رضا بابادی
بخواهیم یا نخواهیم ،رفتن یک مدیر و آمدن دیگری به جای وی، با حاشیه همراه است و هر چه آن مدیر مهمتر باشد حاشیه هایی که بر گرداگرد این جابجایی ایجاد می شود نیز بزرگتر خواهند شد . در چنین مواقعی حتی یک اظهار نظر نیز می تواند حاشیه های چنین آمدن و رفتن هایی را پررنگ تر سازد و توجه افکار عمومی را جلب کند .
جابجایی استاندار خوزستان نیز درگیر با حاشیه هایی مهم شد که از لحظه ی برکناری ناگهانی دکتر مقتدایی آغاز گشت و تاکنون نیز ادامه دارد و پیش بینی می شود که بعدها نیز ادامه پیدا کند .حاشیه های جابجایی استاندار خوزستان آنقدر جنجالی شد که بر متن غلبه کرد.
پیرامون عزل دکتر مقتدایی استاندار سابق و انتصاب دکتر شریعتی استاندارجوان و جدید، چهره های شناخته شده ی ملی و استانی بارها مصاحبه کردند و دیدگاه های خود را در این خصوص مطرح کردند که این دیدگاه ها نیز مورد نقد و نظر واقع شد . البته همواره آن کسی که رفته چون قدرتش را از دست داده است، بی ملاحظه نقد می شود و آن کسی که آمده چون صاحب قدرت شده است، با ملاحظه مورد تمجید واقع می شود.
برخی مصاحبه ها در این خصوص برای افکار عمومی جالبتر و قابل توجه تر بوده اند که از آن جمله می توان به مصاحبه ای که اخیرا نماینده ی مردم اهواز در مجلس ششم شورای اسلامی انجام داده است ،اشاره کرد و نکاتی را در این خصوص مورد بازبینی و بررسی قرار داد .
حمید کهرام ، در بخشهایی از این مصاحبه با اشاره به اینکه حرفهای پوپولیستی از استانداران سابق روحانی بعید است، اظهار داشت : مطالب مطرح شده از سوی استاندار سابق خوزستان در رابطه با پدرخوانده ها ، خوزستانی های مرکز نشین و اژدهاها یک سری شعارهای عوام فریبانه و پوپولیستی است. استاندار عالی ترین مقام اجرایی دولت در استان است و اختیارات لازم برای انجام کارها دارد. اینکه گفته شود پدرخوانده ها و خوزستانی های مرکزنشین مانع توسعه استان شدند در واقع یک فرافکنی است و با این فرافکنی قصد داریم ناتوانی ها و کارهای ناکرده خود را بر گردن دیگران بیندازیم.
نکته ای که در خلال این تحلیل باید مورد اشاره قرار بگیرد اینست که دکتر مقتدایی از روزهای آغازین پس از انتصابش این دیدگاه را داشت و به زبان جاری می ساخت و بهتر این بود که نماینده ی سابق مردم اهواز در مجلس شورای اسلامی در زمانی که مقتدایی بر مسند قدرت بود، اینچنین وی را نقد می کرد شاید استاندار سابق خوزستان رویه ی خویش را اصلاح می کرد و همچنان استاندار باقی می ماند .اما در آن روزها دکتر کهرام به جای نقد ،پی جوی مناسبات مطلوب با دکتر مقتدایی بود از این رو در نقد نیز تا به امروز کماکان بسته ماند .
در عین حال دکتر کهرام در بخش دیگری از سخنانش استاندار جوان خوزستان را فردی خوش فکر می داند و می گوید : شریعتی یک نیروی فراجناحی است و نیاز امروز خوزستان نیز وجود همین نیروها با تفکرات فراجناحی است..
وی همچنین می گوید : شریعتی استاندار توانمندی است و افراد را بخوبی می شناسد و می تواند افراد را هماهنگ کند. طبعا استاندار تیم مدیریتی خود را از افراد توانمند انتخاب خواهد کرد.
سوال دیگری که پس از بررسی مصاحبه ی دکتر کهرام به ذهن متبادر می شود اینست که اگر تا به این اندازه تصدی گری دکتر شریعتی بر استانداری خوزستان مورد قبول ایشان بود، پس چگونه است که پیش از انتصاب استاندار خوزستان ، دکتر کهرام طی نامه ای به وزیر کشور از به استانداری رسیدن دکتر کیانوش راد ، رئیس شورای سیاستگذاری اصلاح طلبان خوزستان و دیگر نماینده ی مردم اهواز در مجلس ششم سخن به زبان رانده و حمایت کرده است.
بی شک سطوری که دکتر کهرام در آن بیانیه نگاشت به عنوان بخشی از تاریخ سیاست در خوزستان ماندگار می شود .وی در این نامه آورده است :
جناب آقای رحمانی فضلی
وزیر محترم کشور
با عرض سلام و تحیت ، بدینوسیله جناب اقای دکتر کیانوش راد که از چهره های با تجربه ، متخصص متعهد ،کاردان و مورد وثوق گروه های مختلف سیاسی قومی استان است را به عنوان گزینه ای توانا جهت تصدی سمت استانداری خوزستان خدمت شما معرفی می شود . اطمینان داریم رویکرد توسعه نگر و اعتدال گرای جناب آقای کیانوش راد می تواند مسیر حرکت به سمت توسعه و پیشرفت در استان خوزستان را فراهم تر کند و با ایجاد تفاهم و همگرایی منطقه ای زمینه توسعه همه جانبه و پایدار استان خوزستان را فراهم کند.
وی همچنین در این مصاحبه با تاکید بر اینکه به جای اینکه بگوییم چه کسی مدیرکل شود و یا معاونت های استانداری در اختیار چه کسانی قرار گیرد ، باید روی کمپین توسعه ای استان متمرکز شد ، اظهار کرد: در دوره نمایندگی در مجلس ششم به این نتیجه رسیدم که تغییر مدیران در فرایند توسعه چندان تاثیر گذار نیست. مدیران در توان ِ مدیریتی ، حداکثر 10 درصد با هم متفاوتند و اینکه بگوییم با تغییر مدیران شاهد یک سری تحولات خواهیم بود، چنین نیست.
حال سوال دیگری که از ایشان باید پرسیده شود اینست که اگر چنین اعتقادی دارید پس دلیل آنهمه پافشاری بر استفاده ی دکتر مقتدایی از مدیران اصلاح طلب در سطوح مختلف مدیریتی در خوزستان چه توجیهی داشت .
آیا به صورت کلی دکتر کهرام اعتقادی به تغییر در مدیریت خوزستان ندارند ؟و اگر ندارند چگونه است که در حال رایزنی برای تغییر ریاست دفتر استاندار و نشاندن یکی از نزدیکان خود در این سمت می باشند .
شاید اگر اندکی تحلیل های خودمان توسط خودمان نقد شوند ، با چشمان باز تری مسائل را ببینیم و راهی که در آینده در پیش می گیریم ، عوض شود.
بنده خدا عاشق عکس و تبلیغات.
برو توهمون موسسسسه رازی بشین و کار کن اگه واقعا کار کن هستی