شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۲۵۷۴
تاریخ انتشار: ۳۰ تير ۱۳۹۵ - ۱۲:۳۵
فرشیدخدادادیان
مدرس دانشگاه و پژوهشگر تاریخ نفت

سی تیر1331 یکی از نقاط عطف دوران دوران ملی شدن صنعت نفت است.سالروز حضور مردمی در حمایت از دولتی که هرگاه با دربار و مجلس به چالش می خورد،با فراخوان حضور خیابانی حامیان،پایگاه اجتماعی خود را به طرف مقابل یادآوری می کرد!

بسیاری قیام سی تیر سال 1331 در حمایت از دولت دکتر مصدق را ثبت و ضبظ شده در حوادث میدان بهارستان و ساختمان مجلس شورای ملی و حمایت گسترده ی مردمی از دکتر مصدق برای بازگشت به نخست وزیری می دانند،اما حقیقت این است که همزمان در مناطق مختلفی از ایران وخصوصا مناطق نفت خیز نیز این حضور و حمایت وجود داشت.

علیرغم محدودیت های طبیعی آن زمان برای سرعت در انتشار اخبار در سطح کشور،دامنه ی اعتراضات مردمی به بازگشت قوام به کرسی نخست وزیری در کل کشور منتشر شده بود و خصوصاً در خوزستان و آبادان نیز مردم این حوادث را رصد می کردند و البته که برخورد احساسی با موضوع نیز در آنمقطع بسیار طبیعی می نمود!گو اینکه در همان ساختمان مجلس در تهران نیز خسرو خان قشقایی،بزرگ ایل قشقایی فارس و نماینده فیروز آباد در مجلس شورای ملی همزمان با پیروزی مردمی در بازگشت دکتر مصدق به قدرت به خبرنگاران گفته بود؛اگر دولت قوام ایستادگی و شدت عمل نشان می داد و بار دیگر دست عمال انگلیسی را باز می گذاشت که بر آبادان دست یابند،کارگران قشقایی و فارس که نقاط حساس آبادان را در دست گرفته بودند با کمک کارگران آماده هرگونه فداکاری بودند و پالایشگاه آبادان به کلی منفجر می گردید.(1)

این امر تنها حرف و گفته فعالان و ناظران داخلی نبود!نویسندگان،روزنامه نگاران و حقوقدانانی که با استقرار دولت دکتر مصدق به ایران آمده بودند نیز تقریباً به اتفاق،همه در خاطرات خود از وجود احساس ضد کمپانی در ایران گفته و نوشته اند.خانم دروتی تامپسون،نویسنده معروف امریکایی که پس از ملی شدن نفت در ایران و همزمان با تحریم های نفتی ایران و تعطیلی پالایشگاه آبادان از این شهر بازدید کرده بود یکی از این ناظران خارجی بود که در گزارش بازدید خود،آبادان را شهر نفت نامیده و با مرور خاطرات و شنیده های خود از این شهر نتیجه گرفته بود؛ایرانیها مایلند از فقر و گرسنگی بمیرند ولی زیردست انگلیسی ها کار نکنند!(2)

خانم تامپسون که در سال 1331 به ایران آمد،پس از بازگشت طی مقاله ی مفصلی در روزنامه ی کانادایی"تورونتو کلوب"راجع به اوضاع ایران و خاورمیانه نوشت؛مردم ایران و خاورمیانه مدعی هستند که خارجیها خود را بهتر و برتر از ملل آسیا می دانند و قدرت مالی و نظامی خود را به رخ آسیایی ها می کشند غافل از اینکه این قدرتها هیچکدام دائمی نیستند و روزی از بین خواهند رفت!او در این مقاله چنانکه پیشتر آمد،آبادان را"شهرنفت"نامید و مشاهدات خود از این شهر را اینگونه توصیف کرد؛"...آبادان که در ایران واقع است و مرکز مهم شرکت نفت ایران و انگلیس بود در نخلستانهای زیبا ساخته شده و خیابانها و جاده های آسفالته و تمیزی دارند.

در هر جای آبادان باغچه های زیبا و خانه های تمیز سنگی و کارخانه بزرگ مشاهده می گردد که چند میل مربع از آن شهر را فرا گرفته.موقعیکه من بدانجا وارد شدم،حتی یک دودکش دود به هوا نمی فرستاد.و تمام کارخانه ها و دستگاههای عظیم خاموش در مرگ بودند.شرکت نفت ایران و انگلیس سالیانه در حدود پنجاه میلیون دلار به ایران می پرداخت و اکنون خزانه داری ایران که از این درآمد محروم شده مجبور است سالیانه چندین میلیون دلار بعنوان حقوق کارکنان بیکار نفت بپردازد."خانم دروتی همچنین به شرح صحبتهای خود با یکی از مهندسین ایرانی نفت در آبادان اشاره می کند که در آبادان با یکی از کارمندان صحبت می کردم.او گفت که من در یکی از دانشگاههای لندن فارغ التحصیل شده ام و دارای لقب و عنوان مهندس شیمی می باشم ولیکن مادامیکه انگلیسی ها در اینجا بودند من یک کار ساده اداری داشتم و می دانستم که هرگز ترقی نخواهم کرد.هیچ یک از ایرانیها هر اندازه ای هم که صاحب معلومات و حرفه بودند در زمان انگلیسی ها شغل مهمی نداشتند و نمی توانستند به انگلیسی ها دستور بدهند.مهندس مزبور گفت که من دیگر هرگز برای انگلیسی ها کار نخواهم کرد و بهتر است ما از گرسنگی بمیریم تا برای آنها کار کنیم.(3)

