شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۲۴۹۹
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۵:۳۴
به بهانه ناسزاگویی‌های این روزها
وندال ها یا تماشاگر‌نمایان فوتبالی هویت واقعی خود را مخفی نمی کنند، در فضای مجازی اما با جمعیت بی نام و نشانی رو به روییم که از به کارگیری نازل ترین واژه ها پیش چشم صدها غریبه ابایی ندارند.
1- « فحش، یکی از اصول ایجاد تعادل در آدمیزاد است. اگر فحش نباشد آدم دق می‌کند! از تعداد و نوع فحش در هر زبانی می‌شود از اوضاع مردمی که در یک ناحیه زندگی می‌کنند سردرآورد و رابطه بین آنها را کشف کرد. زبان فارسی اگر هیچ نداشته باشد فحش آبدار زیاد دارد. ما که بر سر این ثروت عظیم نشسته‌ایم چرا ولخرجی نکنیم؟!»

این را صادق هدایت گفته اما بعید نیست اگر در روزگار ما همین داستان نویس فقید در میان ما حضور داشت و از ابزار مَجاز برای انتشار یادداشت هایش استفاده می‌کرد ناگزیر می‌شد همین جملات را در صفحه‌ای پرایویت شده به اشتراک بگذارد؛ چون هر چهره شناخته شده  با صفحه پر ترددی در ایران اگر لحظه ای دیر بجنبد و سرش را دیر بدزدد احتمال آن که مغز متلاشی شده‌اش را کف پیاده رو های مجازی ببیند بسیار حتمی است!

تفاوتی نمی‌کند هنرپیشه باشد یا بازیکن فوتبال، کارگردان یا شاعر، مدل عکاسی یا سیاستمدار، تقریبا هیچ نشانه‌گذاری یا پیش بینی قبلی وجود ندارد برای حدس این که محل حادثه و قربانی بعدی در آمریکاست؟ شاخ آفریقا؟ سواحل غرب مکزیک یا همین تهران خودمان؟!

تنها کافی است شخصی خبرساز شود تا در کسری از ثانیه کیبورد‌ها مسلح به ناسزا شوند. راوی قصد تفت دادن کلیشه‌های اخلاقی و  بهداشت کلامی را ندارد اما بر مبنای جمله نقل شده از داستان‌نویس فقید ایرانی می‌توان پرسید آیا واقعا سطح تربیتی برخی از ما به درجاتی رسیده که در حال صادرات فحش آبدار به اقصا نقاط گیتی و ترسیم هویت نارسایی از ایران‌ایم؟

2- بنجامین ویلیامز را می شناسید؟ احتمالا ذهن شما درصدد کشف نسبتی میان او و رابین ویلیامز (کمدین آمریکایی) شده باشد اما نه نسبتی ندارند. 

نمی شناسید یا به یاد نمی آورید؟ حق هم دارید. بن ویلیامز داور استرالیایی است که در جام ملت های آسیا 2015 با نشان دادن کارت زرد دوم به بازیکن تیم ملی کشورمان (مهرداد پولادی) سبب شد تیم ایران از گردونه رقابت‌های جام ملت‌های آسیا حذف شود.او پس از بازی قاعدتا به خانه بازگشته، کلید کولر را زده، چای ریخته، نوت بوک اش را گشوده و با حجم انبوهی از آدم های ناشناس فحاش با زبانی عجیب رخ به رخ شده.

ماجرا به همین جا ختم نمی شود. حمله بی سابقه به صفحه «لیونل مسی» به خاطر هم گروهی با ایران در جام جهانی 2014 نیز از این دست بود و این پرسش را شکل داد که آیا فضای مجازی مجال تازه ای برای پا عوض کردن و  فحاشی فوتبالی هاست؟

 اما هر چه این موارد لااقل توجیهی در ارتباط داشتن با ایرانیان دارد؛ مورد عجیب «دیمیتری پایت» بی نهایت بی مبنا و بی دلیل جلوه می کند. بازیکن تیم ملی فرانسه در جریان بازی با پرتغال در یورو 2016 موجب مصدومیت کریستیانو رونالدو  شد و در نتیجه بازیکن کلیدی پرتغال را مجبور به ترک زمین کرد.پس از خروج رونالدو از زمین عادل فردوسی پور و حتی در میانه دو نیمه پیمان یوسفی بارها از ایرانیان فوتبال دوست خواهش کردند دست از هجمه به صفحه شخصی بازیکن فرانسوی بردارند و توضیح می دادند که این بازی اساسا به ما ربطی ندارد! 

دایره حمله کاربران اینترنتی اما محدود به فوتبالی ها نیست. شکیرا، دختر باراک اوباما، آزاده نامداری، سخنگوی کاخ سفید، هانیه توسلی، لئوناردو دی کاپریو، گلشیفته فراهانی، بنیامین نتانیاهو، قاتل ستایش، کولیندا کیتاروویچ(رییس جمهور خانم کرواسی)، محسن چاوشی، ابرو گوندش، الهام چرخنده، برخی بازیگران فیلم های مستهجن و ... مثال های دیگری هستند. 

آنچه از ارتباط صفحات مجازی این اشخاص مشهور به نظر می رسد حاوی این نکته است که برخی کامنت گذاران انگار جمعیت خاصی هستند که محل تجمع به حالشان فرقی نمی کند بلکه از صفحه ای به صفحه دیگر ییلاق و قشلاق می کنند و به محض پاک یا پرایویت شدن صفحه ای سوژه دیگری می یابند و به صفحه دیگری می کوچند. برخی ها آن ها را وندال می نامند. 

وندالیسم به ‌معنای تخریب کنترل‌نشده اشیاء و آثار فرهنگی باارزش یا اموال عمومی است که یک ناهنجاری اجتماعی به حساب می‌آید و دلایل متعددی برای آن عنوان می‌کنند. وندالیسم را در زمره انحرافات و بزه‌کاری‌ها دسته بندی می‌کنند. 

با این حال وندال ها یا تماشاگر نمایان فوتبالی هویت واقعی خود را مخفی نمی کنند، در فضای مجازی اما با جمعیت بی هویت و بی نام و نشانی رو به رو هستیم که ابایی از به کارگیری نازل ترین واژه ها پیش چشم صدها غریبه ندارند.

3- رسانه، آموزش و پرورش و جامعه چه ادبیاتی را به ما می‌آموزند و چگونه فرهنگ را نهادینه می‌کنند؟ نگاهی به کتاب‌های درسی و برنامه های تلویزیونی بیندازیم. آیا به این موضوع پرداخته‌اند؟

 نصیحت و پند و اندرز را نمی گویم. از آموزش می‌گوییم. همین حالا هم شروع کنیم شاید چند سال دیگر نتیجه بدهد. همین حالا کتاب های درسی را تورق کنیم.

 برای بچه هایی که غالب آنها ساعت یا ساعاتی از روز را با تلفن های همراه سرگرم اند و در شبکه های اجتماعی سرک می‌کشند آیا این کتاب ها نکته ای و آموزه‌ای دارد؟ وقتی چیزی یاد نمی‌دهیم یا آنچه یاد می‌دهیم دندان گیر نیست چه انتظاری داریم؟ 

 
4- حالا بیایید این بار از زاویه تازه ای با خودمان روبه رو شویم و تصور کنیم یک فرازمینی هستیم در حال بررسی یک موجود ناشناخته بر روی کره زمین. حالا آدمیزاد را موجودی می بینیم تشکیل شده از مقداری کلسیم و آهک، به اندازه ده کیلو گچ و اکسیژن و هیدروژن و پتاسیم و فسفر و نیتروژن و آهن و مواد عالی معدنی دیگر و مقدار قابل توجهی آب!

 با یک حساب سر‌انگشتی می‌توان گفت هر آدمیزاد بالغ را اگر تجزیه کنیم می شود یک مقدار از این مواد؛ که اگر در نمودار مالی ترسیم شود احتمالا سر جمع می شود 200 هزار تومان! به عبارتی با 200 هزار تومان می شود یک آدمیزاد بالغ را جمع کرد! سوال اما اینجاست: محصول آیا انسان می شود؟
comment
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
انتشار یافته: ۱
comment
comment
مرجان کرد
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۱:۴۳ - ۱۳۹۵/۰۴/۲۹
comment
0
0
comment دوست عزیز لطفا منبع ونام نویسنده را درج کنید
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار