شوشان: نشست حزب ندای ایرانیان شعبه ی خوزستان با موضوع "خوزستان نیازمند چگونه استانداری است " با حضور جمال درویش دبیر حزب اعتماد ملی در استان و اکبر ظریفی عضو حزب اتحاد ملت برگزار شد و در نهایت نیز به خودروهای اروندی و چالش های استاندار سابق و آینده کشیده شد.
به گزارش شوشان ، در ابتدای نشست ، جراح مجری این برنامه ، از هر دو نفر خواست تا سخنان مقدماتی خود را شروع کنند و آنگاه وارد مبحث اصلی و ورود به شاخص های استاندار آینده شوند.
جمال درویش دبیر حزب اعتماد ملی در استان گفت: فکر می کنم در این جلسه آقای ظریفی آمده اند تا مانند "ظریف" وزیر امور خارجه که اروپا را به پیچاند ما را هم بپیچاند. خواهشم این است که اکبر ظریفی در این مناظره مراعات سن مرا بکند. (خنده حاضرین)
بخشی از سخنان جمال درویش :
• من و آقای ظریفی اینجا نیامده ایم که وارد تقابل بشویم و یا دانسته های خود را به رخ یکدیگر بکشانیم. ما اینجاییم تا واقعیت ها را با کمک هم و شما بیان نماییم.
• خواهشم این است که مرا به سمت های مشاور مقتدایی استاندار سابق و یا مدیرکل روابط عمومی استانداری خطاب نکنید زیرا دیگر در این سمت ها نیستم و هم اکنون با عنوان دبیر حزب اعتماد ملی حضور پیدا کردم و اگر با این عناوین صحبت هایم بازتاب پیدا کند روی ارتباط با مخاطب تاثیر خواهد گذاشت و سخنانم وارونه جلوه می کند. موضوع این نشست کاملا مشخص می باشد و اگر موارد دیگری مطرح شود این حق را برایم قائل شوید که جواب ندهم.
بخشی از سخنان اکبر ظریفی
• در اتخاذ مواضع نسبت به مقتدایی هیچگاه بنده و حزب اتحاد ملت وارد تخریب نشدیم و در زمان استانداری مقتدایی مواضعی حمایتی همراه با نقد دلسوزانه در دستور کار قرار دادیم.
• در سال اول مدیریت مقتدایی ، در مقاله ای نوشتم که سال اول ، سال گزینش مدیران از سوی مقتدایی است و نباید نقدی در باب عملکرد وارد شود اما در همان مقطع زمانی متاسفانه برخی از دوستان نقدهای تندی به مدیریت مقتدایی وارد کردند و بنده مخالف بودم چرا که معتقدم بر اساس 12 ماه مدیریت ، نمی توان مدیری را به چالش کشاند. سال دوم مدیریت مقتدایی نقدهایی به وی وارد شد. در آن زمان ، اعتقاد داشتم پایان سال دوم مدیریتی استان ، زمان مناسبی برای نقد عملکرد مدیران است. البته نقد عملکرد در حال حاضر سودی ندارد چرا که دیگر بر سر پست و مقام خود نیستند. آسیب شناسی ها زمانی اهمیت دارد که مدیران در جایگاه خود باشند و عملکردشان را به نقد کشید.
• این نکته را هم باید اضافه کرد که در شکل گزینش و همچنین نوع ارتباط دولت با استانداران اشکال ماهیتی وجود دارد و این امر هم مختص همه استان هاست.
• متاسفانه یک استاندار در همان گام اول ، با مانعی به نام گزینش مدیران زیرمجموعه و مدیران کل روبرو می شود ؛ کسانی که از مسیرهای مختلف معرفی می شوند. وظیفه ی استاندار ایجاد هماهنگی بین مدیران استانی ست این در حالی ست که متاسفانه مدیریت ارشد استان کمترین دخالت در تعیین مدیران دارد و اگر هم دخالتی باشد در حد یک مشورت است.
