بی خبری ارشاد خوزستان از ادعای صبح کارون

هادی خوش سیما : آنچه در نشریه صبح کارون درخصوص پایگاه خبری شوشان بر قلم جناب آقای فروغی نیا جاری شده حاوی نکاتی ست که در ذیل اندک اشارتی به آن می شود به امید آنکه این گونه برخوردها که پیشینه ای نامیمون در مطبوعات خوزستان دارد برطرف یا لااقل به حداقل برسد چرا که دود این قبیل درگیری ها صرفا گریبان مطبوعات را می گیرد و همان اندک حسابی که مردم و مدیران از رسانه ها می برند نیز دستخوش تغییر خواهد شد.

1 - در تماس تلفنی با سردبیر محترم روزنامه صبح کارون اظهار تاسفی شده و اکنون نیز بر آن " تاسف " پافشاری می کنم اما نه از جهت درج جوابیه " امید حلالی مدیر عامل خانه مطبوعات کشور " ( چرا که ایشان به عنوان " صاحب امتیاز  " در تعیین خط مشی و درج مطالب " صاحب اختیار " است ) بلکه از این باب که چرا نیروهای مطبوعاتی استان به جای تقویت یکدیگر ، از دری وارد شده اند که فرجامش انزوای مطبوعات است و بس. به جای کشاندن چنین مسائلی در مطبوعات ، به راحتی می توان با گفت و گوی رو در رو و به دور از هیاهو بسیاری از موضوعات را فیصله داد و حل و فصل کرد.

2 - تشکل های صنفی در دنیای امروز - که برآیند منسجم طیفی از فعالان یک صنف محسوب می شوند - نقش بارز و مهمی در جهت استیفای حقوق افراد مرتبط با آن ایفا می کنند . خانه مطبوعات خوزستان نیز از این امر مستثنی نیست . ولی متاسفانه از بدو تاسیس تاکنون مورد نقد و مواخذه قرار گرفته و عده ای با تندترین واژه ها و تعابیر و نامه ها ( محرمانه و غیر محرمانه – چنانکه افتد و دانی... ) به تقابل با این نهاد صنفی رفته اند. بنده نیز به عنوان عضو هیات مدیره خانه مطیوعات خوزستان انتقاداتی به آن دارم و در جای خود مطرح کردم . اما آیا بهتر نیست ضمن احترام به عقاید و نظرات مختلف ، تبرها برای ریشه کن کردن هم بر زمین افکنده شود و ریز و درشت در پی رفع ایراد و بالندگی خانه مطبوعات برآییم؟

3 – سردبیر محترم روزنامه صبح کارون در مطلب " اندر حکایت سایت خبری شوشان " به نقش تاثیرگذار این پایگاه خبری اشارتی داشته و گفته است " این نقش همچنان در سایه و ظل روزنامه فرهنگ جنوب قرار دارد."

در حمایت معنوی جناب آقای حلالی جای هیچ شک و شبهه ای نیست. شوشان در کنار مطالب تولیدی ، یک سایت خبرخوان است و همچون سایت های دیگر چون تابناک ، مشرق و ... از سایر اخبار خبرگزاری ها و نشریات استانی همچون نور خوزستان ، فرهنگ جنوب ، روزان ، عصر کارون ، کارون ، نشاط  ، رسانه جنوب و ... استفاده می کند.

مروری بر اخبار و مطالب پایگاه خبری در طول سالیان گذشته نشان از تاثیر گذاری آن در روند توسعه و پیشرفت استان داشته و دارد. هم اکنون این سایت که در سامانه ستاد ساماندهی سایت های وزارت ارشاد به ثبت رسیده با داشتن چندین خبرنگار مستقل و شورای سیاست گزاری فعال ، خلاءهای خبری استان را پر کرده و به مرجعی مطمئن برای نشریات استانی و کشوری تبدیل شده و در پیگیری خبرها و حل و فصل برخی معضلات کارنامه درخشانی از خود به جای گذاشته است.

4 –روزنامه صبح کارون در بخشی دیگر ، از حمایت های معنوی و مادی مدیرکل سابق ارشاد خوزستان سخن به میان آورده و گفته است " حاج آقا بسی خاسته حاتم وار کمک هایی به شوشان نموده و مسئولین ارشاد نیز قول داده اند این اسناد منتشر شود. "

وقتی کسی چشم هایش را ببندد و یک طرفه به قاضی برود ممکن است هر حرفی به ناحق بر زبان و قلم جاری شود. پایگاه خبری شوشان در سال 1383 تاسیس شده یعنی چند سال قبل از مدیرکلی حاج آقا بسی خاسته . از قضا ، ورود این سایت به عرصه خبری خوزستان همزمان شد با جشنواره " تئاتر ایران زمین " که شوشان از معدود رسانه هایی بود که بنا بر وظیفه خود ، بر مدیرکل وقت به خاطر سهل انگاری ها تاخت و تا برکناری " آژنگ " نیز پیش رفت. پس از  آژنگ، حسینی صندلی ریاست ارشاد را برعهده گرفت و بعد از ایشان نوبت به حاج آقا بسی خاسته رسید.

نگاهی بر فعالیت پایگاه خبری شوشان در این دوران نشان می دهد که به دلیل سیاست های بعضا نادرست مدیران وقت ارشاد استان ، " شوشان " همواره از در تقابل بر آمده نه تسامح. مطلبی نیز که بر قلم آقای فروغی نیا مبنی بر " قول ارشاد خوزستان برای انتشار اسناد حمایت مدیرکل وقت " جاری شده  ، نه تنها کذب محض است بلکه این امر پیگیری حقوقی نیز در پی دارد.

جهت اطلاع اینکه ، در تماسی با حمیدی نژاد معاون فرهنگی ارشاد خوزستان چنین حاصل شد که " مطلب عنوان شده از سوی روزنامه صبح کارون صحت ندارد و هیچ یک از مدیران ارشاد چنین حرفی را نزده است . ضمن آنکه پایگاه خبری شوشان اصلا اسناد مالی یا هر آنچه در روزنامه صبح کارون ذکر شده ، ندارد و ذکر این نوع اتهامات صرفا از قول خودشان است نه ارشاد. "

بنابراین ما منتظر چاپ اسناد مالی شوشان در نشریه صبح کارون هستیم و بهتر است آقای فروغی نیا چنین ادعایی را هر چه سریع تر به اثبات رساند.

5 – نگارنده مطلب " اندر حکایت سایت شوشان " گفته است به مدیران بویژه شهرداری اهواز در دادن آگهی هشدار می دهیم که اگر قرار است به سایت ها کمک مالی شود چرا فقط به شوشان می شود؟!

ما نیز معتقدیم باید بر اساس میزان تاثیرگذاری ، به مطبوعات و سایر رسانه ها از جمله سایت ها از طریق نشر آگهی کمک مالی شود و این امر مختص یک نشریه یا رسانه خاص نباشد و این گونه نباشد که یک رسانه مکتوب یا غیر مکتوب تبدیل به بنگاه اقتصادی اداره و سازمانی خاص شود . همچنان که شاهدیم و براحتی می توان از سازمان هایی سخن به میان آوریم که آگهی های آن دربست در اختیار یک نشریه قرار دارد و خرده ریز آن نیز به نشریات دیگر می رسد.

اگر اندکی تامل کنیم بی شک دامن زدن به این گونه موارد ، فقط اتلاف وقت است و بردن عرض و آبروی مطبوعات ؛ چرا که معتقدیم همه ما – ریز و درشت – چه بخواهیم و چه نخواهیم در لوای مطبوعات استان ایم و از دور ، دیگران همه ما را به یک چوب می رانند و سره و ناسره مطبوعات را یکی می دانند و خواهند گفت مطبوعات خوزستان چنین است و چنان .

به منظور آگاهی از آگهی های ادارات بخصوص شهرداری اهواز به پایگاه خبری شوشان ، به ذکر این نکته بسنده می کنیم که "ریالی" از این دستگاه به شوشان بابت درج آگهی پرداخت نشده است . با نیم نگاهی به آگهی های شوشان متوجه خواهید شد که اکثر آگهی های های مندرج ، از بخش خصوصی ست نه دولتی . ضمن آنکه درج آگهی های دولتی نیز بر اساس قانون و به دلیل ثبت سایت شوشان در ستاد ساماندهی وزارت ارشاد ، قانونی است و هیچ منعی ندارد.

امید است روزی فرا برسد که مطبوعات به جای جدال به خاطر آگهی ، از  موضوعاتی سخن برانند که التیامی باشد بر درد توسعه نیافتگی استان.

6 – ما نیز می توانیم چشمان خود را بسته و هر آنچه ناحق یا برحق است را منتشر کنیم . همچنانکه می توانستیم بیش از 200 نظر  منتشر نشده مطلب" جوابیه مدیرعامل خانه مطبوعات در پاسخ به اتهامات صبح کارون " را که به نوعی وارد مسائل داخلی روزنامه صبح کارون یا بورس فولاد خوزستان شده را درج نماییم اما رعایت اخلاق را به عنادورزی های کورکورانه ترجیح می دهیم و بر این عقیده استواریم که " گذشت زمان " همه چیز را مشخص می کند و اهل اش  سره از ناسره را از هم تمییز خواهند داد.

7 – در پایان : انتقاد و رقابت در تمام عرصه ها خوب است اما به شرطها و شروطها : گروه هاي مختلف در عرصه های متعدد را می توان به ماشين هايي تشبيه کرد كه در جاده اي چند بانده در حركت اند. اگر هر كدام به ميزان نيرو و قدرت خود به پيش برود عرصه اي براي رقابت ایجاد می شود ولي با سد كردن راه ، ديگر رقابت رخت بر بسته و تقابل جايگزینش می شود. از قواعد رقابت ، تحمل رقیب است وقتی که پیروز می شود. هر گاه در مسابقه اي گروهي با آسيب رساندن ، تلاش براي پيروزي داشته باشد ، نمي توان آن را رقابت سالم ناميد . از اينرو ، دوری از چنین جدال هایی شرط قرار گرفتن در رقابت هاي سالم است.