علی حسین حسین زاده که در آن زمان سرپرستی روزنامه کیهان را برعهده دارد بلافاصله پس از 2 خرداد سرپرستی روزنامه را تحویل داده و تدارک برای انتشار صبح کارون را شروع می کند که از حمایت همه جانبه ارشاد وقت و شخص خسرونشان برخوردار است به طوری که غالب حمایت ها به سوی صبح کارون سرازیر می شود
">امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
علی حسین حسین زاده که در آن زمان سرپرستی روزنامه کیهان را برعهده دارد بلافاصله پس از 2 خرداد سرپرستی روزنامه را تحویل داده و تدارک برای انتشار صبح کارون را شروع می کند که از حمایت همه جانبه ارشاد وقت و شخص خسرونشان برخوردار است به طوری که غالب حمایت ها به سوی صبح کارون سرازیر می شود
شرحی بر یک روند طولانی افراط و تفریط ؛ از توپخانه حزب مشارکت تا بنگاه اقتصادی شدن
اشاره : در کار رسانه ای از آنجا که رسانه ناطق است و خواننده شنونده ، همیشه فرصتی پیش نمی آید که رسانه در تصویر خود نظر کند و ببیند چه راهی آمده است و چه تاثیری گذاشته و پذیرفته .
که البته برای همه رسانه ها مصداق دارد و قابل ارزیابی است که نشریه چگونه است، کمی است یا کیفی، زیباست یا زشت ؟ خوش اخلاق است یا بد اخلاق؟ حرفه ای است یا غیرحرفه ای ؟ خادم است یا خائن؟ پایبند به اصول است یا فرصت طلب؟ در این نوشتار اما سوژه مورد بحث « روزنامه صبح کارون» به صاحب امتیازی و مدیر مسئولی علی حسین حسین زاده و سردبیری غلامرضا فروغی نیا است . نشریه ای با 2010 شماره انتشار که در مختصری به ارزیابی آن پرداخته شده و از منظری مورد قضاوت قرار گیرد.
روزنامه صبح کارون نخست توسط سید رسول موسوی نماینده اسبق مجلس از اهواز و مدیرکل اسبق آموزش و پرورش خوزستان مجوز انتشار می گیرد. سید رسول که در آن سال ها دارای مسئولیت های اجرایی و قانونگذاری سنگین است فرصت انتشار صبح کارون را ندارد لذا به ارشاد اسلامی مراجعه کرده و صادقانه موضوع را در میان می گذارد که فعلا فرصت انتشار را ندارد و اگر متقاضی واجدشرایط برای این کار مراجعه کرد آماده واگذاری امتیاز نشریه به وی است. علی حسین حسین زاده کسی است که در آن دوره به عنوان متقاضی به ارشاد مراجعه می کند و سیدرسول امتیاز صبح کارون را به وی واگذار می کند. البته خیلی کریمانه و بدون اینکه حتا یک ریال از این بابت دریافت کند.
موسوی البته بعدها نشریه «عصرکارون» را این بار مجوز می گیرد اما از قضای روزگار دست اندرکاران صبح کارون بعدها فراوان علیه وی و نهاد خانه مطبوعات خوزستان به شماره ثبت 551 که وی ریاست هیات مدیره آن را برعهده دارد می تازند و بد اخلاقی می کنند که نمک خوردند است و نمکدان شکستند!
آغاز فعالیت صبح کارون مصادف می شود با دوره دوم خرداد ، رفتن حجت الاسلام و المسلمین فرحانی از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان و آمدن خسرونشان یکی از اساتید دوم خردادی دانشگاه شهید چمران و دوست عطاالله مهاجرانی، علی حسین حسین زاده که در آن زمان سرپرستی روزنامه کیهان را برعهده دارد بلافاصله پس از 2 خرداد سرپرستی روزنامه را تحویل داده و تدارک برای انتشار صبح کارون را شروع می کند که از حمایت همه جانبه ارشاد وقت و شخص خسرو نشان برخوردار است. به طوری که غالب حمایت ها به سوی صبح کارون سرازیر می شود و به عنوان نشریه نورچشمی دوپینگ تسهیلاتی می شود.
