شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۳۷۴۳۰
تعداد نظرات: ۹ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۳:۳۱
اسدی نیا : مقتدایی نتوانست اولین الفبای توسعه سیاسی و اجتماعی استان را حل کند/ سید رضا طباطبایی : ترویج این دیدگاه از سوی برخی که دولت نگاه تبعیض آمیز به خوزستان دارد خطرناک است
نشست هم اندیشی " استاندار آینده خوزستان ؛ مطالبات و گزینش مطلوب " در دفتر پایگاه خبری شوشان و با حضور نادر اسدی نیا، سید صدرالدین مرتضوی عضو شورای مرکزی..
شوشان: نشست هم اندیشی " استاندار آینده خوزستان ؛ مطالبات و گزینش مطلوب " در دفتر پایگاه خبری شوشان و با حضور نادر اسدی نیا دبیر جمعیت اسلامی فعالان عرب خوزستان ، سید صدرالدین مرتضوی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت ، سید رضا طباطبایی عضو جمعیت توسعه سیاسی خوزستان ، علاسوند رییس شورای شهر اهواز ، بهزاد صالح بیگی فرماندار اسبق هفتکل ، امید حلالی صاحب امتیاز پایگاه خبری شوشان ، نعیم حمیدی و علی بهمن فعال رسانه ای برگزار شد. از افرادی دیگر همچون علی احمدی ، فرهاد نورآباد فعال اصلاح طلب و همچنین عبدالله سلامی دعوت به عمل آمده بود که به دلیل مشغله کاری در این هم اندیشی حضور نیافتند. 

به گزارش شوشان ، این نشست با حضور فعالین دو طیف سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا حول محور "استاندار آینده و شاخص ها" شکل گرفت که در اثنای آن به عملکرد مقتدایی نیز گریزی زده شد و بر سر انتصاب استاندار از یک قوم و نوع بیان و نگاه به آینده استان ، جدال و مناظره ای بین سید رضا طباطبایی و سردار اسدی نیا و همچنین علاسوند ، شکل گرفت که در ذیل بدان اشاره می شود : 



امید حلالی مدیرمسئول پایگاه خبری شوشان

در حال حاضر خوزستان در یک مقطع حساس به لحاظ شکل گیری بدنه اجرایی قرار دارد و تغییرات ایجاد شده چندان به مذاق نخبگان خوش نیامده است. مانند هر دوره مدیریتی ، دوره مقتدایی قابل نقد است و باید عملکرد استاندار سابق آسیب شناسی شود تا نقاط ضعف و قوت هویدا شود و بسان یک تجربه در اختیار استاندار آینده قرار گیرد تا از استمرار ضعف ها جلوگیری شود. 

برای ساختن دوره آتی ، خوشبختانه نخبگان و فعالین سیاسی پای کار آمدند و فعالیت های گسترده ای شروع شده که ادامه هم دارد. دیدگاه ها و نظرات مختلفی در ارتباط با انتصاب استاندار خوزستان مطرح شده است اما متاسفانه با یک تشتت و اختلاف نظر گسترده در این زمینه روبرو هستیم.  معتقدم اگر نظرات مختلف در کنار هم قرار بگیرند می توانیم در یک بُعد کلی شمایی از آنچه مد نظر همه است ترسیم نماییم و صدای واحدی را به مرکز برسانیم.


نادر اسدی نیا دبیر جمعیت اسلامی فعالان عرب خوزستان

خوزستان در مرحله بسیار حساسی قرار دارد و باید توجه ویژه ای به این استان شود. متاسفانه این توجه ویژه تاکنون نشده و انتظار می رود در انتخاب استاندار آینده ، این مسائل حل شود. با توجه به نوع فعالیت و دیدگاهم یقینا دنبال مطالبه ی خاصی هستم. در بخش اول سخنانم ، مسائل عمومی را مطرح و سپس دیدگاهم را بیان می کنم.

در گام اول ، خوزستان نیازمند استانداری با توان اجرایی بالاست که بتواند مسائل مدیریت کلان استان را  انجام دهد. خوزستان از ضعف های عمده ای رنج می برد و در بحث توسعه سیاسی ، اجتماعی ، اقتصادی و ... با مشکلات عدیده ای روبروست. 

در دوره قبل ، مقتدایی نتوانست اولین الفبای توسعه سیاسی و اجتماعی استان را حل کند تا قدم های بعدی برداشته شود. در این دوره ، بیشتر زمان مدیریت مقتدایی به تنش و اختلاف گذشت و وقت فعالین سیاسی ، قومی و حزبی گرفته شد و در زمینه مسائل کلان مدیریتی قدمی اساسی برداشته نشد. 

صرفا شاهد یکسری تنش های سیاسی و توزیع نابرابرانه شغلی و قومی و ... بودیم و به امورات مهم استان رسیدگی نشد. این ایراد مقتدایی بود و فعالین سیاسی نیز برای برطرف کردن آن ، پیگیری های زیادی انجام دادند اما به صراحت بگویم به خاطر عناد و لجبازی عجیب ، مقتدایی نتوانست مسائل را حل کند. به مرور زمان ، تنش ها بیشتر و بیشتر شد.

استاندار آینده ، در گام اول ، باید توان اجرایی بالایی در حل مسائل مختلف از جمله موضوعات زیست محیطی ، کشاورزی ، صنعت و ... داشته باشد و ارتباطش با مرکز ، هیات دولت ، وزرا و حتا دفتر مقام معظم رهبری در سطح بالایی باشد تا بتواند با پیگیری ها و رایزنی ها مسائل و معضلات خوزستان را برطرف نماید.

استانداری که می آید با توجه به شرایطی که وجود دارد ظرف سه ماه اول ، باید بتواند تنش ها و اختلافات به جا مانده را حل نمایند. ما هنوز در ابتدایی ترین مسائل توسعه استان قرار داریم. مقتدایی استاندار پیشین بخصوص در مسائل قومیت ها ، برخلاف وعده ی خود عمل کرد. همین موضوع باعث شد که بسیاری از فعالان عرب نزد وزیر کشور بروند و اعتراض کنند و آماری از انتصابات را ارائه دهند که واقعا تبعیض آمیز بود. 

پس از پیگیری های بسیار و دیدار با مقتدایی ، وزیر کشور ، وزیر اطلاعات ، دبیر شورای عالی امنیت و ... برخلاف وعده ها عمل شد و عملن اقدامی در این خصوص صورت نگرفت. در همان ابتدای استانداری مقتدایی ، با شمخانی دبیر شورای عالی امنیت دیداری داشتیم و مشکلات ، تبعیض ها و انتظارات را بیان کردیم. 

در روزهای بعد نشستی با مقتدایی برگزار شد و وی همه حرف های ما را پذیرفت و قضیه تبعیض در انتصابات را قبول داشت و گفت که قول می دهم این مسائل را حل نمایم. مقتدایی در همان روزهای اول از بنده خواست تا لیست پیشنهادی از فعالان عرب و تکنوکرات های عرب جهت انتصابات بنویسم که در جواب به او گفتم که نیامده ایم لیستی بدهم بلکه حرف مان این است که در مدیریت های استان از نیروهای فعال عرب استفاده شود تا این تبعیض رفع شود. اما مقتدایی اصرار کرد و ما لیست 100 نفره از فعالین تحصیل کرده عرب و وفاداران به نظام و انقلاب ارائه دادیم اما دریغ از انتصاب یک نفر !

در نشست های بعد هم با مقتدایی صحبت کردیم که گفتند مقصر من نیستم بلکه مقصر هیئت دولت و وزراء هستند. در حضور شمخانی به مقتدایی گفتم که شما حاضرید با هیئت دولت بر سر خودروهای پلاک اروند درگیر شوید اما حاضر نیستید برای مدیر کل شدن چند عرب معتقد به نظام قدمی بردارید ؟!

نشست های دیگری هم برگزار شد. از جمله نشست با آیت الله جزایری . ایشان به صورت شفاف بیان داشتند که از روز اول ، یکی از موارد مهمی که به مقتدایی متذکر شدم در مورد ضرورت تعادل در انتصاباب و استخدام ها بود. از مقتدایی خواستم که مشکل فعالین عرب را حل کند چرا که تبعیض ظلم است و ظلم حرام است. جلسات دیگری نیز با دبیر شورای عالی امنیت و وزیر اطلاعات و ... برگزار شد اما من به صراحت می گویم که اشکال اصلی در انتصابات از مقتدایی ست و ایشان سد محکمی بر سر راه انتصابات بود.

در نشستی که با وزیر کشور داشتیم آمار دقیقی داده شد که از 140 مدیرکل فقط یک نفر مدیرکل ( ساعدی مدیرکل آموزش فنی و حرفه ای ) از فعالین عرب  است. در این جلسه فرج الله خبیر هم حضور داشت.  بر طبق آماری دیگر ، در زمان خاتمی و دولت اصلاحات نسبت بکارگیری و انتصاب فعالین عرب ، 12 درصد ، در زمان احمدی نژاد 14 درصد و در دولت روحانی این رقم به هفت درصد رسید ! که این بر خلاف شعارها و آرمان های دولت روحانی ست. 

باز هم تاکید می کنم که استاندار آینده ضمن توان اجرایی بالا و ارتباط قوی با مرکز ، باید این تنش ها و اختلافات را حل نماید. ما نیازمند آرامش سیاسی هستیم و اختلافات باید حل شود.  این جزو الفبای اولیه یک توسعه است . این شعارهایی که در دولت تدبیر و امید مطرح می شود اما عمل نمی شود بار منفی برای دولت و مردم و نظام دارد. بیانیه شماره سه  روحانی در زمان تبلیغات در رابطه با اقوام و حقوق اقوام بسیار مهم است و این بیانیه ملاک حرف های ماست . 



علاسوند رییس شورای شهر اهواز و فعال اصولگرا

از یک منظر دیگر به موضوع استاندار نگاه می کنم. همیشه زمانی که مسئولان صحبت می کنند می گویند خوزستان دِین خود را به اسلام و انقلاب ادا کرد. می گویند که خوزستان مهد شیرمردان ایران است اما در عمل می بینیم که خوزستان عقب افتاده ترین استان در کشور است. گفتارها با عمل ها متفاوت است و در عمل هیچ اهمیتی به خوزستان داده نمی شود .

مقتدایی استاندار قبل با وجود معایبی که جناب اسدی نیا برشمرد محاسنی هم داشت. در این باره باید گفت که مطالبه گری مردم تغییر کرده و مانند دوران گذشته نیست. پیش از این استانداری مانند یک اتاق فرمان بود و دیگران فرمانش را بی چون و چرا و بی هیچ جوابگویی اجرا می کردند اما در حال حاضر همان اتاق فرمان باید پاسخگو باشد.

در مبحث استاندار ، باید نگاهی به آینده داشت. استاندار عرب باشد یا عجم یا این جناح باشد یا آن جناح ، تفاوتی نمی کند. مهم این است که استاندار بومی باشد و به جغرافیای استان مسلط باشد. این محاسن را مقتدایی داشت.

یک استاندار باید در وهله ی اول شناخت اولیه از خوزستان داشته باشد چرا که استاندار در مقام اجرایی قرار دارد و اخبار و اطلاعات غلط و اشتباه موجب تصمیمات نادرست می شود.

در رابطه با انتخاب استاندار آینده، باید همگرایی بین نخبگان و گروه های سیاسی وجود داشته باشد که متاسفانه در حال حاضر به جای همگرایی ، واگرایی ایجاد شده است ؛ همان دغدغه هایی که آقای اسدی نیا مطرح کردند و این نیز علت دارد. در همگرایی باید هم عقبه دولتی و هم عقبه مردمی وجود داشته باشد چرا که اگر استاندار عقبه ی دولتی نداشته باشد، استان عقب افتاده خواهد شد. 

در بین قوم عرب ، هم عرب اصلاح طلب داریم و هم عرب اصولگرا. برخی در بین قوم عرب پیشنهاد استاندار عرب با پیشینه اصولگرایی می دهند و عده ای نیز با مشی اصلاح طلبی. در عجم هم همینگونه است. هر کسی در حال حاضر به دنبال گزینه های خودش است و این تبدیل به معضلی برای خوزستان شده است. باید در این زمینه به دنبال یک همگرایی و اجماع بود وگرنه روز به روز انتقادها و اختلافات بیشتر می شود. 

دو مولفه شناخت کافی از خوزستان و اجماع نخبگان و گروه های سیاسی در انتخاب استاندار باید لحاظ شود. اگر این دو مولفه بخوبی اجرا شود می توان به انتصاب یک  استاندار موفق و شایسته امیدوار بود. البته اعتقاد این است که نیاز نیست استاندار یک نیروی اجرایی قوی باشد بلکه استاندار باید اتاق فکر قوی داشته باشد تا بتواند یک تصمیم گیر و یک تصمیم ساز خوب باشد. 

انتظارمان این است که دولتمردان  اولویت اول شان - چه عرب چه عجم - بومی باشد. به عنوان نمونه آقای سیاحی معاون استاندار به عنوان یکی از گزینه های استانداری مطرح شده است. هر چند از نظر سیاسی و حزبی هیچ سنخیتی با وی ندارم اما ایشان بسیار مردمی است و با مردم انس دارند و ارتباط شان بسیار عالی ست. وقتی استاندار و معاونینش بومی و از بدنه ی مردم باشند مردم نیز با دولت انس می گیرند.

رمز موفقیت مقتدایی همین بود که توانست این قداست و حصار دور استانداری را بشکند و به مردم نزدیک شود. هر جایی سخنی از ایشان گفته می شود هیچ فردی نقد شخصیتی به ایشان ندارد. اگر دولت می خواهد در خوزستان مورد توجه مردم قرار بگیرد و موفق باشد باید استانداری بومی ، فرا قومیتی و صرفا بر اساس شایستگی و توانمندی انتخاب نماید. 



علی بهمن فعال رسانه ای 

معرفی نزدیک به بیست گزینه برای استانداری نشان از یک ناپختگی سیاسی در استان خوزستان دارد و ما باید در نهایت به یک اجماع برسیم که این معضل حل شود. اکثر گزینه های معرفی شده پیش از این تجربه کار اجرایی در استان را دارند اما وقتی دولت فضای اختلاف و تشتت را مشاهده می کند مجبور می شود راساً تصمیم بگیرد.

بعضاً مشاهده می شود رسانه ها با لجبازی و بدون تحلیل یک گزینه معرفی می کنند که باعث می شود جو متشنج گردد. ما باید به نقطه ای برسیم که همچون استان های پیشرفته کشور با یک هدف و معرفی دو یا سه گزینه ، بلوغ سیاسی، رسانه ای و... را به دولت نشان دهیم که در نهایت باعث تخصیص بودجه و انجام مطالبات استان گردد.

استان ما با کمبودهای بسیاری در زمینه ی عمران، فرهنگ، امنیت و… روبروست که این در آینده تبدیل به یک چالش اساسی برای استان می شود. در مبحث استاندار نباید به مسائل قومیتی دامن زد چرا که مسائل قومی و پافشاری بر یک گزینه از قوم خاص باعث چالش بیشتر می شود.

احزاب امتحان خود را پس داده اند و تاکنون هر دو حزب در استان خوزستان استاندار داشته اند  اما همچنان مسائل گذشته پا برجاست و کما اینکه در معرفی گزینه به دولت، احزاب خوزستان نشان دادند چند تکه عمل می کنند و حول یک محور تصمیم گیری نمی کنند.


نادر اسدی نیا دبیر جمعیت اسلامی فعالان عرب خوزستان

 احزاب فعالیت شدیدی دارند و حزب هم به دنبال کسب قدرت است. احزاب دنبال این هستند که از یک طرف بر نمایندگان مجلس سیطره داشته باشند و از طرف دیگر دولت و استانداران نیز از هم طیف خودشان باشند تا بتوانند ساختار خودشان را در نظام پیاده کنند. در خوزستان نیز این احزاب فعالند اما شرایط خوزستان با دیگر استان ها متفاوت است و اجماعی که بین گروه های اصلاح طلب و اصولگرا در استانی مثل کرمان یا اصفهان وجود دارد در خوزستان حاصل نمی شود یا نشده است. 

شرط رسیدن به اجماع ، گفتگو با یکدیگر است. اگر جریانی به عنوان مثال نخواهد من نوعی و دیدگاهم دیده شوم به هیچ عنوان اجماعی حاصل نخواهد شد. به همین دلیل تک روی ها و اقدامات انفرادی شکل می گیرد و هر کسی و هر جریانی به دنبال این خواهد بود که گزینه ی مطلوب خود را به گوش مرکز برساند. شرط لازم وحدت و اجماع ، عدالت است. در واقع اجماع گفتگو با یکدیگر و تحمل همدیگر است.

در سه سال گذشته قومی مثل عرب از مناصب دولتی کنار گذاشته می شود و این در واقع خلاف شعارهای دولت تدبیر و امید در خوزستان است. اگر شعار احترام به قومیت ها سر داده شود اما عملا اقدامی نشود این تقاض رفتاری و گفتاری در اذهان مردم می ماند.

دو قطبی و مرزبندی ها در استان خوزستان بسیار زیاد است. در تهران مشاهده می شود که در انتخابات چند اصولگرا در لیست امید گنجانده می شوند اما در خوزستان برخی از نیروهای شاخص اصولگرا و اصلاح طلب در مقابل هم آنچنان موضع می گیرند که گویی به هیچ وجه امکان نزدیکی بین آن ها وجود ندارد و بین شان کیلومترها فاصله می افتد.  البته در ایذه و مسجدسلیمان اتفاقی که در انتخابات تهران افتاد در این دو شهر هم روی می دهد. یک اصولگرا وارد لیست امید می شود  اما در اهواز به علت لجاجت نیروهای حزبی شاهد چنین اتفاقی نبودیم. اگر به دنبال توسعه استان در جمیع جهات هستیم باید این همگرایی بین نیروهای سیاسی ایجاد شود و از پتانسیل افرادی همچون آیت اله کعبی به عنوان یک شخص روحانی برجسته و یا آیت الله حیدری و دیگر نخبگان استفاده شود نه اینکه آن ها را طرد کنیم و صرفا به فکر جناح خود باشیم. به عنوان نمونه یک جوان اصلاح طلب عرب می گوید که آیت الله کعبی عضو جبهه پایداری است و حتا از خیابان خانه اش هم رد نمی شود. با این دیدگاه چطور می توانیم به فکر توسعه استان باشیم؟!


علاسوند رییس شورای شهر اهواز و فعال اصولگرا

متاسفانه در انتصاب استاندار بعضا خواسته های کوچکی مطرح می شود. خوزستان تمام مولفه های قدرت را دارد اما متاسفانه دیده نمی شود.  

از دیدگاه جغرافیای سیاسی یا همان ژئوپلیتیک ، استانی که مولفه های قدرت را داشته باشد و شرایط اداره خود را در حد یک کشور داشته باشد ، نگاهی ویژه به آن می شود. اما آیا خوزستان با وجود مولفه های فراوان به صورت ویژه دیده می شود؟ دولت ها باید به خوزستان نگاهی ویژه داشته باشند. باید مطالبه خود را بالا ببریم و این را مطالبه کنیم که چرا خوزستان سهمی از وزرای کشور ندارد؟ خوزستان همه مولفه ها را داراست ؛ از مولفه های سیاسی و امنیتی گرفته تا مولفه های اقتصای همچون نفت. 

در خوزستان با وجود قومیت های متعدد اما آرامش حاکم است. در همه جهان ، وجود قومیت ها در یک جغرافیای خاص ، تهدید و آسیب است اما در استان ما اینگونه نیست. در حالی که همیشه چشم طمع دشمنان به دنبال خوزستان است اما متاسفانه هیچ وقت نگاه ویژه ای به این استان نشده است. حتا یک وزیر از خوزستان در کابینه وجود ندارد. از همین جاست که بر شعار تدبیر و امید خدشه وارد می شود چرا که نه تدبیری دیدیم و نه امیدی !


صالح بیگی فرماندار اسبق هفتکل

این نشست با حضور اقوام و جناح های مختلف ، نشان دهنده ی یک ترقی در تفکر و گفتمان رسانه ای ست که ضمن برخورداری از وجود همه اقوام ، جناح اصلاح طلب ، اصولگرا و همچنین افراد معتدل حضور دارند.

اینگونه سخن خود را شروع می کنم که ما خوزستانی ها استقبال کنندگان خوبی هستیم که در هر انتصابی به استقبال مدیران می رویم اما بدرقه کننده گان خوبی در زمان رفتن و یا برکناری مدیران نیستیم. همیشه در پی لابی برای انتصاب مدیران همسو هستیم تا نفری منصوب شود که همسو و هم جناح با خودمان باشد. اما در میانه ی راه این نگاه دچار تغییر و دگرگونی می شود و کلید این تغییر را هم خودمان می زنیم. و این یک آفت و آسیب در استان ماست و نخبگان باید به دنبال راه حلی برای آن باشند. 

حقیقت آن است که هیچ کسی خوبی ها و کرامات مقتدایی را نفی نمی کند. نگاه ما این است که مقتدایی و همچنین استانداران گذشته در حد توان برای توسعه استان از هیچ تلاشی فروگذار نکردند.  شناخت بنده از مقتدایی به 25 سال پیش بر می گردد. علاوه بر حضور در کنار ایشان در دو انتخابات ، کارمند وی در پالایشگاه آبادان بودم و بخوبی با روحیاتش آشنایی دارم. مقتدایی نگاهی توسعه محور دارد اما این را هم قبول دارم که در کنار این نوع نگاه ، بعضا رفتاری توتالیتر و تمایت خواه نیز با خود به یدک می کشد که گاهی موجب آسیب به بخش مدیریتی می شود.

در استانی مثل اصفهان ، آقای زرگر به عنوان استاندار که زمانی معاونت وزارت نیرو را در اختیار داشت ، قطعا مخالفانی دارد اما نگاه نخبگان استان اصفهان برعکس نگاه خوزستانی هاست و به جای چالش ، در پی استفاده از فرصت ها هستند و از کوچکترین فرصت بیشترین استفاده را می کنند. در کرمان هم وضع به همین ترتیب است. چپ رادیکال در کنار راست رادیکال به فکر توسعه استان هستند. همه برای یک هدف که همان توسعه استان شان است گام برمی دارند و با همگرایی و همفکری و هم اندیشی در پی توسعه و پیشرفت استان خود هستند. البته دعواهای سیاسی خود را هم دارند اما منافع استان را فدای دعوای سیاسی نمی کنند. 

 در خوزستان صرفا موضوع قومیتی یا قوم گرایی یا خدای ناکرده ناسیونالیتی رادیکال مطرح نیست . مشکل اصلی این است : ادعایمان زیاد و عملکردمان ضعیف است. همه ما پای کار می آییم اما در میانه راه وا می دهیم و در پشت جناح ها سنگر می گیریم و یکدیگر را متهم به کمکاری می کنیم. متاسفانه در همین دولت برخی دوستان اصلاح طلب به مواضعی که خودشان برای تدبیر و امید ایجاد کرده اند حمله می کنند و از طرف دیگر اصولگرایان هم همین مسیر را در پیش گرفته اند و این تبدیل به آسیبی برای استان شده است. 

بحث ما این نیست که به مقتدایی به عنوان یک  آلترناتیو اجرایی در استان نگاه کنیم . در زمان مقتدایی مولفه هایی در استان استارت خورد. زمان حجازی استاندار اسبق هم همینطور. اما این اقدامات و مولفه ها ناتمام ماندند . به عنوان نمونه  در خصوص انتقال آب، کمپین ها و گروه ها فعال شدند اما واقعا از مرحله عملیاتی و اجرایی و تاثیرگذاری فاصله گرفتند و اتفاق خاصی روی نداد.

همه اقوام چه عرب، شوشتری،  بختیاری ، دزفولی و ... نگاهمان توسعه استان باید باشد اما نباید به میراث ننگین بجای مانده از انگلیس - که همان بحث قومیتی می باشد - دامن بزنیم که تبعاتش به استان بر می گردد.


سید صدرالدین مرتضوی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت

استانداری که قرار است بیاید باید توسعه نگر و برنامه هایش مشخص باشد. بر استاندار بومی تاکید داریم به خاطر اینکه بر اقوام و جغرافیای استان شناخت دارد. استاندار غیر بومی تا بیاید بر اوضاع مسلط و با شرایط استان آشنا شود دوره اش تمام شده و عملا هیچ کاری نمی تواند انجام دهد. 

هر کسی در این مدت یک سال – تا پایان دوره چهار ساله دولت روحانی - برای استانداری خوزستان بیاید یا خیلی تشنه قدرت است یا خیلی شیفته خدمت است. از این دو حالت خارج نیست. تشنه قدرت از این جهت که زمان زیادی در اختیار ندارد تا بتواند کاری از پیش ببرد و برنامه هایش را پیاده نماید. شیفته خدمت از این جهت که وضعیت استان را نابسامان می بیند و با تمام توان خود می خواهد اقدامی انجام دهد تا استان از این شرایط بحرانی خارج شود.

استانداران نمایندگان دولت در استان ها هستند و باید مجری و پیاده کننده ی سیاست های دولت در هر استانی باشند. بنابراین جزیره ای نمی توانند عمل کنند و صرفا باید بر اساس یک سری سیاست های ملی و یک سری سیاست های محلی و استانی اقدام نماید. 

یکی از انتقاداتی که به آقای مقتدایی وارد بود این است که نزدیک به 30 مشاور برگزید و به قول خودش یک کابینه ی محلی تشکیل داد. بنده با اکثر مشاوران مقتدایی ارتباط نزدیک دارم اما به صراحت می گویم که حتا یکی از این 30 مشاور هم در طول مدیریت استاندار سابق نتوانست از نزدیک با او صحبتی یا مشورتی داشته باشد. نمونه ی بارزش آقای دکتر مهدی قمشی مشاور استاندار در امور آب است. اولین نشستی که استاندار سابق به شورای عالی آب در پایتخت دعوت شد ، نه تنها دکتر قمشی مشاور خود در این زمینه را با خود همراه نکرد بلکه حتا از مشورت او نیز خودش را بی نیاز دانست و هیچ مشورتی با او نکرد. به جای مشاورش در امور آب ، آقای سیاحی معاون عمرانی استانداری را با خود به تهران برد !پ

 این امر در مورد دیگر مشاورش هم صدق می کند. دکتر  مرتضی ممویی مشاور سیاسی مقتدایی بود. خیلی هم به او نزدیک بود و شناخت کاملی از هم داشتند اما دریغ از یک بار مشورت! مشاوره دکتر ممویی با آقای خبیر بود و در این بین معلوم نبود که خبیر چه اندازه نظرات دکتر ممویی را به مقتدایی منتقل می کند.

می خواهم بگویم که شکل مهم نیست . این که ما برنامه ی توسعه داشته باشیم و بر مبنای آن مشاورانی برگزینیم اما در عمل هیچ مشورتی از آن ها نخواهیم ، راه به جایی نخواهیم برد. 

اگر می خواهیم استان روی پیشرفت به خودش ببیند و توسعه یابد باید فردی استاندار خوزستان شود که در گام اول مشورت پذیر و اهل مدارا باشد و همچنین از قومیت ها در جهت توسعه استان استفاده نماید.

یکی دیگر از مشکلات خوزستان ، بحث سرمایه گذاری در استان است. متاسفانه در این زمینه هم بخوبی عمل نشده است و مشاهده می شود عراق -  کشور همجوار استان خوزستان - در بحث سرمایه گذاری روندی رو به رشد به خود گرفته و از قرار معلوم منطقه آزاد فاو را برای ایجاد یک منطقه بزرگ تجاری مهیا کرده است. بی شک عراق برنامه های گسترده ای در این زمینه دارد اما استان خوزستان بهره وافی و کافی از منطقه آزاد خود نبرده است ؛ این در حالی ست که منطقه آزاد اروند از اختیارات لازم برای جذب سرمایه گذار خارجی برخوردار است اما مشخص نیست گیر کار در کجاست و چرا اتفاق خاصی نیفتاده است.

خوزستان در همه دوره ها از بی ثباتی در مدیریت ها و سوء مدیریت آسیب دیده است. بجز حجازی استاندار دوران احمدی نژاد که نزدیک به هفت سال استاندار بود ، میانگین ثبات مدیریتی مابقی استانداران خوزستان کمتر از دو سال بوده است و همین پایین بودن دوران مدیریت برای استان آسیب زاست.

در مورد استاندار سابق این را هم باید بگویم که مقتدایی اصلاح طلب بوده و هست و خواهد بود. نمی خواستم وارد مقوله نقد مقتدایی شوم اما یکی از نقدهای وارده به ایشان ، عدم مشورت پذیری است. وی در دوران مدیریتش از نیروهای شاخص اصلاح طلب استفاده نکرد در حالی که به راحتی می توانست با احزاب اصلاح طلب ارتباط برقرار کند اما متاسفانه چنین نکرد و به همین دلیل انتقاداتی از سوی گروه های اصلاح طلب به وی وارد شد.

یکی از مولفه های استاندار آینده ایجاد فضا و بستری برای توسعه سیاسی باید باشد. عدم وجود فضای سیاسی در استان موجب شده تا احزاب اصلاح طلب نتوانند تعاملی با هم داشته باشند. استاندار باید بستر توسعه سیاسی را در استان فراهم نماید و جلسات هفتگی و یا ماهیانه ترتیب دهد و از نظرات و مشورت نخبگان استفاده نماید.

خوزستان استانی ست با قومیت های متعدد. وجود این قومیت ها برای توسعه استان یک فرصت است به شرطی که نگاه امنیتی نداشته باشیم و از دید امنیتی به اقوام نگاه نکنیم . با توجه به وجود قومیت های مختلف ، وجود یک مجمع مشورتی اقوام برای خوزستان ضروری ست . این مجمع مشورتی در همه مباحث از جمله فرهنگی ، سیاسی و اجتماعی می توانند ورود پیدا کنند و از نظرات آنان استفاده شود.

سید رضا طباطبایی عضو  جمعیت توسعه ی سیاسی  خوزستان

  •   اگر بخواهیم نگاهی به گذشته داشته باشیم و یک آسیب شناسی صورت بگیرد باید دید آیا شاخصه هایی برای سنجش عملکرد استانداران داریم و یا اینکه در این رابطه فقط کلی گویی می کنیم.

   •   آیا زمانی که مقتدایی در مهرماه 92 ، سکان استانداری خوزستان را به دست گرفت آیا شاخصی داشتیم که وضعیت آموزش و پرورش ، صنعت ، فرهنگ ، حوزه های اجتماعی، محیط زیست و... را بسنجیم و ببینیم در کجای کار قرار داشتیم و الان در خرداد ماه 95 چه وضعیتی داریم ؟ حالا مقتدایی یا بازنشست شده و یا برکنار شده و یا استعفا داده است اما در مدت استانداری مقتدایی چه تغییری و بر اساس چه شاخصه هایی ایجاد شده است؟ حالا که مقتدایی رفته است آیا بر اساس یک سری شاخص ها عملکرد او را بررسی کرده ایم ؟ البته این بحث صرفا منحصر به مقتدایی نیست و بلکه در مورد همه استانداران قبل همینگونه است.

   •   باید گفت که تاکنون هیچ بحث علمی و کارشناسی در نقد عملکرد مدیران نداشته ایم و صرفا کلی گویی شده که یک استاندار خوب است یا بد است. به عنوان نمونه ، آقای مقتدایی در ابتدای کار ، با تحلیل خاص خودش ، بحث خودروهای پلاک اروند را به راه انداخت . عده ای موافق این اقدام بودند و عده ای نیز مخالف . بحث بر سر این است که موافقان و مخالفان بر اساس چه شاخصه های علمی و کارشناسی و چه معیارهایی می گویند که خودروهای اروندی خوب است یا بد است؟ سیستمی که این برنامه را اجرایی کرده اکنون چه استدلالی یا دفاعی دارد که این کار صورت گرفته است؟

   •   بحث من نفی کسی یا چیزی نیست بلکه بحث و نکته اصلی ، عدم وجود شاخص ها برای سنجش عملکرد است. این معضل در سیستم اجرایی کشور و در بخشهای مختلف وجود دارد و این نشان دهنده مشکل در سیستم مدیریتی و اجرایی ماست. این مسئله در انتظارات از استاندار آینده نیز تاثیر خواهد گذاشت.

   •   نکته دوم این است که ما استانداری می خواهیم که از لحاظ مدیریتی و اجرایی قوی باشد. به عبارتی دیگر ، دید ِ توسعه محور و برنامه محور داشته باشد. استانداری که برنامه محور باشد و بر اساس یک چارچوب حرکت نماید بی شک همین دیدگاه را نیز به دستگاه های اجرایی تزریق می کند و شاهد سیستمی پویا و قوی خواهیم بود.وقتی برنامه ای عمل شود هر کسی هم بعدها بیاید در ادامه همین روند و در دل همین ریل گذاری حرکت خواهد کرد.

   •   آیا مدیریت کلان استان از چنین ساختاری برخوردار است؟ آیا استاندارانی که پس از جنگ منصوب شدند چنین ساختاری را از خود بر جای گذاشتند؟ به عنوان مثال ، آقای کرباسچی در شهرداری تهران سیستمی را پایه گذاری کرد که تا امروز ادامه دارد. در واقع یک برنامه توسعه محور بلند مدت را پی ریزی کرد.که بعد از او هر که آمد در ادامه همان برنامه روند توسعه را ادامه داد. مقتدایی آمد و رفت . حجازی چندین سال استاندار بود. چه ساختار و برنامه توسعه محور را پایه گذاری نمودند که مثلا گفته شود این حاصل چند سال کار آنان بوده است؟ یا اینکه بگوییم این حاصل استانداری مقیمی یا معین بوده است. متاسفانه باید گفت که استانداران "باری به هر جهت" ، استانداری می کنند. شاید نیت شان توسعه باشد و قطعا خدماتی هم داشته اند و کارهای خوبی هم انجام داده اند اما به خاطر نبود یک ساختار توسعه محور ،روند کار ابتر و ناتمام باقی می ماند و هر کسی می آید میخواهد طرحی نو دراندازد. منظورم صرفا استانداری آقای مقتدایی نیست و به طور کلی این را می گویم و این ویژگی تمام استانداران ما بوده.

   •   ما استانداری میخواهیم که این ضعف ها و کاستی ها را جبران کند و دید توسعه ای به استان داشته باشد. این را قبول ندارم که یک مدیر باید حتما همه استان را بشناسد و شناخت کافی داشته باشد تا بتواند موفق شود بلکه مدیر اگر قوی باشد در یک ساختار هدفمند میتواند نقاط قوت و ضعف استان را در یک بازه زمانی مناسب شناسایی کند. باید . اگر مدیری قوی باشد و از مشاوران قوی هم استفاده کند می تواند استان را بخوبی بشناسد. ما در خوزستان استانداری می خواهیم که چنین دیدی داشته باشد ؛ برنامه محور باشد و افق بلند مدتی را برای توسعه استان ترسیم نماید.

   •   در شرایط مساوی یک استاندار بومی با گرایش اصلاح طلبی در اولویت قرار دارد و اگر یک خوزستانی این شاخص ها را دارا باشد بسیار خوب است اما اگر چنین فردی نباشد و بخواهیم صرفا بر اساس یک لجاجت به مسئله بومی بودن استاندار دامن بزنیم صحیح نیست.

   •   روند انتصاب استاندار حاصل توافق ارکان حاکمیت ، دولت ، وزارت کشور، نهادهای امنیتی،نمایندگان امام جمعه و ... است و در انتصاب استاندار نیروهای سیاسی و احزاب و نخبگان موثر هستند.
 

نعیم حمیدی فعال رسانه ای

 • یکی از مشکلات ما در خوزستان توسعه نیافتگی است و این توسعه نیافتگی به رفتار فعالان سیاسی ما هم سرایت کرده است . باید به جایی برسیم که با همه تنوع افکار ، سلایق و اندیشه ها ، پذیرای هم باشیم.

 • درخصوص انتخاب استاندار اگر بخواهیم میدانی صحبت کنیم چندی پیش یاداشتی نوشتم تحت عنوان قماربازان سیاسی و دلالان اقتصادی. همین دلالان و قماربازان سیاسی بیشترین نقش را در تعیین استانداران خصوصا استان خوزستان دارند. اگر نگویم 100 درصد لااقل 50 درصد تاثیرگذارند.

 •  اگر ما می گوییم استاندار عرب می خواهیم چرا که معتقدیم در انتصاب استاندار ، یک رقابت کاذب اتفاق افتاده نه رقابت از روی صداقت و حساب و کتاب. مثلا فردی پیش وزیر کشور رفته است و به ما می گوید که خواهان استاندار عرب شده ام اما بعدا مشخص می شود که حرف هایش دروغ بوده و حتا نامی از استاندار عرب هم در وزارت کشور نبرده است. چون این افراد صداقتی در گفتار و عمل خود ندارند به همین دلیل ما هم از کانال خود ، حرف خودمان را بیان می کنیم. دیگری هم حرف خودش را می زند. بنابراین آنچه در انتخاب استاندار اتفاق افتاده و دست دولت را در انتصاب استاندار بسته ، همین نقش هایی است که از سوی افراد مختلف در حال اجراست!

 •   اگر وزارت کشور قرار است استاندار خوزستان را تعیین کند پس چه دلیلی دارد که عده ای به تهران لشکرکشی می کنند؟! دولت اگر بخواهد برای تعیین استاندار رایزنی کند از طریق کانال های خودش این ارتباط را برقرار می کند و دیگر نیاز به لشکر کشی به تهران و لابی و رایزنی نیست !

 • اولین روزی که هنوز حکم استاندار سابق زده نشده بود گفتم که مقتدایی برای عبور از جادری تلاش می کند و تاکنون نیز بر موضع خود ایستادگی کردم و البته چنین چیزی نیز صحت داشت. در شرایطی که اصلاح طلبان سکوت کردند و مرا دعوت به سکوت کردند اما من ساکت ننشستم و نظرم را بیان کردم.

 •   خوزستان استانی ست با تنوع قومیتی. اگر استاندار قومیت ها را در نظر نگیرد موفق نخواهد شد. ما می گوییم تبعیض نباید باشد. رییس جمهور نیز در سفر به کردستان حقوق اقوام را فریاد می کشد و می گوید که ما تبعیض را نمی پذیریم.

 •    متاسفانه در خوزستان چنین حسی در برخی اقوام وجود دارد و برای رهایی از آن باید به دنبال راهکار بود. تاکنون خوزستان چندین و چند استاندار از جمله شش استاندار اصفهانی به خود دیده است. چه اشکالی دارد یک استاندار عرب ولایتمدار و متعهد بر اساس شاخصه های مدیریتی منصوب شود؟ چرا می گویید نمی شود استاندار عرب بگذاریم؟ اگر دلیلی دارید بگویید تا پیگیری شود.

 •  ما هیچ وقت گزینه اعلام نکردیم. فقط گفته ایم که استاندار عرب می خواهیم. اصلاح طلب ها فقط شعار حقوق قومیت ها سر می دهند. با اقای کیانوش راد تلفنی حرف زدم به ایشان گفتم شما فقط شعار حقوق قومیت سر می دهید و نه به اقوام معتقدید و نه به دموکراسی اعتقاد دارید زیرا دموکراسی بر اساس رای مردم می باشد.

 •  اصلاح طلبان برای لیست امید در انتخابات مجلس دو گزینه عرب معرفی می کنند پس چرا برای استانداری یک عرب معرفی نمی کنند؟ من به دوستان اصلاح طلب گفتم که شما برای معرفی شریعتی به عنوان گزینه استانداری به تهران رفتید. آقای شریعتی فرد محترمی است اما آیا بجز شریعتی جریانات دیگری در استان وجود ندارد؟!

 •   ما باید به دنبال تلطیف فضای سیاسی در خوزستان باشیم. به دوستان اصلاح طلب گفتم وقتی می نویسید شریعتی ، یک گزینه عرب هم در کنار شریعتی به وزارت کشور معرفی نمایید. ما هم می آییم و از هر دو نفر حمایت می کنیم و هر کدام که انتخاب شد از او حمایت می کنیم. اما متاسفانه پشت پرده اتفاقات دیگری می افتد.

 •    در رابطه با استاندار آینده باید دو مولفه را مورد توجه قرار داد ؛ اول دلایل عزل مقتدایی و دوم نتایج انتخابات مجلس. کسانی که می خواهند گزینه ای برای استانداری مطرح کنند باید به این دو مولفه نگاه کنند. چرا آقای مقتدایی بدین جا رسید که عزل شد. اگر قرار است استانداری انتخاب شود به گونه ای باشد که شش ماهه نرود. استاندار باید بر اساس مطالبات مردم و افکار عمومی انتخاب شود نه لابی ها.

  

نادر اسدی نیا دبیر جمعیت اسلامی فعالان عرب خوزستان

 • ما نمی خواهیم در آینده جریاناتی مانند عراق و افغانستان اینجا پیش بیاید. من دارم می بینم که فعالان عرب مطالباتی دارند و این مطالبات هم به حق است. باید به جای اینکه این مطالبات تبدیل به عقده شود آن ها را حل کرد.تشکر می کنم از آقای علاسوند که از من عرب حمایت می کند و این یک ضرورت است. هویت ملی و قومی نباید با هم تعارض داشته باشند. رابطه هویت قومی و ملی رابطه رقابتی نیست بلکه مکمل هم هستند. کسانی که تفکر هویت ملی و انحلال تفکر قومی را دارند صد درصد به ضرر وحدت ملی کار می کنند.

 •   اکثر فعالین عرب اصلاح طلب هستند زیرا می بینند در اصلاح طلبی حقوق شهروندی، جامعه مدنی، تکثر گرایی و آزادی بیان نهفته است. اما عرب ها نه در زمان اصلاحات و نه در زمان اصولگرایان هیچ خیری ندیدند . در حال حاضر جریان سومی بین فعالین عرب به راه افتاده که می گویند من نه اصلاح طلبم نه اصولگرا. دنبال این هستند که کجا منافع شان محقق می شود. جریان فعالان عرب منتقد عملکرد اصولگرایان و اصلاح طلب ها در مورد حقوق اقوام هستند. اگر از من بپرسند شما گرایش به کدام جناح دارید می گویم که اصولگرای اصلاح طلب هستیم.

سید رضا طباطبایی عضو  جمعیت توسعه ی سیاسی  خوزستان

 •   متاسفانه عده ای در پی القای تنش و اختلاف بین دولت و استان ها هستند. اینگونه بیان می کنند که دولت نگاه تبعیض آمیز دارد  این نگاه ، نگاه خطرناکی ست. ما اشکالات و نواقص درون استانی خودمان را در نظر نمی گیریم و صرفا به این نگاه دامن می زنیم. به نظر شما آیا در شهرداری و شهر نگاه تبعیض آمیز وجود ندارد؟ اینکه دیگر ربطی به حاکمیت ندارد و مدیریتش بر عهده ی خود ماست. این دیدگاه که دولت به خوزستان نگاه تبعیض آمیز دارد و نمی خواهد خوزستان پیشرفت کند ، خطرناک است و این نوع طرز تلقی از حاکمیت و نگاه به مرکز ، نادرست است.

 •  دوستان در ابتدا به مسائل توسعه نیافتگی استان اشاره می کنند و آنگاه خودشان بر مبنای یک دیدگاه و تفکر توسعه نیافته ، در رابطه با انتصابات و تقسیم بندی های قومی ، مطالبات مطرح می کنند. به عنوان نمونه چندی پیش نامه ای منتشر می شود و در آن ذکر می شود که هفتاد درصد انتصابات باید به مجموعه فعالان عرب اختصاص یابد؟! سوال اینجاست که بر چه مبنایی باید این نامه منتشر شود؟!

( در بین سخنان طباطبایی ، سردار اسدی نیا گفت که آیا این خطرناک نیست که در بیشتر انتصابات فعالین عرب نادیده گرفته می شوند؟ )

 •   جای تردیدی نیست که در خوزستان مشکلاتی وجود دارد و برخی از اقوام با این مشکلات روبرو هستند اما این مسائل صرفا منحصر به خوزستان نیست و در بلوچستان، کردستان و مناطقی از آذربایجان نیز شاهد همین مسائل هستیم.

( در این بین ، نعیم حمیدی به طباطبایی گفت که شما حق دارید مشکلات را نادیده بگیرید ! رهبران حزب شما در تهران و در منطقه ولنجک و زعفرانیه می نشینند و این مشکلات را نمی بینند.)

 •    این تبیعضی که آقای اسدی نیا و نعیم حمیدی بیان می کنند را قبول ندارم زیرا این احساسی است که نخبگان و بزرگان قوم عرب مانند آقای اسدی نیا و حمیدی می خواهند به مردم و جامعه تزریق کنند و بعد چنین مطالبه ای داشته باشند که به عرب ها توجه نمی شود و خواهان سهم بیشتری می شوند. در واقع این نوع نگاه و تفکر همان سهم خواهی و دلالی می باشد که اول صحبت هایتان هم گفتید.

( اسدی نیا در پاسخ به طباطبایی: اینطور نیست)

(نعیم حمیدی در پاسخ به طباطبایی : شما که می گویید تبعیض نیست پس چرا از فعالین تحصیلکرده عرب در جایی استفاده نمی شود و برای طرح 550 هزار هکتاری هویزه از ایذه و باغملک نیرو می آورند؟! نخبگان نماینده افکار عمومی جامعه هستند و اگر نخبه حرف نزند پس چه کسی حرف بزند؟)

علاسوند رییس شورای شهر اهواز

به عنوان یک اصولگرای میانه رو و شما (طباطبایی) به عنوان یک اصلاح طلب اعتبارمان را از مردم گرفته ایم و اگر الان مذاکره و یا لابی می کنیم اعتبارمان از مردم می باشد. بعضی از اصولگرایان به لیست امید رای دادند چرا که اعتقادشان بر این بود که لیست امید میانه رو و اعتدالی ست. اما شما مقایسه مناسبی انجام ندادید.

 

سید رضا طباطبایی عضو جمعیت توسعه ی سیاسی  خوزستان

 خاک ایران مشاع همه ایرانیان است و نظر من این است که به همان اندازه که خوزستانی محق است یک فرد تهرانی هم چنین حقی را دارد. این دیدگاه مشاع بودن همه ی ایران خدشه ناپذیر است و چه در داخل استان و چه در خارج استان اگر فردی بخواهد چنین چیزی را زیر سوال برود صحیح نیست.

علاسوند رییس شورای شهر اهواز

 پس با این دیدگاه سهم من خوزستانی از نفت چی می شود؟ سهم مردمی استان از منابع نفتی چیست ؟ درست است که منابع درآمدی خوزستان صرف دیگر استان ها شود و استان محروم بماند؟ ما هم قبول داریم که همه ایران مشاع است اما این را می گوییم که سهم استان از منابع نفتی باید پرداخت شود. اعتقاد دارم دولت باید تقسیم قدرت نماید. همه ما ایرانی هستیم البته ما هم سهمی داریم و نمی شود سهم خوزستان را نادیده گرفت و پولش را به دیگر استان ها تزریق کرد. چه اشالی در این است که اصلاح طلبان در قضیه انتصاب استاندار ، نظرشان به یک اصولگرا باشد؟ این را باید بگویم که حرف و عمل کیانوش راد متفاوت است و ایشان به دنبال معرفی دکتر شریعتی است. خواهشا نگویید که اصلاح طلبان به دنبال یک گزینه اصولگرا هستند ! ما در شورای شهری که 15 بختیاری و عجم داشت یک عرب را شهردار کردیم. شما اصلاح طلبان هم همین کار را انجام دهید و برای استانداری یک اصولگرا تلاش نمایید.


نادر اسدی نیا دبیر جمعیت اسلامی فعالان عرب خوزستان

 این حرف آقای طباطبایی که می گوید ما به دنبال تزریق احساس تبعیض به جامعه هستیم درست نیست. شایسته نیست که یک اصلاح طلب چنین چیزی را بیان کند. واقعیت این است که سهم انتصابات قوم عرب بسیار ناچیز و یک به 140 است.


سید صدرالدین مرتضوی عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت

در انتخاب استاندار به دنبال تفکر اصلاح طلبی هستیم نه چیز دیگر . مهم عرب یا عجم بودن نیست مهم تفکر اصلاح طلبی است. به عنوان نمونه در نامه ای که اخیرا جمعی از اصلاح طلبان به مرکز دادند حیصمی گزینه دوم استانداری معری شد و سپس شریعتی . کیانوش راد هم گزینه اول بود. زمان اقای خاتمی اولین مساله ای که مطرح شد این بود که دولت خودش را موظف به پاسخگویی در برابر اقوام و دیگر مسائل اجتماعی از جمله حوزه بانوان دانست. در آن مقطع هیچ تبعیضی بین قومیت ها وجود نداشت و کار خوب ایشان بود که معاونت اقوام و همچنین معاوت حوزه بانوان ایجاد کرد و این برگرفته از تفکر و نگرش اصلاح طلبی است.

نگاه اصلاح طلبان بحث قومیتی نیست بلکه ادای حقوق اقوام می باشد. نمونه اش هم بحث اتاق فکری است که مطرح کردم. یکی از کارهای که این اتاق فکر انجام داد بررسی انتصابات در حوزه اقوام بود که در دوره خاتمی سهم انتصاب قوم عرب 14 درصد ، در دوران احمدی نژاد 11 درصد و در دوره روحانی به هفت درصد رسید. چیزی که می تواند در خوزستان تنش ها را کم کند همگرای اقوام است. در این بین ایجاد مجمع مشورتی اقوام ضروری ست تا بتوانند در این مجمع مسائل خود را مطرح نمایند.

 

سید رضا طباطبایی عضو  جمعیت توسعه ی سیاسی خوزستان

 آقای اسدی نیا بنده مشکلی با مردم عرب ندارم و هیچ اشکالی ندارد که استاندار عرب باشد یکی از جریاناتی که اصلاح طلبان با آنان در ارتباط نزدیک هستند فعالین اصلاح طلب عرب اند. در همین دوره با افتخار برای دو کاندیدای عرب لیست امید تبلیغ کردیم اما برخی ها چنین حمایتی از کاندیدای فارس لیست امید نکردند.


نادر اسدی نیا دبیر جمعیت اسلامی فعالان عرب خوزستان

 آقای طباطبایی شما بنا را بر اساس یکسری قضاوت های بی اساس گذاشتید. همیشه بین بچه های عرب اعتقادم این بوده که اصلا تاکید ندارم که استاندار عرب یا مدیرکل عرب باشد. بلکه اعتقاد به شایستگی افراد و امت اسلامی دارم. اگر الان می گویم استاندار عرب ، به خاطر برخی مسائل است که موجب کدورت بین قوم عرب شده است. باید سیاست مان این باشد که این تضادها و تبعیض ها برطرف شود.

 

سید رضا طباطبایی عضو جمعیت توسعه ی سیاسی  خوزستان

 مشکلی که من با دیدگاه شما دارم این است که گویی در خوزستان پتانسیل یک شورشی در میان است. طوری وانمود می کنید که اقوام به جان هم افتاده اند. با ترویج این دیدگاه مشکل دارم . وضعیت استان به این شکل نیست که شما می گویید.


















comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۳
انتشار یافته: ۹
comment
comment
خوزستانی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
comment
1
0
comment میزگرد بسیار خوبی بود. ای کاش نخبگان تعامل بیشتری با هم برای رفع مشکلات خوزستان داشته باشند. احسنت بر شوشان پیش رو
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۳۰ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
comment
1
2
comment طباطبایی حرفاتو قبول دارم ، جناب اسدی با طرح این موضوع اتفاقا بیشتر بر طبل اختلافات قومی میکوبید ، قوم عرب نور چشم کل ایران است اشتباه نکنید جناب اسدی عزیز
comment
مریم
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
comment
0
2
comment از اقدامه ارزنده سایت خوزستان تشکر می کنم هر چند با برخی دیدگاه ها متفاوتم اما معتقدم که بیان آن ها به حل موضوع کمک میکند. از معدود اقدامات رسانه ای بود که برای حل مشکلات استان قدم برداشته
comment
منصور فرجی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
comment
0
2
comment کاش در موضوع انتخاب استاندار هم مثل همین نشست فعالین سیاسی اصلاح طلب و اصولگرا کنار هم می نشستند و گفتگو می کردند
comment
کارمند استانداری
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۲:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۳
comment
2
1
comment سید رضا طباطبایی به خوبی مشاع بودن ایران را بیان کردن. باید همه همدل و یکصدا باشیم
comment
محمد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۵۹ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۴
comment
1
1
comment اگر نظر آقای طباطبایی مبنی بر مشاع بودن ایران را هم بپذیریم -که در همه امور نمیتواند باشد- پس سهم یک قوم از مدیریت باید معلوم و مشخص باشد و تبعیضی نباید باشد که فعلا اینگونه نیست. بنابراین نگاه باید بر اساس شایسته سالاری باشد که افراد شایسته الحمدلله در همه اقوام وجود دارد و مدیر هر سازمانی اگر بر اساس شایسته سالاری مدیران خود را انتخاب نماید و سعی کند در انتصابات خود به صورت متعادل از همه اقوام استفاده نماید در این صورت هیچ قومی احساس نخواهد کرد که مورد تبعیض واقع شده و همه در جهت ارتقای سازمان و استان خود تلاش خواهند کرد ولی متاسفانه تا کنون اینگونه نبوده است و اغلب انتصابات محفلی و در دایره دوستان و نزدیکان بوده است که در مورد استان ما که تنوع قومی علاوه بر تنوع سیاسی معمول دارد میتواند به احساس تبعیض و نارضایتی منجر شود. به هر حال استاندار یک نفر بیشتر نیست و از هر قومی انتخاب شود بهترین راهکار انتصاب مدیرانی کاردان، شایسته، متعهد و دلسوز و همفکر از نظر اجرایی و ازبین اقوام متنوع و اصیل خوزستانی است که قرنها با هم و در کنار هم دوستانه و برادرانه زندگی کرده‌ و یار و غمخوار یکدیگر و حتی شریک زندگی هم بوده‌اند. در این صورت میتوان به همگرایی و پیشرفت و ارتقای استان امیدوار بود و به مسائل مهمتر و اساسیتر فکر نمود وگرنه اگر امور بر چرخ قدیم بچرخد این صحبتها در همین سطح باقی خواهد ماند و مایه اتلاف وقت و انرژی و عقب ماندگی و عدم استفاده از فرصتها و حتی احتمال تبدیل شدن آنها به تهدید شود.
comment
عادل عكرش
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
comment
0
1
comment در ابتدا و در مبحث انتخاب استاندار آینده لازم میدانم به رواج یک ادبیات ناپسند بر زبان سیاسیون اشاره نمایم، به عقیده بنده باید بسیار نگران شد که اذهان عوام و فعالین سیاسی اجتماعی به این اجماع رسیده است که استاندار باید دارای روابط "شخصی" بالا با نهادها و مقام های ویژه کشوری بوده تا بتواند مدیری موفق باشد، در واقع این یک تمکین مضمن از یک پارادایم غلط فکری بوده که متاسفانه در اذهان جا افتاده است. البته اینجانب منکر این واقعیت نیستم که بیشتر هماهنگی های یک مدیر، توان مدیریتی وی و حاصل عملکردش رابطه مستقیم با روابط وی داشته ولی قویا بر این باورم که بروز چنین پدیده ای در عرصه مدیریتی، یک تحریف واضح بر تعریف اصالت مدیریت سیستماتیک میباشد. با این وجود این پرسش مطرح میشود که تکلیف جایگاه سیستماتیک یک استاندار در بدنه دولت چیست؟ آیا اگر یک استاندار تکنوکرات، برنامه ریز و صاحب ایده روی کار بیاید ولی دارای لابی "شخصی" و "فردی" با سران بالادستی نباشد نمیتواند موفق باشد؟ میدانیم که اگر این سوال از مردم پرسیده شود تقریبا پاسخ اکثر آنها منفی خواهد بود زیرا بر این باورند که ابتدا به ساکن، انتصاب ایشان نیز باید از همان کانالهای شخصی صورت گرفته باشد! از طرفی آیا لابی کردن و جذب منابع کافی برای تعریف طرح هایی در قالب سند توسعه استان کار شخص استاندار است؟ مگر استاندار در راس دستگاه های اجرایی یک استان نیست؟ در این بین نقش نمایندگان مردم کجا و چگونه تعریف می شود؟ آیا وجود چنین شاکله ای –که متاسفانه در حال حاضر موجود میباشد- قابل قبول و امید بخش است؟ بنظر اینجانب این همان پارادایمی است که باید هرچه سریع تر و بصورت دو سویه هم از سوی دولت ها و هم از سوی مردم کنار گذاشته شود چرا که بسیار خطرناک و مانع توسعه خواهد بود. از طرفی ذائقه سیاسی برخی اطیاف و جناح ها، وجود چنین روندی را از جزء لاینفک ماهیتی سیاست و جنگ بر سر قدرت میدانند، که البته باید به این عزیزان گوشزد شود که لازم است به عقب برگشته، به مفاهیم اولیه دولت و مردم سالاری رجوع شود و در انتخاب یک کارگزار برای دولت دقت بیشتری صورت بگیرد. استانداری که صرفا دارای روابط باشد نمیتواند لزوما موفق نیز عمل نماید و یادمان نرود که لیاقت و توان باید از اولین بارزه های چنین شخصی باشد.

البته برگزاری چنین نشست هایی بسیار مسرت بخش و نوید دهنده گام نهادن در عرصه ای جدید از فضای تعاملی بوده بر این اساس لازم میدانیم به میزبان این نشست تبریک بگوییم. همچنین در صدد نقد سخنان بزرگواران شرکت کننده در این جلسه نیز نمیباشیم ولی اشاره به بخشی از سخنان جناب صالح بیگی را خالی از لطف نمیدانیم. در حقیقت صحبت های ایشان را بسیار مفید و از منظر فراقومیتی، فرا جناحی دیده و امیدواریم چنین نگاهی روزی عمومیت یابد. در واقع ایشان اشاره به جایی به روند توسعه دو استان پیشتاز –اصفهان و کرمان- داشته اند که میتواند مبنایی برای حرکت و تعامل بیشتر فعالین سیاسی اطیاف مختلف در استان خوزستان نیز باشد و با فراهم نمودن یک برآیند مناسب از پتانسیل همه جناح ها و احزاب شاهد رویش مطلوب در استان باشیم. اینجانب نیز طی چند مقاله که در همین سایت شوشان نیز منتشر شده بود، به جایگاه نخبگان و نقش آنها در توسعه -در قیاس با استانهای مذکور- پرداخته ام و بسیار خرسند شدم که همسو با جناب صالح بیگی –البته معتقدم که بسیاری از فعالین سیاسی اجتماعی استان بر همین باور میباشند- فکر میکنم. ایشان مطالبات مردم استان را فارغ از قومیت یا جغرافیا، از دید کلان مطرح نمودند و گریزی به فرهنگ تعامل با مدیران نیز زده اند. در واقع این باور در میان سخنان ایشان استنباط میگردد که فرهنگ مردم در نحوه تعامل با مدیران میتواند بر عملکرد آنها تاثیر مناسب داشته باشد و البته نگاه حاکمیتی و تمامیت خواهانه را نیز مانع از شکوفایی و توسعه دانسته اند که آن را نیز اشاره بسیار به جایی میدانیم. در واقع تعامل شخص آقای صالح بیگی با دولت های مختلف نشان از اعتدال، همراهی و دید توسعه محوری ایشان دارد به طوری که در دولت قبل در قامت یک فرماندار و در این دولت بعنوان یک فعال سیاسی طالب توسعه و در حال تعامل و همفکری همواره در صحنه بوده است. در واقع مشی اعتدالی در هر دو طیف اصولگرا و اصلاح طلب و به تبع آن فعالیتهای تعامل گرایانه فعالین قومیت های مختلف میتواند کلید توسعه استان در آینده باشد. به امید آن روز.
comment
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۶:۳۱ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۵
comment
0
1
comment سلام. ای کاش اگر واقعا قصد بررسی عملکرد استانداران سابق و نیازهای آینده خوزستان عزیز را داشتید از نیروهای کارشناس استانداری خوزستان که نسبت به تمام جوانب اشراف کامل دارند هم نظر خواهی شود نه فقط صاحب نظرانی که فقط از بیرون نگاه میکنند.باتشکر
comment
مرتضوی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۲:۴۷ - ۱۳۹۵/۰۳/۱۷
comment
0
1
comment انتخاب قومی ونژادی متعلق به دوران توسعه نیافتگی است ، برفرض که مدیر کلی عرب یا لر یا بهبهانی باشد. چه کار خاصی باید برای هم قومی هایش یا همشهریانش می تواند انجام دهد ، اگر مدیرانش را قومی انتخاب کند که باز این می شود تبعیض و عدم شایسته سالاری، واقعا متاسفم برای استانی که نخبگانش اینطور می اندیشند. من فکر می کنم در بحث های فرهنگی تشکل های قومی ، شهرستانی وحتی منطقه ایی هیچ اشکالی ندارد ولی در بحث سیاسی وکسب قدرت تفکر مهم است ، همانطور که در همه کشورهای پیشرفته چنین است . بر فرض که شهردار اهواز عرب یا لر باشد ، ایا قرار است برای مردم عرب یا لر اهواز کار خاصی انجام دهد که مثلا برای سایر شهروندان اهوازی انجام ندهد؟!! من فکر می کنم ای فعالین قومی بیشتر دغذغه پست و کسب قدرت برای خودشان را دارند تا قوم و شهرستانشان
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار