امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
هنوز خیلی از اکران فیلم های عید فطر نگذشته که کلاه قرمزی با فروش میلیاردی گیشه های سینما را از آن خود کرد و بحث و جدل های فراوانی را به همراه داشت که خود نشان از حساسیتی است که مردم برای این شخصیت عروسکی – کارتونی قائلند.
در شرایطی که رکود در عالم سینما خودنمایی می کند و کمتر فیلمی با استقبال عمومی مواجه می شود کلاه قرمزی آمده و دم از فروشی میلیاردی می زند. اما فکر می کنید دلیل استقبال گسترده مردم چیست؟ شاید اصلی ترین دلیل شخصیت عروسکی آن است. شخصیت هایی که حداقل سه دهه از مردم با آن زندگی کردند و برایشان خاطره است و کلاه قرمزی برای شان به نوستالژی تبدیل شده است. پس می توان به این نتیجه رسید که مردم به دنبال نوستالژی های خود می روند. در این میان اما اهواز برایمان از چند نوستالژی ساخته شده. پل سیاه، پل سفید، کارون، علی ابن مهزیار اهوازی، ساختمان سیلو، میدان ساعت ، فلکه پنج نخل و البته پارک فراموش شده لاله! بی گمان پارک لاله اهواز یک نوستالژی فراموش نشدنی است. در شهری که روزگاری همجواری با علی ابن مهزیار، کارون، فلکه پنج نخل و ... مردم شهر را به این فضای سبز سوق می داد. تا گذران اوقات آنان مزین به این نوستالژی های کنار هم چیده شود، بی گمان کمتر کسی پیدا می شود که این پارک را به یاد نیاورد.
اما شرایط امروز این پارک چیست؟ علف های خودرو ، شب هایی تاریک و عدم روشنایی و نرده هایی که گذران زمان رخسار خاکی و زنگ زدگی را برایشان به جای گذاشته است. این نیاز حس می شود که در کنار ساحل سازی هایی که چندی است به دغدغه ی مسئولین تبدیل شده، تعمیرات و یا بازسازی پارک لاله نیز از سر گرفته شود تا تمام خاطرات گذشته زنده شود. بی گمان هزینه تعمیر از ساخت کمتر است. پس بهتر است به جای جاسازی مکان های دیگر برای ساخت، همین پارک های گذشته خود را احیا کنیم.