صبح کارون در پیوند با شورای شهر دوره اول اهواز به زودی قرار می گیرد که خاستگاهی مشارکتی و دانشگاه شهید چمرانی دارد. در این دوره آگهی های دانشگاه شهید چمران وقت به سوی صبح کارون سرازیر می شود و غلامرضا فروغی نیا که ستون نویس اقتصادی صبح کارون است در مقطعی به عنوان مسئول روابط عمومی شورای شهر اول اهواز به ریاست داریوش ممبینی مسئول شاخه اهواز حزب مشارکت قرار می گیرد. با آمدن فروغی نیا پای آگهی های شرکت فولاد خوزستان که وی همزمان کارمند روابط عمومی آن شرکت است به صبح کارون باز می شود و به یک پایه ثابت دیگر درآمد این روزنامه تبدیل می شود. به حدی که در دوره ای که صبح کارون هفته نامه است میزان آگهی های چاپ شده فولاد در آن از برخی روزنامه های استانی که طبیعتا تعداد انتشار بیشتر و تیراژ گسترده تر دارند فزونی می گیرد که با انتقاداتی در همان دوره مواجه می شود. اما کسی آن انحراف ها را جدی نمی گیرد به حدی که در بین اهالی مطبوعات این نشریه به طنز صبح فولاد خوانده می شود.
ستون پرانتز باز ( ... تریبون و حزب مشارکت شدن)
با پیروزی حزب مشارکت در مجلس ششم در بیشتر حوزه های انتخابیه با پشتوانه محبوبیت آن دوره سید محمد خاتمی ، روزنامه صبح کارون به عنوان تریبون بلامنازع این طیف حاکم قرار می گیرد. به طوری که تیتر اول هر هفته آن از یکی از 3 نماینده اهواز علی الخصوص محمدکربلایی (کیانوش راد) و کهرام است و آن قدر در این کار افراط می ورزد که این بار به «کربلایی نامه» مشهور می شود.
نامی که سیاسیون به طنز برآن می گذارند. با آمدن کربلایی از معاونت دانشجویی شهید چمران به مجلس ششم اهواز کسی که جانشین وی می شود «علی حسین حسین زاده» است که پس از دوره ای با تصمیم حزب مشارکت حاکم بر دانشگاه شهید چمران اهواز به وی بورسیه اعطا می شود تا به کانادا برود و تحصیل کند و در واقع حسین زاده دستمزد خدمات خود برای حزب مشارکت را می گیرد. پس از بازگشت وی از کانادا، مشارکتی ها به تکاپو می افتند تا فرمانده خاموش و خندان «توپخانه حزب مشارکت» را در سمتی کلیدی در خوزستان بگمارند تا از خدمات بعدی او بهره مند شوند. نقطه ای که مشارکتی ها برای مدیر مسئول صبح کارون در نظر می گیرند از معاونت دانشجویی دانشگاه شهید چمران به مدیرکل اجتماعی و امور انتخابات استانداری خوزستان است. اما مشارکتی ها در تلاش برای انتصاب یار دیرین و دارای خدمات متقابل خود به سدی سدید بر می خورند به نام « مهندس عبدالحسین مقتدایی» قوی ترین استاندار خوزستان پس از انقلاب که اتفاقن خط امامی هست .
فشارها به مقتدایی نتیجه ای نمی دهد تا جایی که وی در جلسه ای به صراحت اعلام می کند که مشارکتی ها برای آنکه عامل خود را تحمیل کنند در ستون پرانتز باز 113 اتهام را به من وارد کردند! نقل به مضمون و بدین وسیله ستون پرانتز باز روزنامه صبح کارون که بیشتر نقش زمینه سازی برای عزل و نصب های مدیریتی مشارکت دارد برای انتصاب مدیر خود کار را به جایی رسانده که برای دستمالی قیصریه را به آتش کشیده و در نهایت مهندس مقتدایی بخاطر همین مقاومت ها در برابر زیاده خواهی ها کنار زده می شود و استانداری خنثی و مطیع مشارکتی ها و بی انگیزه و میهمان اصفهان بجز خوزستان ونه بومی و ماندگار به استان تحمیل می شود تا با رفتن مقتدایی بخاطر باج ندادن یکی از کاری ترین ضربه های مشارکت به خوزستان وارد آید. با آمدن فتح اله معین ، علی حسین حسین زاده وارد جرگه مدیریتی استانداری خوزستان می شود تا مشارکتی ها به مراد دلشان برسند.