چنین جو عمومی بود که مردم مناطق نفتخیز و کارکنان صنعت نفت را در روز سی ام تیرماه 1331 با مردم تهران و دیگر نقاط ایران در حمایت از دولت دکتر مصدق همگام و همراه کرد.در گزارشی که از طرف مقامات رسمی آبادان انتشار یافت اعلام گردید که عصر روز دوشنبه سی ام تیرماه،هنگامیکه یک تانک سنگین ارتش برای متفرق ساختن جمعیت تظاهرکنندگان در یکی از خیابانهای آبادان مشغول گردش بود،ناگهان زنی از میان جمعیت بیرون دوید و در اثر برخورد با تانک به قتل رسید.

بر اثر وقوع این حادثه بکلی شهر آبادان متشنج و کلیه کارگران کارخانجات و پالایشگاهها به استثنای کارخانجات آب و یخ و برق دست از کار کشیده و در خیابانها مشغول تظاهرات و دادن شعار مرده باد انگلیس،زنده باد مصدق شدند.در شرایطی که بر اثر این تظاهرات پالایشگاه فرعی آبادان که تقریباً چهل تا پنجاه و پنج درصد از محصولات مواد نفتی مورد احتیاج کشور را تهیه می کرد نیز تعطیل شد،آقای فلاح،کفیل پالایشگاه آبادان به خبرنگاران گفت که با تعطیل پالایشگاه مزبور جای هیچگونه نگرانی برای تامین مواد نفتی مورد احتیاج کشور نیست،زیرا ذر مخازن آبادان مقادیر زیادی نفت برای احتیاجات کشور موجود است و از آن محل می توان موارد مورد احتیاج را تامین کرد.

آبادان،خرمشهر و روستاهای اطراف از دیرباز محل سکونت ایرانیان عرب زبان محلی بود.همانها که در شکل گیری شهر آبادان و همچنین تاسیس پالایشگاه در کنار کارگران بختیاری و دیگر کارگران ایرانی و هندی حضور داشتند و بعد از افتتاح پالایشگاه نیز به استخدام کمپانی درآمده بودند.یکی از شگردهای استعمارگران کمپانی ایجاد تفرقه و تشویق حرکت های واگرایانه در منطقه خوزستان بود،اما هنگامی که همزمان با قیام سی تیر تعداد زیادی از عشایر عرب زبان خوزستان به حمایت از دولت دکتر مصدق برخاستند،انسجام ملی ایرانیان خوزستانی به نمایش درآمد.

روزنامه اطلاعات در شماره اول مرداد 1331 خود در پوشش اخبار قیام سی تیر در ایران نوشت؛"...خبر دیگر حاکی است که امروز جمع زیادی از زن و مرد عشایر عرب در حالیکه کفن به تن کرده بودند از طرف خرمشهر وارد شهر آبادان شده و بر له دکتر مصدق شروع به تظاهرات و ابراز احساسات نمودند.صدها هزار تن تظاهر کنندگان امروز در برابر تلگرافخانه اجتماع نموده و فریاد می زدند چنانچه یک انگلیسی به خاک ایران مراجعت کند او را پاره پاره خواهیم کرد.قرار است فردا عصر مردم آبادان در پشت بام منازل خود به دعا و نماز بپردازند.(4) 

مردم آبادان در کنار دیگر ساکنان مناطق نفتخیز و بیشتر شهرهای بزرگ ایران در قیام مردمی سی تیر حضور داشته و با آمادگی جانبازی در راه وطن،استقلال طلبی و وطن دوستی خود را به نمایش گذاشتند.حضوری مردمی که به استعفای قوام و بازگشت دکتر مصدق به قدرت منجر شد اما تنها یک سال پس از آن بود که خیابان های اطراف میدان بهارستان شاهد حضور چماق داران مخالف دولت ملی و سکوت نسبی مردم بود!؟آیا مردم حضور تاثیرگذار و سرنوشت ساز خود در سی تیر 1331 را در بیست و هشتمین روز از مرداد سال1332 فراموش کرده بودند؟

پانوشت ها:
1- روزنامه اطلاعات/چهارشنبه اول مرداد1331 /صفحه 2
2- روزنامه اطلاعات/یکشنبه 29تیر1331 /صفحه3
3- همان
4- روزنامه اطلاعات/چهارشنبه اول مرداد1331/ص3

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار