دولت تدبیر و امید حتی اگر چندان متوجه اهمیت موضوع توسعه در خوزستان نیست، حداقل فکری به حال وجهه و محبوبیت خود در فضای سیاسی و اجتماعی خوزستان بکند و از میان نیروهای بومی، فردي توانمند را بر کرسی استانداری بنشاند و این ماجرای طنابکشی دامنه دار در انتخاب استاندار را پایان بدهد.
سایت تابناک نوشت: بیش از یک ماه از برکناری ناگهانی عبدالحسین مقتدایی، استاندار خوزستان میگذرد و هنوز تکلیف مدیریت ارشد این استان مشخص نشده است و این استان در این چند هفته تحت سرپرستی فرجالله خیبر، معاون سیاسی استانداری روزگار میگذراند.
خبرهای دریافتی خبرنگار ما از خارج شدن دوباره موضوع انتخاب استاندار خوزستان، از دستور کار هیأت دولت حکایت دارد. این در حالی است که گفته میشود، قرار بود در جلسه این هفته دولت، تکلیف استاندار جدید خوزستان تعیین شود.
ظاهراً مسئولان دولتی هنوز متوجه آثار منفی بلاتکلیفی مدیریتی موجود در استان مهم و استراتژیکی چون خوزستان نیستند. به نظر می رسد، برخی مسئولان دولتی قدرت تصمیمگیری جدی و استفاده از اختیارات قانونی خود برای پایان دادن به این بلاتکلیفی را ندارند و با تذبذب و محافظه کاری، سرنوشت توسعه خوزستان را نادیده گرفته اند. خبرهای دریافتی ما حکایت از تغییرات پیاپی در عزم و اراده مسئولان بویژه در وزارت کشور دارد.
با چنین وصفی به نظر می رسد، این تذبذب در تصمیم گیری، فضای موجود و متزلزل مدیریتی در استان خوزستان را ادامه خواهد داد و تبعات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن به زودی گریبان دولت را خواهد گرفت.
متأسفانه مسئولان دولتی آنقدر موضوع انتصاب استاندار را کش میدهند که تعارضات درون استانی به بالاترین حد ممکن برسد و اثرات ناشی از ایجاد فاصله و کینه و دلخوری در میان سیاسیون و نخبگان و فعالان جناح های مختلف، بیش از هر چیزی منافع عمومی مردم خوزستان را نشانه گرفته است. به بیان دیگر، امروزه نه تنها اصل موضوع بلاتکلیفی در مدیریت ارشد استان، عوارض منفی توسعه ای را به دنبال خواهد داشت بلکه پایان ندادن به این ماجرا باعث شده است تا تقابل نیروهای درون استانی روز به روز افزایش پیدا کند که این به نفع فضای اجتماعی، فرهنگی و حتی امنیتی خوزستان نخواهد بود.
دولت روحانی باید بپذیرد متقاعد کردن همه گروهها و جریانات سیاسی و قومی و مذهبی و اجتماعی در استانی چون خوزستان با تنوع گرایش های سیاسی و اجتماعی امکان پذیر نیست و این اتفاق در هیچ یک از ادوار گذشته پس از انقلاب، امکان محقق شدن نداشته است و لذا تلاش دولت برای اینکه به قول معروف همه را راضی نگه دارد، نه تنها تلاشی بیهوده است، بلکه تنها وجهه دولت تدبیر و امید را در اذهان عمومی دچار خدشه جدی می کند.
دولت تدبیر و امید حتی اگر چندان متوجه اهمیت موضوع توسعه در خوزستان نیست، لااقل فکری به حال وجهه و محبوبیت خود در فضای سیاسی و اجتماعی خوزستان بکند و از میان نیروهای بومی فردي توانمند و همراه با خود یکی را بر کرسی استانداری بنشاند و این ماجرای طناب کشی دامنه دار در انتخاب استاندار را پایان بدهد.
حالا دولت به جای حل این چالش و تصمیم گیری بر اساس حقوق قانونی خود، دوباره به دام همان فضاهای اختلافی افتاده و از انتصاب یک استاندارِ لااقل همسو و همفکر با خود عاجز شده است. با ادامه این روند، به نظر می رسد، آنچه در این دولت در حال نادیده انگاشته شدن است، منافع مردم خوزستان و توقف قطار توسعه در استانی است که با انبوهی از مشکلات و محرومیت های دست و پنجه نرم می کند.