اما با پایان گفتمان دوم خرداد و ستاندن مسئولیت از مشارکتی ها و دست به دست شدن قدرت به اصول گرایان واقعه ای عجیب رخ می دهد صبح کارون که بیشترین بهره های سیاسی و مالی را از دوم خرداد برده است بلافاصله تغییر موضع و رویکری می دهد!
عدز نویسنده های قدیمی خواسته شده و فروغی نیا که ستون نویس اقتصادی است سردبیر نشریه می شود. بلافاصله نشریه ای که در روزگار حاکمیت دوم خرداد تا آنجا در مشارکت ذوب می شود که حتا پس از توقیف« صبح امروز »به مدیرمسئولی حجاریان زمزمه و رایزنی می شود که بنا به مشابهت اسمی بلافاصله به عنوان روزنامه جایگزین صبح امروز منتشر شود با افول دولت دوم خرداد تغییر رویکرد اساسی داده و عنوان و شعار اولین نشریه اقتصادی خوزستان را برای خود انتخاب می کند!
یاللعجب از فرصت طلبی و تغذیه از جریان حاکم و بعد فرار از هزینه دادن برای آن در وقت تنگی!
این شیوه افراطی در پرداختن به اخبار اقتصادی و گریز از مسائل سیاسی و در واقع- ردگم کنی – به جایی می رسد که عملن این نشریه که زمانی حداقل بخشی از جریان فکری و در کنار آن سهم خواهی و عملیات ایذایی مشارکتی ها را پوشش می داد و به لقب توپخانه مشارکت یا کربلایی نامه مشهور شده بود این بار به دامن اقتصاد و بازار صرف بورس با سردبیری فروغی نیا ادامه مسیر می دهد. این نشریه که در ابتدا مجوز روزنامه داشت اما به دلیل ناتوانی از انتشار به روز ترتیب انتشار «هفتگی» یافته بود پرچمدار گفتمان حقوق هفته نامه ها می شود که البته با تغییر زمینه انتشار به روزنامه سریعا این گفتمان را رها کرده و دیگر از این گفتمان ابرازی در هیچ کجا سخن به میان نمی آورد.
تقریبا رکیک ترین الفاظ و ادبیات مطبوعاتی پس از انقلاب در این نشریه بداخلاق عرضه می شود و با نشریاتی مثل «آوای خوزستان» و« تولید» درگیر می شود تا حدی که از الفاظ مثل «سگول» در نامیدن منتقدان آن دوره اش استفاده می کند، و هر موقع در رقابت ها و مجادلات قافیه را می بازد به توهین و تحقیر در قالب لودگی و هجو دست می یازد که نمونه های اخیر آن در برخورد خانه مطبوعات با این نشریه و واکنش آن بازتاب می یابد و در عین حال سخن منتقدان در قالب جوابیه در صبح کارون سانسور و جعل می شود که به رویه ای معمول تبدیل شده است.
این روزنامه در حال حاضر ویژگی های دیگری نیز دارد از قبیل استفاده حدود 90 درصدی از خروجی خبرگزاری ها البته در اکثر قریب به اتفاق با حذف منبع خبر و با احتساب 5/9 درصد آگهی ها نسبت به کل حجم مطالب و 5درصد هم یادداشت های گاه به گاه و ناپیوسته سردبیر آن که در بیشتر اوقات نیز جنبه خصومت ورزی با این و آن دارد و یا زمینه سازی برای کار اقتصادی.
همچنین از معدود روزنامه هایی است که مدیرمسئول آن بنا به گفته خودش در صحبت با یک نیروی مطبوعاتی که حداقل چهارسال است که در محل روزنامه حاضر نشده به طوری که اگر برخی کارمندان او را ببینند شاید نشناسندش! که ما اظهار نظری درباره صلاحیت قانونی چنین فردی برای ادامه کار نمی کنیم و قضاوت را به اهل فن وا می گذاریم . همچنین گفتنی است که یکی از آخرین نوشته های معدود حسین زاده و شاید آخرین آن برمی گردد به یادداشتی که برای « داریوش ممبینی» عضو شورای سوم شهر و مسئول سابق مشارکت اهواز در قالب یادداشت با مضمون اینکه داریوش زمین خواری نکرد و زمین خورد.
اما 2 سوال از دست اندرکاران صبح کارون و علی الخصوص آقای حسین زاده:
جناب آقای حسین زاده جنابعالی با تغییر رویکردی ناگهانی پس از 2 خرداد از سرپرستی کیهان بریدید و صبح کارون را از آقای سیدرسول موسوی بدون پرداختن بهایی گرفتید و نقش توپخانه رسانه ای حزب مشارکت و علی الخصوص شخص آقای کربلایی را برعهده گرفته و همواره از رانت و چانه زنی و مواهب قدرت این حزب برخوردار بوده اید اما پس از دولت دوم خرداد به مشی اقتصادی نشریه رضایت دادید و فضا را بر کار سیاسی علی الخصوص گفتمان اصلاح طلبی بستید به طوری که همواره در مجامع اصلاح طلبان مورد انتقاد قرار گرفته که چرا به عنوان نشریه ای که در دوره دولت و قدرت تریبون و ارگان حزب مشارکت بوده حاضر به کمترین اطلاع رسانی از اصلاح طلبان نیستید و فضا را به روی آنها بسته اید.
و می دانیم که حداقل در مقطع «محمد کربلایی» به عنوان یک نیروی سیاسی پرکار و وزنه در حزب مشارکت ولی نعمت و چشم و چراغ صبح کارون محسوب می شده است. اما صبح کارون را چه شده است که در دستگیری ساجده کربلایی ( دختر کربلایی ) و همسرش در یک جلسه مذهبی – دعا – پس از انتخابات کمترین خبری منتشر نمی کند و تلاش ندارد تا از امکانات و روابط خود برای خلاصی آنها مایه بگذارد. همچنین می دانیم که تا چندی قبل تاهمین حالا نماینده اول اهواز در مجلس ششم برای امرار معاش و پس از کنار گذاشتن از دانشگاه مجبور به مسافرکشی با پراید در تهران شده است. آیا شما که بیشترین بهره ها از حضور آقایان در قدرت را برده و چه بسا با در اختیار گذاشتن تریبون صبح کارون بر این جریان در استان و کشور دامن زده اید احساس مسئولیت کرده و تلاش برای رفع موضوع داشته اید؟ آیا کنار کشیدن خود را اخلاقی می پندارید و فکر می کنید جامعه شما را رصد نمی کند و فقط شما ناطقید و حتما دیگران در خواب؟ می دانید نام این کار در افکار عممی چیست؟
- لطفا مشخص کنید که میزان بهره مندی شما از بورسیه دکترای تحصیلی در کانادا چقدر هزینه برای نظام آموزشی کشور در برداشته و مقدار آن نسبت به محل اعتباری که به نهاد صنفی خانه مطبوعات خوزستان شده است در چهار دوره فعالیت عرفی و یک دوره فعالیت قانونی و ثبتی با اعتبار صفر دریافتی از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان به چه میزان است؟ و اگر شما وقت حضور یا نظارت بر عملکرد روزنامه و مدیرمسئولی را ندارید چرا یک بار برای همیشه کنار نمی روید و مثل سید رسول موسوی هنگامی که وقتش را ندارید به نفع قانون و جامعه ایثار نمی کنید؟
حدیث عملکرد روزنامه صبح کارون حدیث یک افراط و تفریط تمام عیار است . اعم از بهره بردن حداکثری از منابع استان، سمت های اداری و فرصت های مثل بورسیه در ینگه دنیا، و مدیریت بورس یک شرکت صنعتی به معاونت در دانشگاه و استانداری رسیدن به بهای خوزستانی را از استانداری صالح و کوشا و آبادگر محروم ساختن و توپخانه جریان حاکم وقت حزب مشارکت شدن تا تبدیل شدن به نشریه ای استفاده کنند صرف از خبرگزاری ها و تولیداتی محدود به اندازه تسویه حساب ها و کارشکنی ها آنچنان که در این مدت در مقابل خانه مطبوعات خوزستان و ایران انجام می دهد که البته برای آنان که خرده حافظه ای دارند جای تعجبی ندارد چرا که ماهیت حذفی – رانتی آن در این سال ها بخوبی شناخته شده است به امید صحت، اعتدال، عاقبت بخیری و اصلاح همه رسانه ها که وظیفه اصلاح گری دارند و به جای منافع گذاری شخصی به منافع برتر جامعه و کشور و استان و مردم می اندیشند.