شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۲۶۶۰
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۸
اسماعیل غلامی حاجی آبادی 

بارش های هفته پایانی فروردین امسال در شمال خوزستان، و شیوه مدیریت و برخورد مسوولین با پدیده قابل پیش بینی طغیان رودخانه ها و پیامدهای ناشی از آن ، نشان داد که در مدیریت بحران تا چه میزان ضعف داریم و ادعاها و ملاحظات و مصلحت اندیشی ها مانع اظهار این ضعف هاست.

با پیش بینی های سازمان هواشناسی و احتمال بارش شدید باران در استان های لرستان و خوزستان موضوع مهم سرریز شدن سد دز به سرعت در جلسات ستادهای بحران استان ها و شهرستان های شمال خوزستان مطرح شده بود. اطلاعیه هایی نیز در این خصوص صادر و پیرو آن مدارس و دانشگاه های شهرهایی که احتمال می رفت متاثر از این پدیده باشند تعطیل شد. به مدد شبکه های اجتماعی موبایلی و سایر رسانه ها، تا حدودی همه از احتمال بازشدن دریچه های سرریز سد دز مطلع بودند. احتمالی که وزیر نیرو ، رئیس ستاد بحران و سایر مسوولین استانی و محلی را به سد دز کشاند تا در لحظات سخت و پرمسوولیت پیش رو، تصمیمات دقیق تری اتخاذشود و شرایط در بهترین شکل و با کمترین ریسک کنترل و مدیریت شود. شرایطی که در 54 سال از تاریخ بهره برداری سد دز، هیچ گاه تجربه نشده بود. 

با شدت گرفتن بارندگی ها به ویژه در استان لرستان ، نهایتا دریاچه سد به بالاترین حد خود رسید و با تصمیم وزارت نیرو دریچه های سرریز و همچنین دریچه های کشاورزی سد باز شد، موضوعی که البته با انتقادهایی هم همراه بود. نماینده مردم دزفول در مجلس از منتقدان اصلی تاخیر در بازگشایی دریچه های سد بود. اما وزیر نیرو با حضور در یک برنامه زنده تلویزیونی در این باره توضیحاتی داد که تا حد زیادی قابل قبول و قابل درک بود. هرچند باب سخن و مناظره های کارشناسی دراین باره همچنان باز است. با همه این ها بحث ما چیز دیگری است. 

فرض کنیم تصمیم وزارت نیرو در بازکردن دریچه های سد بهترین تصمیم و اجرای آن در بهترین زمان ممکن صورت پذیرفته باشد. اما سوال این جاست که سایر سازمان ها و نهادها چه کرده اند. با وجود اطلاع از این تصمیم ، ستادهای بحران، فرمانداری ها، هلال احمر و سایر نهادهای امدادی برای کم کردن حجم تلفات و خسارت ها چه اقدامی کرده اند. جلوی صغیان رودخانه و ورود آن به زمین ها و بیشه ها و خانه ها را کسی نمی توانست بگیرد ، اما یقینا اگر هوشمندانه تر برخورد می شد بیش از 1000 راس دام تلف نمی شد. اگر اقدامات پیشگیرانه صورت می گرفت هزاران نفر از اهالی روستاهای پایین دست و حوزه آبریز سد ، گرفتار سیلاب نمی شدند و دست کم زمانی برای در امان نگهداشتن وسایل زندگی خود پیدا می کردند. اگر ستادهای بحران برنامه ای بر مبنای واقعیات حوادث غیرمترقبه داشتند، یا امکانات و تجهیزاتی دراختیار شهرداری شاوور بود، برای انتقال یک کمپرسی وقتش را صرف یافتن تریلرهای شخصی نمی کرد. اگر امکانات پیش بینی شده بود ، فرمانده بسیج پایگاه شهید منتظری زیر بارش شدید باران و با وجود خطرات احتمالی خود را به آب نمی انداخت تا برای نجات خانواده گرفتار در شهرک پیروزی راهی بیابد. اگر از قبل چادر و امکانات اسکان و غذا پیش بینی شده بود ، عشایر آواره نمی شدند و اهالی روستاهای خسارت دیده به واگن های قطار و پشت بام ها پناه نمی آوردند. هرچند در این حادثه علاوه بر خدمات نیروهای محدود امدادی، سپاه و ارتش هم به کمک شتافتند و بسیاری از خسارت دیدگان توسط نیروهای مردمی و آشنایان و بستگان نجات یافتند و معلوم نبود اگر این خدمات مردمی نبود سرنوشت مردم به کجا می کشید.

از محدودیت امکانات و تجهیزات و منابع انسانی سازمان های امدادی و عدم حضور موثر ستادهای بحران که بگذریم بی توجهی سایر سازمان ها در این حادثه چشمگیر بود. سایت حفاظت شده گوزن زرد کوهی در میانرود ( از توابع شهرستان دزفول ) با بالا آمدن آب رودخانه، زیر آب رفت و کسی هم از سرنوشت 35 گوزن کمیاب و نایاب آن خبری در دست ندارد. هرچند ناظرین محلی از تلف شدن آن ها خبر می دهند. موضوعی که با وجود پیش بینی ها و هشدارها کاملا قابل پیشگیری بود.

مشکل دیگر مسوولین محترم، تظاهر به آرمانی بودن اوضاع است. دلیلی ندارد وقتی بسیاری گرفتار سیلاب هستند بگوییم شرایط تحت کنترل است. دست کم این امکان وجود دارد تا با تبیین شفاف اوضاع از پتانسیل پرارزش مردمی برای کمک و امداد استفاده شود. علاوه بر آن، اگر اطلاع رسانی دقیق از عمق فاجعه صورت می گرفت ، حتی توان سایر نیروهای امدادی استان های همجواری غیردرگیر با بارندگی ها و سیلاب ها نیز قابل استفاده بود.
کم توجهی بسیاری از سازمان های مسوول در این حادثه، قابل توجیه نیست. اما با این همه ، از بین رفتن بیش از 24000 هکتار از اراضی شمال خوزستان و میلیاردها تومان خسارت به زیرساخت های شهری دزفول و امکانات گردشگری حاشیه دز آن قدرها هم غیرقابل جبران نیست. به هرحال مردمی که در مقاطع زمانی خاصی "غیور" و "ولایتمدار" و "همیشه در صحنه" و "زمان شناس" خوانده می شوند حق دارند این صفات را در خادمان خود نیز مشاهده کنند.

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار