الف
زمانی نچندان دور یکی از ترجیع بندهای گفتاری اصلاح طلبان این بود که :" هرگز با اصولگرایان ائتلاف نخواهیم کرد ." این سخن از سوی گویندگانش معنایی داشت که چنین بود: " آنچنان دیدگاه ها و رویکردهای ما در حوزه های مختلف سیاسی و اجتماعی و حتی اقتصادی با اصولگرایان متفاوت است که امکان هرگونه نزدیکی یا ائتلاف و هم مسیری را از میان برده است ."
نکته دیگر اینگونه موضع گیری ها مخاطب قرار دادن هواداران اصلاح طلب بود . بسیاری از هواداران اصلاحات گمان داشتند که نزدیکی به اصولگرایان به معنای خیانت به آرمانهای اصلاح طلبی است .و بزرگان اصلاح طلب با چنین مواظعی در تلاش بودند تا هواداران و در واقع عقبه ی اجتماعی و سیاسی خود را همچنان " همراه" نگه دارند. و مانع ریزش هواداران خود گردند.
اما امروز اتفاقی مهم در اردوگاه اصلاح طلبان رخ داده است . اصلاح طلبان بدون هیچ واهمه ای درباره قرار دادن برخی اصولگرایان در لیست های انتخاباتی خود و حمایت از آنان برای ورود به مجلس به شور می نشینند و نتیجه هر چه که باشد هیچ کس را متعجب نخواهد کرد. بدنه اصلاح طلب نتیجه شور و گفتگوی اصلاح طلبان را می پذیرد و برای پیروزی اصولگرایی که در لیست قرار گرفته است تلاش می کند .
ب
اما در جناح اصولگرایان چه رخدادی در حال رقم خوردن است ؟
اصولگرایان نیز در شمایی کلی به دو گروه تقسیم می شوند : نخبگان و رهبران سیاسی و دیگر سو هواداران و عقبه اجتماعی .
اگر به مهمترین شخصیت های اصولگرا در سال های گذشته نگاه کنیم به نام های آشنای بسیاری مواجه خواهیم شد : علی اکبر ناطق نوری، علی لاریجانی ، احمد توکلی،حداد عادل ، حجت الاسلام ابوترابی فرد و... این اشخاص همان کسانی هستند که اصلاح طلبان زمانی خطوط قرمزی مشخص با آنان داشتند . دو نگاه و دو رویکرد میان آنها فاصله انداخته بود و امکان هرگونه ائتلاف و همکاری میان دو جریان را ناممکن می کرد . اینک اما سیر تحولات کشور و انباشت تجربه اجتماعی بسیاری از این افراد را به هم نزدیک کرده است . ناطق نوری ،علی لاریجانی ،احمد توکلی،و ابوترابی فرد مواضعی در نقد و خط کشی با اصلاح طلبان اتخاذ نمی کنند و رفتارشان در عرصه سیاسی انطباق بیشتری با گفتمان اصلاح طلبی پیدا کرده است . از برنامه های تنش زدای دولت در سیاست خارجی حمایت می کنند و راهکار حل مشکلات کشور را دوری از هیجان زدگی و گسترش فضای عقلانی و محاسبه گرایی می دانند.
ظاهر آنچه که گفته شد قاعدتا باید در عرصه سیاسی به نزدیکی کلی دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا و کاهش تنش در فضای سیاسی کشور بیانجامد .اما سیمای سیاسی کشور چنین چیزی را نشان نمی دهد و جریان اصولگرا در عمل امکان ورود به گفتگوهای ملی و دوجانبه را ندارد .
تصویر " رقیبان" در میان کلیت اصولگرایان همچنان تصویر " دشمانان " است و رقیب و دشمن تفاوتی ماهوی با هم ندارند . رهبران یادشده و سرشناس اصولگرا امروز جایگاه گذشته را در میان هواداران ندارند و عقبه ی اجتماعی اصولگرا رهبران پیشین را با رهبرانی جدید جابجا می کنند.امروز چهره های شاخص گفتمانی و سیاسی اصولگرا مصباح یزدی ، علم الهدی ،احمد خاتمی ،و از این دست اند که همچنان در کنش تقابلی با جریان اصلاح طلبی و اعتدالی قرار دارند .
ج
اصلاح طلبان امروز به مدد کاشتن بذر عقلانیت ،دگر پذیری ، آزادی خواهی و حقوق محوری در عرصه سیاسی در سالهای دور با مخاطبانی منعطف ، عقلانی و آزموده در جریان خود مواجه اند .مخاطبانی که اگر چند همچون گذشته بر سر اصول خود ایستاده اند و اصلاحات را با آزادی،عدالت، حقوق شهروندی ، دموکراسی ، آزادی مطبوعات و احزاب در پیوند می بینند .اما می توانند با توجه به شرایط خاص کشور و جریان خود همراه با رهبران سیاسی کنش ها و مواظعی متفاوت و چندوجهی داشته باشند .
از دیگر سو بدنه هوادار اصولگرایان که در فضایی عاطفی دگر ساز و هیجانی رشد یافته اند رفتار و منشی سخت و غیر منعطف دارند و ایده هایی ثابت در ذهن هواداران به دنبال حاملان و رهبرانی جدید است .
در یک کلام در سالهای متلاطم سیاسی گذشته بدنه هوادار اصلاح طلب رهبرانی ثابت و اندیشه هایی منعطف و زمان مند داشته اند و بدنه ی هوادار اصولگرایان برای اندیشه های ثابت و غیر منعطف خود رهبرانی جدید می آفرینند .و با این توصیف رهبران و نخبگان خود را یا از نوشدن و تغییر یافتن منع می کنند ویا تغییر یافتگان را از دایره اصولگرایی اخراج می کنند.
اما باید توجه داشت آسیب های ناشی از این عدم انعطاف تنها جریان اصولگرایی را متاثر نخواهد کرد .بلکه راه گفتگو در کشور و میان جریان های اجتماعی را یک طرفه خواهد نمود و نو سازی اجتماعی و سیاسی را به کندی خواهد کشانید .
جامعه ی ایرانی وارث اندیشه هایی است که میل به تغییرات را کمرنگ می کنند و در واقع سنگینی بار اندیشه های سنتی بر دست و پای رهبران و نخبگان برای تغییرات همواره آزار دهنده است .
دیرسالی پیش آِیت الله بروجردی مرجع تقلید بزرگ شیعیان گفته بود که : زمانی می اندیشیدم که چون مرجع تقلید شدم مقلدانم هر چه من بگویم خواهند بذیرفت اکنون فهمیده ام که من در چنبره تقلید مقلدانم گرفتار شده ام ." امروز به نظر می رسد در اردوگاه اصولگرایی در بر همان پاشنه می چرخد حال آنکه جریان اصلاح طلبی به تولدی نو دست یافته است .