• وزارت کشور نسبت به همه وزارتخانه ها از اهمیت بیشتری برخوردار است و به نوعی می توان گفت که وزیر کشور از نظر جایگاه نصف یک دولت محسوب می شود. بنابراین مدیران کلی که به استان معرفی می شوند همیشه با چالش ذکر شده مواجه هستند و اگر مدیران استان با استاندار هماهنگ نباشند همه ی مشکلات به نام استاندار تمام می شود.
بخشی از سخنان جمال درویش :
• تا زمانی که ندانیم چه میخواهیم و چه انتظاری از استاندار داریم نمی توانیم در مورد کسی که شایستگی آن را دارد صحبت کنیم. در واقع باید همه گروه های سیاسی و نخبگان در مرحله ی اول ، به توافق برسند که انتظاراتشان از استاندار چیست و این هم میسر نمی شود مگر اینکه استان خود را بشناسیم و به یک وحدت نظر برسیم. متاسفانه اختلاف نظر بسیار است. این اختلاف نظر و عدم اجماع ، در همه موارد چه سیاسی و چه اجتماعی و .. مشاهده می شود و از بالاترین تا پایین ترین ارکان سیاسی کشور نیز وجود دارد . تا این اختلافات از بین نرود به جایی نخواهیم رسید و با تغییر افراد فقط جای مخالفین را عوض کردیم.
• به عنوان مثال برخی سیاسیون عقیده دارند که توسعه سیاسی در استان باید مدنظر قرار بگیرد و استانداری باید بیاید که به دنبال این باشد. برخی دیگر هم ممکن است عقیده داشته باشند که استاندار باید همه توان خود را بر روی توسعه اقتصادی بگذارد زیرا آب و نان مردم در اولویت قرار دارد. اختلاف نظرها فراوان است. اول باید به یک نظر واحد در تمامی خواسته هایمان برسیم . فکر نمی کنم رسیدن به یک اجماع کار بسیار سختی باشد. متاسفانه مشاهده شده که هر گروهی لیستی به وزارت کشور ارائه داده است .
• من جایی گفتم ما "لشکر متفرق سیاسی" هستیم و درست هم گفته ام. زیرا ما در زمان انتخابات در کنار هم جمع شدیم و بسیار خوب هم بود اما پس از انتخابات هر کدام مان یک پرچمی را بلند کردیم. اینگونه راه به جایی نخواهیم برد.
• حرف آخرم را اول میزنم ما نیازمند استانداری هستیم که آب و نان و اشتغال جوانان را در اولویت قرار داده و ظرفیت های معطل مانده اقتصادی را مورد توجه قرار دهد اگر وضعیت اقتصادی مردم بهتر شود خود به خود روی فرهنگ، رفتار، گرایشات سیاسی آنها هم تاثیر خواهد گذاشت.
بخشی از سخنان اکبر ظریفی
• توسعه مبنای اصلی در استان می باشد و ویژگی مهم یک مدیر ، شناخت کلی از استان است. به عبارت دگیر یک مدیر فضای که می خواهد مدیریت کند را به همراه آسیب ها و ظرفیت هایش باید بشناسد بداند کجا قرار است مدیریت کند.
• استان هایی هستند که مدیریت در آنجا بسیار راحت تر از خوزستان می باشد چرا که یکدست هستند اما خوزستان با یک " تنوع" روبروست. به عنوان مثال در آذربایجان اکثرا از یک قوم هستند و استاندار آنجا نیز به مراتب کارش راحت از مدیریت در استانی همچون خوزستان است. البته تنوع قومیتی هم می تواند مفید واقع شود و هم در صورت عدم درک صحیح ، می تواند آسیب زا باشد.
• در پاسخ به آقای درویش هم باید گفت که هیچ استانداری توسعه سیاسی برایش در اولویت نیست چرا که وقتش را ندارد و هیچ استانداری خود را به یک مهره ی سیاسی بدل نمی کند. چهار سال برای یک استاندار زمان کمی است.
• ویژگی دیگر مناسبات مدیران با بالا دستی های خود ، همیشه روتین و بر اساس ساختار تعریف شده نیست اگر اینگونه بود انشقاق بین گروه ها بوجود نمی آمد.
• مدیران زمانی که انتخاب می شوند اینگونه نیست که همه حرف هایشان مورد تایید بالا دستی شان قرار بگیرد و از او حمایتی صدردرصدی کنند. همه استانداران ظرف یک ماه انتخاب می شوند بنابراین از قبل برنامه خاصی ارائه نمی دهندایا کدام استاندار قبل از اینکه انتخاب شود برنامه خود را به وزیر ارئه داده است؟! اما زمانی که در پروسه منطقی رفته باشیم آن وقت می توانیم توقع داشته باشیم اتفاق خاصی بیافتد. با این سیستم ، رفت و آمدها و تغییرات عادی است و هر کسی برود فرد دیگری جایگزینش می شود.
• مدیر ارشد استان باید این توانایی را داشته باشد که بتواند در بخش نیروی انسانی نیروهای توانمند و صاحب انرژی را علی رغم اختلاف نظرها در مسیر مدیریت توسعه ای بکار بگیرد. مدیر ارشد باید قدرت تعاملی با وزارت خانه ها و نهادهای مختلف داشته باشد نه قدرت چانه زنی ، زیرا چانه زنی ، یک مدیر را به روزمرگی دچار می کند.
• آخرین ویژگی که استانداران باید دارا باشند قدرت تعامل با مجلس خارج از قوانین جاری و روتین است. نه اینکه غیر قانونی بلکه فراتر از قانون های بین مجلس و استاندار . زیرا شرایط کشور با کشورهای دیگر متفاوت است.
بخشی از سخنان جمال درویش :
• بنده و جناب ظریفی نظرات مشترکی داریم اما ایشان از نگاه یک دانشگاهی یعنی تئوریک به قضیه می پردازند و نظریه پردازی می کند اما من حرفی که میزنم از زبان کسی است که از دل کارهای اجرایی بیرون آمده است.
• آقای ظریفی می فرمایند استاندار باید از نیروهای نخبه توانمند و صاحب انرژی حتی اگر دشمن او باشند استفاده کند. این حرف بیشتر در کلاس درس کارایی دارد و در عرصه عمل کارایی ندارد. اگر استاندار نیرویی انتخاب کند که با او دشمن است آیا تضمینی هست که آن نیرو در اختیار طرح ها و برنامه های استاندار باشد؟ آیا می شود استاندار کسی را بیاورید دستیار خود کند اما دستورات خود را از بیرون مجموعه بگیرد؟! این امر موجب ناهماهنگی می شود. این کار حتا در دموکراتیک ترین کشورها هم روی نمی دهد.
• نکته دیگر که باید بگویم این است که اختیارات استانداران محدود می باشد. اتفاقا اخیرا جلسه ای در بهمن ماه گذشته برگزار شد به نام تفویض اختیارات. از اسم این جلسه تعجب کردیم. سوال کردم یعنی چه؟! گفتند قرار است 53 مورد از مسائلی که در دستگاهای مختلف استان اختیارش با مرکز می باشد را به دستگاه های استانی واگذار شود. نکته جالب این جاست که این 53 مورد ، از 530 موردی ست که اختیارش در مرکز است و با استان نیست ! به عنوان مثال برای تاسیس یک شرکت ، دستگاه استان باید از مرکز تاییدیه می گرفت اما الان دیگر لازم نیست. در واقع میخواهم بگویم استاندار تا این حد محدود است 70 الی 75 درصد تصمیم بودجه استانی در تهران گرفته می شود.
• زمانی که در پی قضاوت کسی هستیم باید همه جوانب را در نظر بگیریم و نباید همه اتفاقات را به استاندار ربط دهیم. آقای ظریفی در سخنان خود به موردی خوبی اشاره کرد که استانداران در عرض یک ماه انتخاب می شوند و همین شیوه نیز در مورد انتصاب فرمانداران و مدیران کل وجود دارد که البته نادرست است.
ظریفی در پاسخ به درویش
• آقای درویش ! نظر من این بود مدیری که بخواهد موفق باشد مجبور است از تمام نیروهایی که در کنار خود دارد استفاده کند. خود شما در مثالی که آوردید ان را تایید کردید. در کشاکش سیاسی کشور ، استانداران شبیه "کش تنبان" هستند که در جدال ها و کشاکش ها ، یکی این طرف و یکی دیگر طرف دیگرش را می کشد. هر کدام از دو طرف رهایش کنند از طرف دیگر رها می شود. استانداری می تواند موفق باشد که یک مسیر توسعه ای برای خود ترسیم کرده باشد.
درویش در پاسخ به ظریف
• جامعه شبیه کارگاهی نیست که دما ، فشار و رطوبتش در اختیار ما باشد. گاهی وقت ها مجبوری از بین دو حق یکی را انتخاب کنید. یکی از مشکلات مدیر ارشد استان" تزاحم حقین" است ؛ یعنی زمانی که دو حق مزاحم همدیگر می شوند و مجبور میشوی یکی را انتخاب کنی. در این بین نماینده ای که در مجلس وظیفه و حقی بر گردنش است و مردم از او انتظار دارد و فکر 4 سال بعدش هم می باشد به مردم گفته است مسئولیت فلان قسمت را به شما می دهم و از این طرف هم استاندار می گوید انتخاب مدیران و فرمانداران با من است. این وسط اگر محکم در مقابل نماینده مجلس بایستد تقابل ایجاد می شود. اگر هم بخواهد تسلیم شود همینی می شود که جناب ظریفی بیان کرد.
• گاهی وقت ها فکر می کنیم جامعه آزمایشگاهی است و زمانی ملیت و مذهب، و گاهی اخلاق و علم روبروی همدیگر قرار می گیرند و نمی دانی باید چکار کنی ! 18 نماینده داریم و هرکدام انتظاراتی دارند. استاندار بین این ها گیر افتاده است.
• مصداق این گفته ، سمت و پستی است که من در اختیار داشتم. استاندار به نمایندگان گفت به شما قول می دهم فرمانداری در شهر نگذارم که بوی دماغ تان نشود اما بگذارید خودم انتخاب کنم . نمایندگان هم پذیرفتند. اینجاست که مناسبات اخلاقی کمک می کند برای حل اختلافات.
پاسخ ظریفی به درویش
• بسیار خوب است ! استاندار با وکلای ناهماهنگ خودش در استان می نشیند و به توافقی می رسد. همان تعاملی ست که قبلا عرض کردم. البته این سخنان شما عین خطای رفتاری وکلاست زیرا از استاندار ناحقی را طلب کرده اند! وقتی به مدیر ارشد استان فشار می آورند که از حق خود بگذرند این امر مانع از توسعه استان می شود. در واقع ، به جای تعامل معامله صورت گرفته است. این صرفا منحصر به خوزستان نیست و در استان های دیگر هم ساری و جاری ست.
• اگر یادتان باشد در دو سال اخر ریاست جمهوری احمدی نژاد ، قدرتی بی اندازه به استانداران داده شد. به آن ها گفته شد اگر در اتاق کارتان نماینده ای حضور یابد از کارتان اخراج می شوید . البته من موافق چنین اختیار و روندی نیستم اما می شود چنین راهکاری را در یک چارچوب طی مراحلی انجام داد و اگر بین چند استاندار این چارچوب نهادینه شود بخش اعظم میسیر توسعه طی می شود.
• خیلی ها گفتند چرا مدیر ارشد استان فرمانداران زمان آقای احمدی نژاد را گذاشته و تغییر نداده است. من همان زمان گفتم این چه اشکالی دارد. فرماندار زمان احمدی نژاد برنامه های او را پیگیر بوده الان هم برنامه مقتدایی را انجام می دهد. ما باید ببینیم او در حال حاضر چه می کند. به اشخاص نباید توجه کرد بلکه باید دید که کارها را مطابق برنامه انجام می دهد یا خیر . باید به برنامه ها توجه کرد.
