شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۵۶۷
تاریخ انتشار: ۱۸ تير ۱۳۹۱ - ۲۰:۵۷

محسن ریاضی عضو شورای شهر دزفول به انتقاد شدید از عملکرد شهرداری پرداخت که در ذیل قسمتهایی از این نطق منتشر شده است.

سلام و درود خدا بر خاتم رسولان و مایه‌ی فخر ناسوتیان و لاهوتیان ، پیامبر خَلُق عظیم .

درود بیکران الهی بر جانشینان و وارثان به حق آن حضرت و کلیه‌ی پیامبران الهی، برپا دارندگان قسط میان بندگان .

سلام خاص الهی بر آخرین ذخیره و حجت الله علی الارضین ، صاحب‌الزمان (عج ) ، بر کننده‌ی ریشه‌ی ظلم و ظالمان و سلام بر ادامه دهندگان حقیقی طریق آن ستاره‌های درخشان در عصر مردگی ارزش‌های الهی و نشان دهندگان مسیر حقیقی به بندگان در عصر حاضر ، حضرت روح الله رضوان الله تعالی علیه ، رهبر معظم انقلاب و مشعل‌های فروزان طریق شهادت .

خدای سبحان را شاکریم که علیرغم وجود اختلاف سلیقه‌های گوناگون ، توفیق همدلی و هم راستایی در راه عمران ، توسعه و بهسازی زیر ساخت های مختلف پایتخت مقاومت را نصیب اعضای سومین دوره‌ی شورای اسلامی شهر دزفول نمود . وحدت مثال زدنی که شُهره‌ی آن افق‌های این شهر و استان را در نوردیده ، مسئولین نظام مقدس جمهوری اسلامی را به تحسین وا داشته است .

انتخاب شهرداری سخت کوش ، مجرب و علاقمند به آبادانی شهر و دیار خود که حاصل مقاومت جانانه‌ی شورای شهر تا مرز انحلال است ، برگ زرینی در کارنامه‌ی شورای سوم است که از این رهگذر این اجازه را به برخی مسئولین داده تا خود را در این امر بزرگ سهیم قلمداد کنند .

تعامل بسیار نزدیک شورا و شهردار منتخب آن ، در کنار زحمات بسیار زیاد همه‌ی ارکان شهرداری باعث شکوفایی و رونق طرح‌های عمرانی و شهری و امیدواری مردمی شده که از بی مهری و کم مهری برخی مسئولین رده بالاتر بی بهره نمانده‌اند . سپاسگزاری مردم قدرشناس این مرز و بوم از شهردار و شورای اسلامی شهر گواه دمیده شدن این روح امیدواری در کالبد خسته‌ی مردمی است که پس از ۸ سال مقاومت دشمن شکن ، در اولین فرصت پرونده‌ی بازسازی شهرشان را با وجود ویرانی بیش از ۰۰۰/۲۰ واحد مسکونی ، خرابی زیر ساخت ها و … بسته دیدند .

سند چشم انداز توسعه‌ی عمرانی شهر دزفول که در حال حاضر شاهد اجرای بخش‌هایی از آن هستیم ، گواه حرکتی مبتنی بر علم و دانش و آگاهی است که علیرغم اشکال تراشی برخی نا آگاهان و مریخی دیدن این سند ، امروز بخش‌های عمده‌ای از آن به بار نشسته است .

البته کاملاً طبیعی است که شورای اسلامی و شهرداری دزفول در اجرای این سند خود را مبرا از اشتباه ندانسته و نمی‌داند و پذیرش نصیحت ، خیر خواهی و نظرات کارشناسی ، خیر خواهان و خیر اندیشان را وجهه‌ی همت خود قرار داده است .

آنچه در این میان مهم جلوه می‌کند ، انتخاب و اعتماد مردم به چهره‌هایی برای تصدی شورای دوره‌ی سوم است که صبغه‌ی اوّل ، غالب و بارز آنان فرهنگی است و این حرکت مردمی با آن شکوه شرکت در انتخابات شورای دوره‌ی سوم و چنین انتخابی بیانگر انتظار به حق مردم ولایتمدار ، مذهبی و فرهنگی دارالمؤمنین از چنین شورایی و با چنین صبغه‌ی فرهنگی است .

شورای اسلامی شهر دزفول نیز با عنایت به این خواسته به حق موکلین عزیز خود فعالیت‌های فرهنگی متعددی را در دستور کار خود قرار داده که به برخی از آنان اشاره می‌گردد:

تلاش در جهت اعتلا و تثبیت نام دزفول به نام پایتخت مقاومت ایران اسلامی ، علیرغم مخالفت‌های اولیه و شدید برخی مسئولین تا جایی که امروز این نام آشنای بیش از ۳۰۰۰ سایت کشوری باشد .

تلاش برای زنده نگه‌داشتن یاد و نام شهدای دوران انقلاب و شهدای هشت سال مقدس دفاع از طریق تشریک مساعی با ادارات و نهادهای موظف در این امر خطیر و زینت دادن فضای شهر با نامگذاری معابر ، میادین و برخی فضا ها به نام مبارک شهدای والامقام.

تلاش پیگیر برای برپا نگه‌داشتن ستون خیمه ی دین با اولویت قرار دادن ساخت نماز خانه در بیشتر پارک‌ها توسط شهرداری و خیرّین .

تلاش در جهت معرفی چهره‌های نامی و ستارگان درخشان این دیار نظیر خاتم الفقهاء و المجتهدین شیخ اعظم انصاری ، آیت الله معزی ، ناهیدی و … با همراهی سایر نهادها و ارگان‌های مسئول و موظف در این بخش .

توجه خاص به خانواده‌های معظم شهدا و ایثارگران با تصویب مصوباتی در خصوص تکریم این عزیزان به ویژه در ارتباط با مسائل مربوط به خدمات شهرداری به شهروندان .

تلاش جدی و پیگیری‌های مصرانه در خارج نمودن لقب «نمونه» برای این شهر پس از گذشت بیش از دو دهه و تلاش برای گنجاندن روزی به نام مقاومت و پایداری و روز دزفول در تقویم جمهوری اسلامی با همراه سایر مسئولین خدمتگزار .

تلاش و تصویب طرح‌هایی که منجر به ایجاد فضاهای مفرح برای حضور شهروندان و استفاده از اوقات فراغت مناسب به خصوص در حاشیه زلال جاری دز گردید .

اقدام به تشکیل انواع انجمن‌ها و ساختارهای مردم نهاد و کمک به پویایی این مجموعه‌ها .

تصویب کمک به مراکز فرهنگی و مصوب نمودن برخی زیر ساخت های فرهنگی نظیر کتابخانه و فرهنگسرا .

کمک‌های فرهنگی دائم و جاری به مساجد ، جلسات قرآن ، مصلای جمعه ، همایش‌های شهری مانورهای سالانه نظامی بسیج ، کاروان‌های زیارتی و …

اما آنچه که راقم این سطور را به رغم میل باطنی به قلم فرسایی در این خصوص وا داشته است ، اتفاقات ناخوشایندی است که با وجود تکرار و علیرغم تذکرات شورای اسلامی شهر شاهد تغییر محسوسی نبوده است . اموری که مسئولیت اجرای آن به عهده‌ی شهرداری و مسئولیت سیاست گزاری و نظارتش به عهده‌ی شورای اسلامی شهر است .

رواج ادبیاتی غلط با این مضمون که شهرداری ، عهده دار کارهای فرهنگی نیست و وظیفه‌ی آن فقط مهیا سازی برخی زیرساخت‌ها و سخت افزارهای فرهنگی نظیر پارک ، نصب تابلو و … سپس رهاسازی چنین فضایی و منتظر ماندن برای پاسخگویی ادارات و نهادهای فرهنگی و عدم قبول هر گونه مسئولیتی در این خصوص است . البته اینکه ادارات و نهادهای فرهنگی موظف نیز باید به وظیفه‌ی خطیر اسلامی و انقلابی نظارت خود عمل کنند به هیچ‌گاه مورد غفلت نبوده و سهم عمده‌ای از این امر خطیر متوجه چنین نهادهایی است .

ترویج برخی فرهنگ‌های نادرست و بازگرداندن ارزش‌های مطرود به صحنه‌ی جامعه و همراه شدن با جریان شبیخون و تهاجم فرهنگی ، بخشی از تلاش‌های ناآگاهانه و گاه آگاهانه در حوزه‌ی وظایف فرهنگی شهرداری است که آثار آن بر کلیت نظام شهری و جهت گیری فرهنگ متعالی این مرز و بوم تأثیر گذار است .

پر کردن شهر از تابلوهای قارچ گونه و مخرب مناظر زیبای شهری که عمدتاً مصروف دامن زدنی به فرهنگ مطرود مصرف گرایی به جای آموزش‌های متعالی به شهروندان است و ارائه ی چهره و صحنه‌های گاهاً غیر اخلاقی و بعضاً غیر شرعی با نشان دادن چهره‌های نیمه برهنه‌ی اطفال و نوجوانانی که سنّ آن‌ها در این تصاویر روز به روز هم بالاتر می‌رود ، تبلیغ لباس با الگوهای منحط غربی و غیر اسلامی و … بخشی دیگر از معضلاتی است که زاییده‌ی تفکر غیر صحیح در حوزه شهرداری است .

کم توجهی به بزرگداشت برخی مناسبت‌های فرهنگی و مذهبی نظیر ایام ولادت و شهادت معصومین (علیه‌السلام) گوشه ی دیگری از کاستی‌های فرهنگی در حوزه‌ی شهرداری است که تجزیه ی نامش بیانگر وظیفه ی بزرگ این سازمان است .

تحمیل مخارج سنگین بر گرده‌ی شهر با برگزاری برخی جشن‌ها و جشنواره‌ها که صبغه‌ی مناسب و در خور شأنی برای این شهر ندارد . همچنین استفاده از برخی هنرمندان غیر بومی و غیر آشنا با فضای فرهنگی شهر که علاوه بر خروج سرمایه‌های این شهر آن هم در دوران بیداد بیکاری جوانان و به ویژه هنرمندان مظلوم این دیار با وجود شُهره بودن برخی از این هنرمندان در عرصه‌ی ملی و بین‌المللی که صدای هنرمندان آشنای این شهر را درآورده گوشه‌ای از بی تفاوتی دست اندر کاران روابط عمومی شهرداری دزفول است . سئوال این جاست که هنرمندان این شهر که گاه با وسیله‌ی نقلیه خود و بدون نیاز به اقامت و اسکان و تحمیل انواع هزینه‌ها بر شهرداری می‌توانند در برنامه‌های شهر حضور فعال و مناسب داشته باشند چه کم دارند که باید با صرف هزینه‌های هنگفت ، نسبت به دعوت از برخی به ظاهر چهره‌ها و غیر آشنا با مرام و فرهنگ غالب این شهر ، دعوت نمود ؟

یکی از مصادیق اقدامات فرهنگی نامناسب شهرداری که به رغم تلاش شبانه روزی شهردار پر تلاش و پرسنل سخت کوش در زیر گرمای سوزان ماه‌های ابتدای سال و فضای دائم غبار گرفته ، ذائقه‌ی برخی از فرهنگ دوستان را تلخ نمود ، برگزاری جشن افتتاحیه پل غدیر آن هم در شب بعثت رسول خوبی‌هاست که نپرداختن آگاهانه به نام مبارک غدیر به عنوان سند افتخار بالنده‌ی شیعه در کلیه‌ی بنرهای تبلیغاتی این جشن در سراسر شهر ، و بنر پشت صحنه‌ی محل برگزاری جشن بر روی این پل و با بهانه‌ی منتظر ماندن برای اظهار نظر فرمانداری ( کاری که در نامگذاری های بدون اجازه‌ی شهرداری و علیرغم میل و تصویب شورای اسلامی و درج برخی نام‌ها در کنار برخی پروژه‌ها در بودجه‌های سالانه مسبوق به سابقه نیست ) باعث تعجب بیشتر مسئولان و مردم متدین گردیده است .

پر کردن فضای جشن شب بعثت پیامبر (ص) از غریوهای غریب با این شب ، نظیر موسیقی‌های تند و غیر متعارَف در حوزه ی دین و باور متدینان و به تبع آن رقص علنی تعدادی از جوانان و شکستن حریم اخلاق اسلامی و رواج اباحه گری و عادی جلوه دادن مظاهر ابتذال ، لودگی و فسق و فجور با رقصیدن چند باره ی بازیگر صحنه‌ی نمایش مراسم گوشه‌ای از ثمرات این حرکت نامیمون در شبی است که مناسبت اوّل آن و پیش از افتتاح پل غدیر ، بعثت پیامبر رحمتی است که مأموریت دارد آداب و سنن غلط را از مردم زدوده و با شکوفا نمودن روح تزکیه در بشر ، فرصت تعلیمش را فراهم آورد . همکاران عزیز کدامیک از موقعیت‌های مذکور با چنین شبی تناسب داشت ؟

یا با حدود و ثغور فقر پویای اسلامی در عرصه سرگرمی‌ها و به ویژه خوانندگی و موسیقی آشناییم که در آن صورت وظیفه‌ی ما به عنوان سیاست‌گذاران و مراقبان سیاست‌های تصویبی خودمان دو چندان است و یا کمتر آشنایی داریم . که در این صورت شانه‌ی ما از بار مسئولیت آن خالی نخواهد بود .

به جهت تنویر بیشتر ، کلام خود را مزین به آیاتی از کلام الله مجید می‌نمایم که بنا به روایات تفسیری وارده و باور مفسران در خصوص چنین فضاهایی نازل شده است . قرآن کریم در آیه‌ی ششم سوره‌ی مبارکه لقمان می‌فرماید :

و من الناس من یشتری لهو الحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزواً اولئک لهم عذابُ مهین که در پرسش یحیی بن عباده از امام صادق (علیه‌السلام) از لهو حدیث در این آیه به غنا تعبیر شده است .

ابا بصیر از امام صادق (علیه‌السلام) در خصوص آیه واجتنبط قول الزور پرسید که حضرت فرمودند : قول زور غناست یعنی نزدیک قول باطل که غناست نشوید . نظری به اشعار خواننده‌ی اول و خوانش برخی ترانه‌های غیر اخلاقی در هنگام نمایش چهره‌ها با استفاده از سایه اگر در شمولی غنا نیست پس چیست ؟

همچنین امام هادی (علیه‌السلام) در خصوص آیه والذین لایشهدون الزور فرمود : غناست که مؤمنین برای آن حاضر نمی‌شوند و در پاسخ دیگری که از قول زور از حضرت پرسیده بود فرمود : از جمله آن گفته‌ی کسی است که به خواننده‌ی غنا بگوید آفرین خوب خواندی و باز در حدیث شریف امام صادق (علیه‌السلام) است که فرمود : از جمله گناهان کبیره لهوهایی است که انسان را از یاد خداوند باز داشته و در ارتکاب به محرمات الهی بی پروا می‌نماید مانند غنا و نواختن موسیقی و به مردمی که به استماع غنا مشغول بود فرمود : برخیز و غسل توبه کن و هر چه بخواهی نماز بخوان زیرا مداومت بر گناه بزرگی می‌کرده ای که اگر با این حال می‌مردی حال بسیار بدی داشتی .

و نیز فرمود : کسی که خدای تعالی به او نعمتی دهد و در وقت آن نعمت اکت موسیقی حاضر کند کفران آن نعمت کرده است . آیا به راستی افتتاحیه پل و خدمت رسانی به مردم شهر دارالمؤمنین نعمتی از نعم الهی بر ما نیست و آیا ترتیب دادن مجلسی با مشخصات ذکر شده در احادیث و استفاده‌ی ناصحیح از موسیقی‌های غیر متعارف کفران چنین نعمتی نیست ؟

البته شارع مقدس کل موسیقی و خوانندگی را مشمول حرمت ندانسته و با پیش شرط‌هایی به برخی آواها و موسیقی‌ها مجوز داده است که از جمله‌ی آن شروط عدم خروج انسان از حالت طبیعی ( که در جشن مذکور شاهد حاضر آن بوده‌ام ) ، مترتب نشدن مفسده بر آن که در جمع‌های مختلف ، موسیقی‌های تند از چنین ظرفیت‌هایی بی بهره نیست ، متناسب نبودن با مجالس فسق و فجور و رقص و پای‌کوبی که همه‌ی این مشخصه‌ها را در بیشتر موسیقی‌های پخش شده در این مراسم به وضوح می‌شد دید .

آیا جایی در این ملاک و معیار برای تشخیص نوع موسیقی صرفاً صدا و سیما و یا ممیزی ارشاد و نظایر آن دانسته شده است تابعه ما با خیال راحت از خودمان سلب مسئولیت کرده و فضای جشن‌ها و پارک‌ها و وسایل بازی تحت نظارت مان را به چنین صداهای هنجار شکن در عرصه‌ی دین کنیم یا به نظریه‌ی فقها که برگرفته از کتاب و سنّت است و به عرف متدینان واگذار شده است ؟

به هر حال تکرار این گونه موقعیت‌ها و رواج برخی مظاهر خلاف شرع و عرف جامعه اسلامی باعث عقب نشینی و محرومیت مردم متدین از فضاهای عمومی و اعتراض مکرر آنان به نهادهای مسئول و به تبع این عقب نشینی پر شدن برخی از این فضاها توسط افرادی بومی و غیر بومی و با شاخصه‌های نا مربوط با فرهنگ و تدین مردمان دارالمؤمنین گردیده است .

