مقدمه :
فرهنگ واژه ای است که علمای علم اجتماع و پژوهشگران رشته مردم شناسی آن را به کار می برند و از آنچنان بار معنایی وسیعی برخوردار است و به قدری مفید واقع شده که آن را در سایر علوم اجتماعی نیز به کار می برند. فرهنگ در قالب بحث تخصصی در حدود اواسط قرن 19 در نوشته های علمای مردم¬شناسی پدیدار شد و در اواخر قرن مذکور «تایلر»، مردم شناس انگلیسی آن را به طور علمی به کار گرفت. به طور کلی مفهوم فرهنگ عبارتست از کیفیت زندگی گروهی از افراد بشر که از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود..
فرهنگ نیز چون دیگر پدیده ها می تواند دچار آسیب ها و آفاتی شود. آسیب شناسی فرهنگی آفات و آسیب هایی را بررسی می کند که به عناصر تشکیل دهنده و سازنده عادات، رفتارها و کنش¬های رایج افراد یک جامعه مربوط است. در قسمت نخست این گفتار به بررسی آسیب های فرهنگی جامعه ایران از منظر فرهنگی پرداخته شد، در این قسمت این آسیب ها را از بعد اجتماعی مورد بررسی قرار می دهیم .
1- فقر کارهای تخصصی
اگر بخواهیم مدیریت فرهنگی صحیحی داشته باشیم و از بحران خارج شویم نخست لازم است کسانی که مدعی اصلاح و ارتقای فرهنگ هستند، چارچوب های اساسی فرهنگ و سطح فرهنگی جامعه را در گروه های مختلف تعریف کنند و بشناسند و این امر نیاز به دوره های خاص و مطالعات گسترده دارد.
متاسفانه شواهد نشان دهنده ی این است که در حوزه¬ی فرهنگ با گردانندگان تخصصی کم و یا ضعیفی مواجه هستیم که این مسأله در جای خود نیاز به آسیب شناسی و بررسی کارشناسانه دارد.
2- فقدان ارتباط ارگانیک نهادهای فرهنگی با نهادهای علمی و نخبگان دینی
انقلاب اسلامی به عنوان یک انقلاب فرهنگی، زمینه های لازم برای طرح بحث ورود دین در کلیه ی ارکان جامعه را دارد. جامعه¬ی دینی جامعه ای است که دینداران در آن برای رشد و تعالی از فضای باز برخوردار باشند و فرصت و بستر رشد آنان فراهم شود. آموزه های لیبرالی وانمود می کنند که آزادی به معنای «سکولاریزه شدن جامعه» است، اما مهندس فرهنگی اعتقاد دارد که فرهنگ پدیده ای خنثی نیست، بلکه فرهنگ اهداف و تعاریفی دارد و جامعه را به سمت اهداف متعالی و فضیلت گرایی سوق می دهد.
امروزه بایستی در اداره ی امور فرهنگی، آگاهانه و محققانه عمل شود و این امر میسر نخواهد بود، مگر آن که مدیریت سازمان های فرهنگی در قالب رشته ای عملی در دانشگاه مطرح گردد. از سویی حوزه ی علمیه نیز بایستی نقش موثر خود را در زمینه ی گسترش فرهنگ دینی ایفا نماید.
3- فعالیت ها و اقدامات موازی نهادهای فرهنگ
دستگاه های متولی امور فرهنگی در کشور ما گسترده هستند. این دستگاه ها با توجه به تنوع فراوان از نظر هدف و شرح وظایف به دو دسته تقسیم شده اند :
الف- دستگاه هایی که ماموریت و هدف آنها در ارتباط مستقیم با امور فرهنگی است.
ب- دستگاه هایی که اهداف اصلی آنها به طور غیر مستقیم با امور فرهنگی ارتباط دارد.
این ها دستگاه هایی هستند که با قشر وسیعی از جامعه در ارتباط هستند و فرهنگ عمومی را به نحو گسترده ای تحت تاثیر قرار می دهند . نوع فعالیت و گستردگی آنها، امکان انطباق با هریک از اصول سیاست فرهنگی را فراهم ساخته است. بنابر این چند وزاتخانه و سازمان و چندین مرکز فرهنگی مکلف به همکاری و ارائه ی تسهیلات جهت تحقق سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران هستند.
4- ساختار معیوب اداری و بوروکراتیک نهادهای فرهنگی
کار اصلی رهبران ارشد این است که هدف ها و استراتژی را تعیین و سپس طرح مناسب سازمان را برای استراتژی مورد نظر مشخص نمایند. اگر آنها بتوانند اجزای مناسب را در کنار هم قرار دهند، به سازمانی دست می یابند که از نظر اثربخشی در سطحی بسیار بالا خواهد بود. سازمان ها در برابر تغییرات سریع از خود واکنش نشان می دهند تا بهتر بتوانند خود را با شرایط جدید وفق دهند.
صرف نظر از مشکلات قبلی که در خصوص فقدان استراتزی فرهنگی سازمان های موازی فرهنگی و... ذکر شد، متاسفانه سازمان های موجود فرهنگی به شیوه های سنتی اداره می شوند و فاقد ساختارهای نوین و منعطف اداری هستند که این امر باعث آن می گردد که این سازمان ها از اثربخشی لازم برخوردار نباشند و نتوانند به اهداف مورد نظر دست یابند .
5- ناکار آمدی ساختاری و تشکیلاتی ( بوروکراسی )
نظریه پردازان علم مدیریت، برداشت های متفاوتی از ساختار ارائه داده اند . آنها بر این باور بودند که هیچ سازمانی دارای ساختار "ماشینی" یا "ارگانیک" مطلق نیست، بلکه بطور معمول هر سازمانی در جهت یکی از این دو ساختار متمایل است. در واقع این ماهیت سازمان است که تعیین می کند که چه ساختاری باید مورد استفاده قرار گیرد.
اصولا" سازمان ها و نهادهای فرهنگی بنابر ماهیت خود بایستی بیشتر از ساختارهای ارگانیک و منعطف بهره برداری نمایند، ولیکن متاسفانه مشاهده می شود که بخش عمده ای از سازمان های فرهنگی کشور که بیشتر دولتی نیز هستند، متمایل به ساختارهای مکانیکی می باشند .
6- تداخل وظایف سازمان ها و نهادهای فرهنگی
همان گونه که پیش تر ذکر شد، اقدامات موازی سازمان های فرهنگی از معضلاتی است که هنوز از جانب خط مشی گذاران نظام، اقدامی اساسی برای رفع آن صورت نپذیرفته است. بسیاری از سازمان های فرهنگی ما در وظایف یکدیگر مداخله می کنند و این مداخلات به سمت خود کاهندگی پیش رفته است و نهایتاٌ باعث می شود بهره وری به سمت صفر کاهش پذیرد. شاید یکی از برنامه های اساسی که بایستی در صدر موضوعات مهندسی فرهنگی کشور قرار گیرد، مسأله ادغام برخی از این سازمان ها باشد؛ تا ضمن جلوگیری از تداخل وظایف آنها در ادامه ی ایجاد بهره وری و استفاده صحیح از امکانات ملی، مؤثر واقع گردد.
7- بی اعتنایی و فقدان نقد مسائل
هنجارمند و ارزشی تلقی شدن، سؤال نکردن و سؤال نداشتن، و نقد نکردن به عنوان یک فرهنگ و هنجار پذیرفته شده در جامعه مطرح شده، که این امر یکی از آسیب¬های فرهنگی جامعه است.
از امام محمد غزالی پرسیدند که چگونه بدین منزلت در علوم رسیدی،
گفت: « بدان که هرچه را ندانستم، از پرسیدن آن ننگ نداشتم »
8- فرد گرایی
فقدان روحیه ی همکاری گروهی و جمعی و ترجیح منافع فردی بر منافع جمعی .
9- فرار مغزها و سرمایه ها به خارج از کشور
فرار مغزها و سرمایه ها ، پدیده ای هنجاری است؛ به ویژه پس از انقلاب اسلامی این روند، تشدید گردیده است. شکی نیست که سرمایه های مادی و فکری مکمل یکدیگرند و تولید کنندگان علم و دانش به نحوی، تولید کنندگان ثروت و بالعکس هم هستند.
کشورهایی چون کانادا، آمریکا و استرالیا، سالانه حدود نهصدهزار تن از جمعیت متخصص دیگر کشورها را با عنوان فرار مغزها جذب می کنند و با استفاده از این سرمایه های آماده، به سرعت بر انباشت علم و تولید آن و درنتیجه بر ثروت خود می-افزایند.
10- فقدان توجه به ابعاد و لایه های مختلف فرهنگ و تمدن غرب
پرداختن به ظواهر و نتایج تمدن غرب و نیاندیشیدن به علل و اسباب تجدد و توسعه در آن دیار و متوقف شدن در رویه ی ظاهری تمدن غرب و ندیدن رویه ی دیگر آن از جمله آسیب هایی است که فرهنگ جامعه ایران را گرفتار خود کرده است.
11- ضعف گروه بندی های اجتماعی و فقدان آگاهی سیاسی
ضعف گروه بندی های اجتماعی، فقدان آگاهی سیاسی، ضعف فرهنگ سیاسی و مشارکتی، حاکمیت فرهنگ پدر سالارانه، فقدان روحیه ی تعاون و مشارکت و انجمن سازی، دخالت و تسلط مطلق دولت و حضور قدرت های خارجی در صحنه سیاسی ایران، همچنین وابستگی سلاطین سلف به قدرت های بیگانه و نادیده انگاشتن مردم، را نیز می توان در زمره آسیب های فرهنگی مبتلابه جامعه ایرانی به شمار آورد.
13- برداشت اشتباه از مسائل مذهبی
به نظر می رسد که یک تلقی از دین و مذهب در دگرگونی و تحولات اجتماعی مؤثر بوده است و تلقی دیگری از دین، کند کننده دگرگونی ها و تطورات اجتماعی بوده است. «وبر» جامعه شناس آلمانی معتقد است که بسیاری از شکل ها و عمل مذهبی، سبب کندی دگرگونی اجتماعی بوده اند و بیش از هر چیز بر ضرورت پایبندی به ارزش ها و شعائر سنتی تاکید کرده است؛ چرا که در مواردی اعتقادات مذهبی برانگیزاننده ی دگرگونی اجتماعی بوده است. مثالی بسیار روشن در این زمینه، انقلاب اسلامی مردم ایران است که در آن، دین و باورهای دینی برانگیزاننده ی اصلی حرکت انقلابی مردم بوده است.
14- نخبه کشی
نخبه کشی در تاریخ این مرزوبوم و تخریب چهره ی نخبگان و حاکمان مورد احترام و محبت مردم، مانند امیرکبیر، قائم مقام فراهانی، مصدق و حتی نخبگان امروز جامعه از موانع فرهنگی توسعه در ایران بوده است. البته واژه ی نخبه کشی تنها محدود به حذف فیزیکی نمی شود، بلکه در خصوص استفاده از نخبگان در اموری که در تخصص آنها نیست و یا به کارگیری ایشان در سازمان هایی که در فرهنگ و قاموس آنان امری به نام خلاقیت و نوآوری جایی ندارد نیز مصداق بارزی از نخبه کشی است.
کوتاه سخن آنکه، خطر کمرنگ شدن ارزش های والای فرهنگی و یا حتی خطر نابودی فرهنگ اصیل و بنیادین جوامع ممکن است از درون و بطن جامعه، معطوف به ساختار فرهنگی جامعه شود؛ همان گونه که ممکن است از پذیرش و یا آمادگی برای پذیرش ارزش¬های وارداتی فرهنگ بیگانه ناشی گردد. به¬هرحال، بحث از عوامل و عناصر آسیب رسان فرهنگی و یا بحث از ساختار آسیب پذیر فرهنگ به قالب و زمینه ی آسیب شناسی فرهنگی ارتباط دارد؛ همان طور که بحث از شیوه ها و عوامل مؤثر تهاجم فرهنگی و یا بحث از ریشه ها و عوامل زمینه ساز رسوخ فرهنگ وارداتی، در آسیب شناسی فرهنگی جای می گیرد.
به نظر می رسد با وجود حضور نهادهایی که وظیفه برنامه ریزی کلان در عرصه فرهنگ را دارند و همچنین در کنار حساسیت ها و دغدغه های مقامات ارشد نظام در خصوص فرهنگ، جامعه ما همچنان راهبرد مشخصی برای حل مسائل فرهنگی و تدوین استراتژی¬های فرهنگی را ندارد که دیر یا زود باید برای این معضل چاره ای اندیشید.
دکتر علی اکبر رضایی- عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و تحقیقات تهران
گردآوری: ساغر لطفی نژاد- دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه ریزی امور فرهنگی