ماندانا صادقی
قطعا یکی از خردادهایی که فراموش نخواهد شد همین خرداد است. خردادی که در بیستمین روزش محمود رضا شیرازی، از سمت شهرداری آبادان با 10رای موافق برکنار شد. شهرداری که آمدنش، حضورش و رفتنش با حاشیه های فراوانی روبه رو بود.
این یک واقعیت است که نباید باورکنیم بیست خرداد نود وپنج تاریخ رسمی خداحافظی محمودرضا شیرازی از شهرداری آبادان است. چرا که هنوز انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی شروع نشده بود که شورائیان دریافتند عمر مدیریت شیرازی درآبادان به سر رسیده است و او باید برود.
آنچه که دراین میانه حائز اهمیت است و به هیچ وجه نباید فراموش بشود یا آن را بیاهمیت جلوه داد، نقش روسای شورا دردورههایی است که شیرازی شهردار آبادان بود.
سیدفیاض موسوی که درسالهای گذشته و درابتدای حضورش درصحنه سیاسی-اجتماعی آبادان عنصری میانه دربازی جریانی وابسته به یکی از نمایندگان مجلس بود و ظاهراً به واسطه قدرت و نفوذ نماینده مذکور به شورای شهرراه پیداکرده بود، کمی قبل از پایان اولین دوره حضورش درشورا، راه خود را از نماینده و جریان حامیاش کم کم جدا کرد و به عنوان شخصیت مستقل و بازیساز در شورا و شهرستان سعی کرد وارد میدان رقابتهای سیاسی و اجتماعی شود.
او درمحافل، تلویحا از دور خیزش برای کاندیداتوری مجلس شورای اسلامی صحبت میکرد و با حضور فعال در ستاد احمدینژاد نشان داد، اهل هزینه کردن است. سید فیاض اما در دومین دوره حضورش درشورا ابتدا درهیچ لیستی قرار نگرفت و نتوانست ائتلافهای مختلف را راضی به حمایت کند (به دلایلی که ذکرشان لازم نیست) اما دردقایق آخر بلاخره در لیست ائتلافی قرارگرفت که از سوی نماینده دیگری حمایت میشد.
به واسطه تمدید شهرداری شیرازی در دور دوم حضور سید فیاض و جدی شدن حضور محمود رضا شیرازی در مقام کاندیدای انتخابات مجلس شورای اسلامی، فضای شورا به شدت دوقطبی شد و یکی از چهرههایی که به این دوقطبی شدن شدت بخشید، کسی نبود جزسیدفیاض موسوی.
سیدفیاض فرصت انتقاد؛ پرسش و مطالبه را در رابطه با شخص شیرازی وعملکردش به عنوان شهردار مدام از گروه روبه رو میگرفت. گروهی که آنها هم درابتدا سعی در همراهی با وضعیت کلی شورا و سپس بدنه اجرایی شهرداری را داشتند. موسوی درمقام رییس شورا به سخنگوی شهردار تبدیل شد ودر محافل مدام از قابلیتها وظرفیتهای شیرازی برای ورود و حضور در رقابتها ومسندهایی مهم تر از شهرداری سخن گفت و بلاخره همراه با او به رایزنی ولابی جهت پذیرش شیرازی ازسوی بدنه بومی سیاسی آبادان پرداخت، تاحدی که توانست دربعضی از لایههای کاملا سیاسی آبادان که کمتر کسی جرات نزدیک شدن به آنهارا داشت، وارد شود و از آنها برای ورود شهردار به عنوان یک نیروی ائتلافی (نه رقیب)جهت انتخابات مجلس دهم، برگه ورودبگیرد.
ازآن سو جریان رقیب که در رسانهها و محافل محترمانه سعی در پرسشگری ونقد فضای عمومی شهری را داشت کم کم متوجه شد پروپاگاندای تبلیغات شهری شهردار غیربومی در مقابل تلاشها و سطح نفوذ سید فیاض به عنوان عامل اصلی جهت بخشی به آراء شیرازی ازسبدهای مختلف سیاسی-مردمی آبادان اتفاقا ازبهره کمتری برخوردار است و ورود احتمالی یک چهره غیر بومی از شهر چند قومیتی آبادان میتواند زنگ خطری جدی برای همه نهادهای اجتماعی شهر باشد. (چه آنها یی که با ساختار دموکراتیک وقائم به رای مردم هستند، مثل شورا ومجلس، وچه آنها یی که بدون اراده شهروندان اداره می شوند، اماعموم شهروندان از آن منتفع میشوند، مانند آموزش وپرورش وشهرداری)
خروج شجاع زویدات از صف حامیان شهردار نتیجه همین دریافت بود. زویدات به عنوان جوان ترین عضو شورا و به عنوان نمایندهایی با پایگاه مذهبی، ازترسها ونگرانیهایی پرده برداشت که محمود رضا شیرازی میتوانست به عنوان نماینده مجلس دهم از آبادان، آنها را نمایندگی کند. به همین دلیل جناح منتقد شهردار این بار روی نقطهای ایستاد که به زعم خودشان نقطه دفاع از آبادان درمقابل سلطه مافیای غیربومیها در آینده آبادان بود.
شهردار که در زمان انتخاب مجدد خود قول داده بود برنامه کاندیداتوری مجلس نداشته باشد، به قولش وفادار نماند و با اطمینان از حمایت جناح اکثریت و وعدهها وحمایتهای گسترده سیدفیاض موسوی، بلاخره اعلام کاندیداتوری کرد. اما جناح اقلیت با استفاده ازابزارهای قانونی شهردار را در رسیدن به مجلس ناکام کرد و حمید حنظل عیدانی در نقش رییس شورای شهر اعتبار سکه دفاع وصیانت از آراء شهروندان را به نام خودش ضرب کرد.
از همین جا بود که اکثریت موافق شورائیان که به وعدههای سیدفیاض برای راهیابی محمودرضا شیرازی به مجلس دل خوش بودند وقتی به یک باره دیدند تمام تخم مرغهای خود را درسبدی گذاشتهاند که ازقبل آگاهی صد درصدی ازسوراخ بودن یا سالم بودن آن نداشتهاند؛ به فکر چارهایی برای خرید آبروی سیاسی ازدست رفتهشان افتادند، تا نه از قافله انتخابات مجلس دهم عقب بمانند و نه فرصت بازگشت به شورا را در رقابتهای خرداد 96 ازدست بدهند.
جناح اکثریت درتلاشی بیوقفه(واغلب مواردکمی کوروسردرگم)هرروز خود را به کاندیدایی نزدیک و یا دور میکرد و برای تطهیر سیاسی –اجتماعی خود چه گزینهایی بهتر از محمودرضا شیرازی؟
مکوندی ازجناح موافق و طرفدار سرسخت شیرازی اولین کسی بود که اینبار با خوش بینی نسبت به ورود یک کاندیدا به واسطه یک تشکیلات قومی، درابتدای علنی شدن انتخابات مجلس درمقام منتقد شهردار وارد عمل شد و با چشم گذاشتن به روی حمایتهای بی چون چرای قبلیاش ازشهردار، این بار همه مجموعه عملکردهای مثبت شهردار را در جهت مخالف هزینه کرد و سعی کرد با انتقادهای بیپروا از پروژههای به زمین مانده؛ نظافت عمومی و...خود را مخالف شهردار نشان بدهد تا از لیست مورد حمایت نمایندهای مجلس دهم برای ورود به شورای شهر96 خط نخورد.
اما جناح منتقد شورا بازی بهتری داشت از همان ابتدا آراء خودرا به سبد نماینده (یا شاید دونماینده)قابل اطمیانتری ریخت تا از چند جهت ثبات سیاسی واستقلال رای خود را برای جناح طرفدار که به سمت کاندیدای خاصی چرخش کرده بود؛ به رخ بکشد. دراین میان اما سید فیاض موسوی برانتخاب خود باقی ماند. ازنگاه فعالان سیاسی آن روزها که همه از هرطرف به شهردار می تاختند ایستادن موسوی پای شیرازی ایستادن درمیدان خالی بود. ایستادن دررینگ بدون رقیب. اما این پایان ماجرا نبود.
سید فیاض که حالا خیالش از بابت نمایندگان مجلس راحت شده بود، و خیال نمایندگی خود و شیرازی را هم بر کنار میدید، محمودرضا شیرازی را از محاق در آورد. او با اهدا نشان لیاقت و خدمت به محمود رضا شیرازی در واقع زودتر از موقع برای او مراسم تودیع آبرومندانهای برگزار کرد. او به خوبی میدانست که گروه اولیه موافق شهردار دیگر به هیچ روی به سمت شیرازی چرخش نخواهد کرد و رفتن شیرازی از آبادان قطعی است و به همین منظور نشان لیاقت و خدمت را از جیب کت خاکستریاش بیرون آورد و در حضوور دیگر اعضاء به یقه محمود رضا شیرازی چسباند.
سید فیاض موسوی که از مدتها پیش دریافته بود، بازی با کارت شیرازی؛ یک بازی باخته است با استفاده از تریبون رسانهها بازی تازهای را شروع کرد و دلایل شکستها وناکامیهای شهردار را به بیرون از شهرداری و شورا مربوط کرد. اوتاکید کرد چهرههای سیاسی شهر درنشستهای شبانه برای شورا وشهردار تعیین تکلیف می کنند. او گفت چهرههای سیاسی قصد دارند شهرداری و شورای اسلامی شهر را وارد چالش کنند و تلویحا تلاش کرد با انداختن توپ به زمین سیاسیون آبادان ازخود چهرهایی غیرسیاسی ومدافع شورا بسازد به نحوی که نقشش در برکناری شهردار کمرنگ شده و فراموش شود.
شاید سید فیاض موسوی برای آبادان بدون شیرازی رویای دیگری در سردارد؟
صبر می کنیم.