بنابراین به حکم وظیفه سنگین و خطیر امر به معروف و نهی از منکر و بنا به وظیفه‌ی نظارتی که قانون با رأی مردمی که ما را شناخته و انتخاب کرده‌اند خود و سایر اعضای شورای اسلامی شهر را نسبت به چنین معضلات فرهنگی متذکر ساخته ، از عواقب وخیم چنین اقداماتی که حیات فرهنگی و مذهبی مردمان این شهر را آسیب می‌رساند ، بر حذر می‌دارم . بدیهی است که اصرار زیاده از حد شهرداری بر عدم پیگیری در خصوص سازمان فرهنگی و حتی معاونت فرهنگی در خور شهرداری دزفول ، بی توجهی به اعتراضات مردم و نمایندگان مردمی است که با پول بیت‌المال آنان شهرداری قوام می‌یابد و مردمی که بارها و بارها و از تریبون‌های مختلف و به واسطه ی نامه و حضور در شورا مطالبات به حق فرهنگی خود از شهرداری را داشته‌اند که در این خصوص روابط عمومی شهرداری باید پاسخگوی جدی همه‌ی مشکلات یاد شده‌ی فوق باشد . به هر حال عدم اقدام برای تعالی بخش فرهنگی مورد خواست قاطبه ی جامعه ، این نگرانی را دامن می‌زند که نکند نگاهی خاص بر سیستم شهرداری حاکم است که یا نسبت به مقوله ی فرهنگ آن هم از نوع اسلامی آن بی توجه و یا به احتمال کم نا آگاه است ؟!

آیا سهم شهادت حضرت فاطمه زهرا ((سلام الله علیه) ) به جز نصب چند پرچم در مسیر تعدادی از پل‌ها ، فقط ۳۰ پرچم مشکی آن هم با اصرار یکی از اعضای شورای شهر و با کمک جلسات قرآن برای نصب و جمع کردن آنان است ؟

آیا گنجاندن مبلغی به صورت سالانه در بودجه‌ی شهرداری با عنوان آموزش شهروندی منجر به اقدامی عملی نظیر آنچه در برخی نمایشگاه‌های دست آورد شهرداری‌ها دیده می‌شود داشته است ؟

این در حالیست که شهرداری‌های آگاه به رسالت فرهنگی خود علاوه بر استفاده از ظرفیت تابلوها ، نشریات ، سایت‌های مربوط به شهرداری و سازمان‌های تابعه اقدام به چاپ کتاب و انتشار آن میان شهروندان با هدف ارتقای فرهنگ عمومی شهروندان خود نموده‌اند ؟

آیا در کل کشور ، مدیریت فرهنگی پارک‌ها و محل‌های عمومی تأسیس شده توسط شهرداری به ارشاد ، سازمان تبلیغات و … سپرده شده یا علاوه بر مسئولیت پذیری شهرداری‌ها به خصوص در بخش مدیریت پارک‌ها ، از ظرفیت‌های مذکور نیز استفاده شده است ؟ البته یک‌بار دیگر متذکر این نکته می‌شوم که حضور محسوس نهادهای موظف در حوزه فرهنگ نباید مورد غفلت باشد چیزی که در این شهر حتی رنگ و بوی ضعیفی هم ندارد .

با این حال در پایان و با هدف رفع معضلات ذکر شده‌ی فوق و موارد مشابه آن توجه برادران عزیز شورای اسلامی را در خصوص مصوبه معطل مانده و ضرب العجل دار ، در مورد تشکیل معاونت فرهنگی شایسته شهرداری دزفول جلب نموده ، از ریاست محترم شورا و ریاست محترم کمیسیون فرهنگی ، هنری و ورزشی مصرانه خواستار پیگیری مصر و منجر به نتیجه برای جبران عقب‌ماندگی های فرهنگی مربوط به حوزه‌ی شهرداری هستم .

اگر امروز نتوانیم با حضور ، نظارت و تصویب مصوبات مناسب ، شهرداری را به جایگاه بایسته فرهنگی خود برسانید علاوه بر مأیوس نمودن متدینین و دوستداران فرهنگ متعالی اسلامی باید پاسخگوی امام و شهدا در محضر خداوند متعال باشیم .

محسن ریاضی – عضو شورای اسلامی شهر دزفول


نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار