عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 23 تیر 1395 نخستین سالروز توافق هسته ای ایران با گروه 1+5 است که به «برجام» شهرت یافته است: برنامه جامع اقدام مشترک یا joint comprehensive plan of Action .
هر چند از اصل توافق هسته ای یک سال می گذرد اما روز تثبیت برجام را می توان 29 تیر 1394 دانست که قطعنامه 2231 شورای امنیت به اتفاق آرا تصویب و صادرشد.
اهمیت این قطعنامه در این بود که 6 قطعنامه صادره در فاصله سال های 2006 تا 2010 را ملغی می کرد.
از سوی دیگر شروع عملیات اجرایی را باید از نیمه دی ماه سال گذشته – آغاز کاری سال میلادی 2016- دانست و بر این اساس می توان گفت از اجرای برجام تنها 6 ماه گذشته و توقعات و انتظارات باید متناسب با این 6 ماه باشد نه یک سال چرا که از تیر تا دی 94 مراحل اداری و تشریفاتی و قانونی نفس گیر و طولانی خصوصا در ایران و ایالات متحده سپری می شد.
مخالفان و منتقدان برجام اصرار دارند بگویند و ثابت کنند برجام دستاوردی نداشته است و این گونه القا می کنند که از فعالیت هسته ای و حق غنی سازی صرف نظر کردیم ولی در قبال آن لغو تحریم ها نیز اتفاق نیفتاد و تعبیر « تقریبا هیچ» را به کار می برند و تکرار می کنند که یک بار رییس کل بانک مرکزی ایران به قصد امتیازگیری از طرف آمریکایی و رفع موانع بانکی در واشنگتن مطرح کرده بود ولی در داخل مورد سوء استفاده مخالفان قرار گرفت.
اما آیا برجام دستاوردی داشته یا نه؟ پاسخ قطعا مثبت است و همین که مخالفان تا این اندازه اصرار داشتند اتفاق نیفتد نشان دهنده اثر گذاری آن است هر چند اصرار دارند که مخالفت خود را در قالب دفاع از حق غنی سازی وانمود کنند حال آن که اتفاقا مهم ترین دستاورد برجام به رسمیت شناخته شدن همین حق غنی سازی بود.
درست است که قبل از برجام 20 هزار دستگاه سانتریفیوژ کار می کردند و بعد از برجام به 6 هزار دستگاه تقلیل یافته اما این 6 هزار به رسمیت شناخته شده و به ثبت رسیده و مانند تفاوت ملک «سند دار» با ملک «نسقی» است.
وقتی جنگی به پایان می رسد و دو طرف صلح می کنند خود صلح یک دستاورد است در حالی که ویرانی های جنگ هم چنان باقی است. توقف ویرانی و جنگ به خود ی خود یک دستاورد است و نمی توان گفت چرا با وجود پایان جنگ، ویرانی ها آباد نشدند چرا که آن یک پروسه دیگر است.
پایان تنش ویران گر میان ایران و قدرت های جهانی نیز به خودی خود یک دستاورد است و برجام را از این منظر می توان مانند صلح دانست. منتها صلح قبل از وقوع جنگ و به همین خاطر نیز رییس جمهور روحانی در نطق سال گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل بر این جنبه – صلح قبل از درگیری- بسیار تأکید ورزید.
مهم ترین دستاوردهای برجام در یک سال گذشته را می توان
- دور شدن خطر جنگ
-دست یابی به بازارهای مسدود شده
- افزایش صادرات نفت خام در حالی که در ادامه آن روند به صفر می رسید
-دست یابی به پول های بلوکه شده مانند 7 میلیارد دلاری که هندی ها می خواستند به جای آن برنج و فلفل به ما بدهند
-و نیز چنان که گفته شد به رسمیت شناخته شدن حق غنی سازی ولو در قبال محدود شدن آن
برشمرد.
در این که سرعت تحولات پس از برجام از انتظارات واقعی یا ایجاد شده کندتر بوده تردیدی نیست البته ما ایرانی ها اساسا در هر واقعه انتظار معجزه داریم و به خاطر سابقه کشاورزی دیم نگاه مان بیش از آن که به زمین باشد تا بکاریم و برداشت کنیم به آسمان است که کی می بارد.
با این حال از نگاه کارشناسان مهم ترین دستاوردهای برجام به جز موارد 5 گانه بالا در موارد دیگری هم هست که به صورت مستقیم محسوس نیست:
نخست این که
-وضعیت پیشابرجام فسادزا بود و به بهانه دورزدن تحریم ها امثال بابک زنجانی از دل آن در می آمدند.
-دوم این که جامعه احساس ناامنی می کرد و روزمرگی جای برنامه های کوتاه مدت و میان مدت چه رسد به دراز مدت را گرفته بود.
از این دو مهم تر اما این است که ایران را در وضعیت متهم نشانده بودند و هر که به خود جرأت می داد پولی بلوکه کند یا از اجرای تعهدی سرباز زندیا منتی بگذارد. برجام اما این ذهنیت ها را زدوده است.
دو مثال می تواند موضوع را روشن تر کند:
وقتی اتومبیلی از جاده اصلی منحرف می شود و در آستانه سقوط به دره بوده اگر دوباره به مسیر بازگردد همین که به دره نیفتاده اتفاق بزرگی است و راننده نمی تواند ناراضی باشد که چرا ناگهان به مقصد نرسیده است چون تا مقصد کیلومترها مانده اما اگر او را به جاده برنمی گردانند هرگز به مقصد نمی رسید. اگر نابرجامی ها نگران به مقصد رسیدن نبودند به این خاطر بود و هست که اساسا دغدغه توسعه ندارند. به دل سوزی های اقتصادی و معیشتی شان نگاه نکنید.
تنها به یاد آورید که در زمستان 91 می گفتند یک وعده غذا در روز کافی است و می خواستند نان و اورانیوم بخوریم.
مثال دوم: نسبت تحریم ها با اقتصاد و معیشت مثل پای گچ گرفته بود. گچ را که باز کنند اما شخص تازه به حال عادی بازمی گردد نه این که دونده و قهرمان المپیک شود.
می گویند انگشتان فردی شکسته بود و پس از بهبود از پزشک خود پرسید حالا می توانم پیانو بنوازم؟ پزشک گفت: بله انگشتان شما حرکت و توانایی خود را بازیافته اند. فرد پاسخ داد: چه خوب! پیش از این آسیب نمی توانستم پیانو بزنم! حالا حکایت برجام است. قرار نبود برجام ما را به لحاظ اقتصادی به وضعیت فوق العاده برساند. قرار بود از شکل غیر عادی به عادی تبدیل کند و همه این تلاش ها و تکاپوها برای رسیدن به شکل عادی بود و این اتفاق افتاده هر چند روند آن کُند است یا کندتر از انتظار.
از این روست که نخستین سالروز برجام را باید گرامی داشت و از یاد نبرد. چون کسانی و محافلی می گفتند نمی شود اما شد آن هم چه شدنی و این همه سنگ اندازی و یأس پراکنی در این یک سال پس از تصویب به خاطر آن است که فرض را بر این گذاشته بودند که بگویند دیدید گفته بودیم نمی شود؟ حالا که می بینند شده چه بگویند جز آن که مدعی شوند دستاوردی نداشته است؟!