• در حین مناظره برگه های سفیدی بین حاضرین پخش شد تا سوالات خود را مطرح کنند که البته بی توجه به این برگه ها ، حاضرین سوالات خود را شفاهی مطرح کردند.
• یکی از حاضرین در مورد گزینه احزاب و تشکل های اصلاح طلب برای استانداری خوزستان گفت که معرفی این گزینه ها باید در جهت پیشرفت و توسعه استان باشند. یکی از حاضرین در مورد علت برکناری مقتدایی سوال پرسید که جمال درویش تاکید کرد که در ارتباط با استاندار و اتفاقاتی که افتاد صحبتی ندارد.
• دبیر حزب اعتماد ملی در خوزستان صرفا به این نکته اکتفا کرد که در دوران مقتدایی اقدامات خوبی انجام شد که در حال حاضر بسیاری از این کارها تکمیل و یا در حال انجام است و نباید برخی اوقات بی انصافی نماییم.
• اکبر ظریفی اعتقاد داشت که بیشترین وقت مقتدایی صرف کلنجار رفتن در خارج استان برای چیزهای غیر اساسی شد که عملن بهره ای هم برای استان نداشت. انرژیی که در این مدت صرف شد حتی بهره 10 درصدی هم برای استان نداشت.
• در همین حین ، درویش از ظریفی پرسید : مثلا چه اقدامات و کارهایی ؟ که ظریفی در پاسخ گفت: به عنوان نمونه ، همین خوردوهای اروندی ! مقتدایی چه مقدار از وقتش را صرف کلنجار رفتن با دولت گذاشت؟ واقعا چه تاثیری داشت؟ کجای بیکاری استان را رفع کرد؟
• درویش در ارتباط با خوردوهای اروندی گفت که این طرحی که به اسم پلاک های اروندی در حال اجرا است واقعا آن چیری نیست که انتظار داشتیم و قصد ما این نبوده که چند جوان سوار ماشین های لوکس بشوند. بلکه ما خودروی اروند را برای توسعه استان جهت وارد کردن ماشین های آمبولانس، آتش نشانی، تاکسی و اتوبوس انجام دادیم و اگر درست اجرا می شد و در زمان بهتری بود که همه دستگاه های ما پول داشتند آن وقت می دیدم که تاثیر دارد یا ندارد.
• ظریفی در پاسخ به درویش گفت که اینکه بگوییم درست اجرا نشد صحیح نیست. باید زمانی به مرحله اجرا وارد شوید که از اجرای دقیق آن مطمئن باشیم. اینگونه که شما می گویید می شود آزمون و خطا ! اگر بیمارستان ها، شهرداری های پول ندارند پس چرا طرحی را انجام می دهیم که به جای ورود تاکسی و اتوبوس و ... جوان ما باید پول خود را خرج ماشین های گرانقیمت نماید؟! ماشین های پلاک اروند خطای بسیار بزرگی است که جمع کردن آن بسیار سخت است و شاید در آینده برای اینکه تردد این ماشین ها با مشکل روبرو نشود از آن ها مالیاتی بگیرند تا پلاک هایشان ملی شوند.
• درویش در پاسخ به ظریفی گفت که متاسفانه شهرداری ها و پیمانکاران برای منافع خودشان هم حاضر نبودند وارد شوند و خریداری کنند زیرا می ترسیدند شاید روزی این طرح متوقف شود. البته ما باید کمی انصاف هم داشته باشیم اگر مقتدایی زمان بسیاری برای ماشین های اروند صرف کرد آن طرف هم در توسعه بنادر و مبادلات ارزی بسیار خوب عمل کرد. در هندیجان و شادگان خودش را نشان داد. برای قضاوت عادلانه باید همه شرایط و جهات را دید.
ایشان خواهان استعفا یا بازنشستی نبودند. اگر قصد بازنشستگی یا استعفا داشتند علت عزل و نصب های اخیرشان چه بود؟؟؟
اگر دلسوز استان بود این همه عزل و نصب و حکم جابجایی در آستانه رفتن از استانداری نمیداد تا استاندار بعد از ایشان منصوب می شد و بر اساس سبک و نگاه مدیریتی خودش عزل و نصب میکرد.
مدعیان خودخواه؛لطفا دست از سر خوزستان بردارید!
با تکمیل طرحهای ناجوانمردانه انتقال اب دیگر اثری از خوزستان برجا نخواهد ماند!!
پس،خوزستان از خواب بیدار شو و مردانه و متحد و استوار مقابل کسانی که کمر به نابودی تاریخ،فرهنگ و هویت خوزستان و خوزستانی بسته اند ایستادگی کن!
اگر امروز غفلت کنیم در اینده ای نزدیک دیگر چیزی از خوزستان باقی نمی ماند که برخی بخواهند بر سر منافعش نزاع کنند!!
تا توقف دائمی طرحهای غیرقانونی انتقال اب و سدسازیهای غیر اصولی، دغدغه همه مردم و مسئولان خوزستان میبایست احیای رودخانه ها،تالابها و کشاورزی استان و تحقق شعار "ما کارون را نجات میدهیم" باشد و بس.
ما کارون را نجات میدهیم و این تنها راه و البته اخرین راه حل نجات خوزستان است...
خواهشا اول این سوال جواب داده بشه بعد مناظره برگزار بشه. هنوز در اصل قضیه که نحوه رفتن آقای مقتداييه تردید هست نشستیم به شاخص های نفر بعدی میپردازیم.
آقای درویش.. آقای ظریفی.. گیرم کسی اومد در حد اصلا رئیس جمهور! اگه این سوال جواب داده نشه اونم شبانه بازنشسته میشه و دوباره ميشينين به مناظره درباره شاخصه ها نفر بعدی!
از هردوتون هم ممنونم هرکس به یه نحوی نگرانه و نگرانی تون ارزشمنده اما چیزی که نسل ما رو نگران کرده ادامه این رویه توهین به شور و شعورمون از طرف بالانشینان جغرافياييه.
خون این استان در حال مکیده شدن است.سیاست تهران نشینان انتقال ثروت به بخشهای مرکزی است.بجز برخس استان های شمالی آذربایجان(بخاطر کثرت قومی و نفوذ در قدرت)و خراسان رضویسایر استانهای غربی ،شرقی و جنوبی با همین سیاست در حال تحلیل رفتن می باشند.
خوزستان در ارامش و امنیت مسیر رو به جلو را اغاز کرده بود که متاسفانه با برکناری استاندار، التهاب،نگرانی و بدبینی جایگزین ان شد و اینها نتیجه مستقیم تصمیمات عجولانه و لحظه ای دولت برای حساسترین استان کشور است!
مقتدایی شناخت درستی از معضلات خوزستان دارد و همچنان بهترین گزینه برای استانداری خوزستان است؛ایا بهتر نیست که دولت با کمی نرمش زمینه بازگشت مقتدایی به استانداری خوزستان را فراهم نماید؟! (و به انتخاب گزینه ی سیاسی و ناکارامد تن ندهد؟)
بی تعارف،خوزستان رفاه،عمران و اسایش میخواهد و این انتظار به حقی است که مردم ثروتمندترین استان ایران از بالاترین سطح زندگی برخوردار باشند چیزی که متاسفانه به دلیل کم توجهی دولتها و نبود دیدگاه عدالت محور نه تنها تاکنون محقق نشده بلکه میزان فقر و فلاکت در خوزستان روز به روز در حال افزایش است پس لطفا به جای سیاسی بازی به فکر جبران عقب ماندگیها و تامین رضایت مردمی باشید که حق بزرگی دارند،والسلام.
کارهاش به آبادانی ها بیشتر شباهت داره احتمالا میر ه آبادان