمان محیط زیست، دامپزشکی استان را در این زمینه مقصر می دانند؟ گفت: شهرداری پس از گذشت یک سال از احداث باغ وحش کاسیت از اداره کردن این مرکز صرف نظر کرد و اداره این باغ وحش را به دانشکده دامپزشکی سپرد که به دلیل بالا بودن هزینه ها و مسئولیت سنگین نگهداری از حیوانات، نظارت بر این باغ وحش در سال 91 به اداره کل دامپزشکی استان واگذار شد.
توکلی با تایید وضعیت نامناسب جایگاه ها و شرایط غیراستاندارد باغ وحش کاسیت گفت: زمانی که این باغ وحش توسط شهرداری احداث شد هیچگونه نظارتی از سوی سازمان حفاظت محیط زیست بر نحوه ساخت باغ وحش وجود نداشت و امروز که به ناچار مسئولیت نظارت بر این باغ وحش به عهده اداره دامپزشکی قرار گرفته است، ما را مقصر می دانند و هر از گاهی با ارسال نامه، خواستار افزایش مساحت جایگاه ها می شوند، آنچه نه میسر است و نه در حیطه اختیارات دامپزشکی.
وی با اشاره به اینکه اداره کل دامپزشکی استان لرستان، به دلیل شرایط نامناسب باغ وحش کاسیت، طی مکاتبات متعدد با استانداری خواهان واگذاری این باغ وحش به سازمان حفاظت محیط زیست شده است گفت: اداره کل دامپزشکی، هزینه خوراک حیوانات باغ وحش کاسیت را که سالانه حدود 200 میلیون تومان است بعهده گرفته، همچنین 3 نگهبان تمام وقت و دو سرپرست که نیروهای دامپزشکی محسوب می شوند را برای رسیدگی به این باغ وحش اعزام کرده است در حالیکه نگهداری از گونه های حیات وحش در محدوده وظایف دامپزشکی نیست! وظیفه دامپزشکی، تشخیص و درمان بیماری است.
اینجاست که جا دارد از مسئولان بپرسیم اگر شرایط نامطلوب باغ وحش کاسیت و گونه های گرفتار در آن برایشان اهمیت ندارد و به هر دلیل قصد ندارند مسئولیت آن را بپذیرند، چرا برای نگهداری از گوزن بارداری که برای احیای نسل این گونه راهی آن دیار کرده اند هم اقدامی صورت نداده اند؟ آیا قابل پذیرش است که چنین پروژه ای با نگهداری گونه ارزشمند در معرض دید بازدیدکنندگان، در قفسی محدود و البته غیر استاندارد پی گرفته شود و توقع داشته باشیم به موفقیت هم منجر شود؟!