شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۴۵۳۳۶
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۴:۱۰
عباس مدحجی

ایران ، کشوری پهناور است که  تنوع قومی و نژادی در گستره ی جغرافیایی آن مشهود و مشخص است. این گوناگونی در طول تاریخِ پر فراز و نشیبِ آن ، دستخوش تغییرات زیادی شده و گاها از مرزهای مشترک با دیگر قلمروها ، نژادهایی را صادر یا وارد کرده ولی این تنوع همواره در کشور وجود داشته و تا به امروز موجودیت خود را حفظ کرده است.

به نظر    مک لین « قومیت» چگونگیِ تعلق به یک گروه قومی است. قومیت شامل آگاهی نسبت به ریشه های تاریخی و سنتهای مشترک است و یا برخورداری گروهی از ریشه جغرافیایی، زبانی، مذهب و الگوی سکونت مشترک است. بعضا داشتن  ملاحظات سیاسی مشابه به ویژه در رابطه با سرزمین و نهادهای سیاسی نیز به قومیت تعبیر میشود ، همچنین برخورداری از نوعی احساس تمایز و متفاوت بودن از دیگران هم از دیگر تعاریف قومیت است .(طرح و بررسی استراتژیک، 1379، ص 7 و 9)

امروزه علیرغم تعاریفی که از دهکده ی جهانی در اذهان است و سعیی که در نزدیکی اقوام به یکدیگر برای کمرنگ شدن مرزهای فرهنگی سیاسی صورت گرفته ، با نگاهی دقیق متوجه میشویم هنوز هم قوم گرایی و ارزش نهادن به باورها ، آداب و زبان مادری کارکردهای خود را خصوصا در مناطق و استانهای ایلیاتی حفظ کرده است . این کارکرد در کشور ما در زمان انتخابات و یا عزل و نصبها در پُستهای مختلف سیاسی_اداری بیشتر دیده میشوند .

 این دیدگاه به خودیِ خود بد نیست ولی مشکل از آنجا آغاز میشود که رو در روی شایسته سالاری قرار بگیرد. شایسته‌سالاری (meritocracy) به شیوه‌ای از حکومت یا مدیریت گفته می‌شود که در آن دست‌اندرکاران بر پایهٔ توانایی و شایستگی‌شان برگزیده شوند و نه بر پایه ی قدرت مالی یا موقعیت اجتماعی و فامیلی. فناوری‌های نوین و شتاب تحولات و تغییرات، نیاز به نیروی انسانی متخصص را بیش از پیش کرده است.

این امر بنگاه‌ها و دولت را به سوی نظام و سیستمی شایسته سالار رهنمون می‌کند. در جوامع شایسته سالار، نگرش‌های خویشاوندسالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره مطرود است. نظام شایسته سالار، نظامی است که در آن افراد مناسب در مکان و زمان مناسب منصوب شده و از ایشان بهترین استفاده در راستای اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی به عمل آید. ( wikipedia/fa)  

هرجا که قوم گرایی جلوی شایسته سالاری بایستد محکوم و مطرود است. متاسفانه این موازنه ی ناهمگن در کشور ما خیلی وقتها به نفع قوم گرایی تمام شده است و مسئولین کم قدرت و بعضا کم سواد قوم گرایی را با پوشش بومی گزینی مخفی کرده و چاهی برای مجموعه ی تحت مدیریت خود میکَنَند که قبل ازهمه قوم خودشان در آن خواهند افتاد . زمانی که کاندیداهای انتخاباتی متینگهای انتخاباتی خود را با رنگ و لعابِ گرایش به قومیت با هدف جذب آرای بیشتر جلا میدهند شایسته سالاری را کشته اند.

 زمانی که مدیران کل ادارات و دوایر مختلف درصدی از انتصابات خود را به قومیت خاصی چه بومی چه غیر بومی اختصاص میدهند ، شایسته سالاری را کشته اند . زمانی که ملتی با چشم بستن روی توانایی و استعدادها و لیاقتهای افراد ، خواهان تصاحب مراکز قدرت توسط  افرادِ نالایقِ قوم خود هستند شایسته سالاری را کشته اند.  بدیهی است که این امر موجب از دست رفتن فرصت ها برای سایر افراد توانمند و با سواد و با انگیزه و در نهایت خروج پتانسیلهای انسانی می گردد و این موضوع نیزعموماً مبنا و زمینۀ کشمکش های فرصت سوز و تقابل های دور از شأن بین سایراقوام و طوایف می گردد (پایگاه خبری دانا) . گاهی لازم است مرز قوم گرایی و بومی گزینی مشخص شود تاموقعیت ماهیگیری در این آب گل آلود از  فرصت طلبان گرفته شود.

 بومیِ هر منطقه ای شرعا ، عُرفا و قانونا در منتفع شدن از تمامی پدیده های اقتصادی، طبیعی و سیاسی منطقه ی سکونتش از سایر بهره مندان از آن پدیده اولی تر است، کما اینکه در بحث اشتغال،اولویت دادن به سرمایه گذاران بومی ، جذب و تعالی علمی ساکنین هرمنطقه و افزایش قدرت اقتصادی از نگرشهای پایه ای به شمار میرود،پیش شرط این پذیره ، وجود اشخاص بالیاقت ، مستعد و دارای توانِ همکاری در این زمینه ها بین بومیان است به گونه ای که شرایطی برقرار نشود که به صرفِ تفکر بومی گزینی ، راه برشایستگان و دانایان ببندیم .

 بین استانهایی که بافت قومیتی مختلف دارند خوزستان زرخیز بجهت داشتن منابع کلان اقتصادی و موقعیت استراتژیک ملی برای کشور جایگاه ویژه ای دارد.  ما در استانی زندگی میکنیم که خواه ناخواه تحت تاثیر مساٸل قومی و طایفه ای تصمیم گرفته ایم یا نظریاتی اراٸه داده ایم ; تصمیماتی که برای حفظ منافع و بدون توجه به مصالح گرفته شده اند.

اگر میخواهیم در ابتدا خدمتی به قومیت و  درثانی خدمتی به ملیتمان بکنیم اول باید در ذهن خود شایسته سالاری را فارغ از هرگونه تعصب بی جا حاکم کنیم. باید بپذیریم ،لایقِ بدون امتیاز قومیت،کارآمدتر و مفیدتر از نالایقِ هم قوم است.باید کارگروهایی از نخبگانِ استان به نسبت جمعیت از تمامیِ اقوامِ موجود در استان تشکیل دهیم ، موقعیت سواد آموزی تا مدارج عالی را برای فرزندان اقوام فراهم کنیم ، مانع مهاجرت نخبه های خود به دیگر شهرها شویم ، تعصبات قومی را در قلب رشد وتعالی و پیشرفت تعریف و سازماندهی کنیم ، آموزش و تجربه اندوزی را در کلیه ی سطوح ، رشته ها و فنون و حِرَف در میان بومیان نهادینه کنیم. اینگونه میتوانیم قوم گرایی را در راستای شایسته سالاری برای استان خود و دیگر مناطق قومی بکار بندیم.

تجارب تلخ مدیران پروازی، بی توجهی پیمانکاران خارجی به بافت زیست محیطی منطقه، عدم بکارگیری جوانان بومی منطقه توسط رٶسای غیر بومی ،  به علاوه  تحمل ویرانی های هشت سال جنگ تحمیلی، مردم خوزستان را که عمدتا از اقوام غیور عرب و لر تشکیل شده اند با این نتیجه گیری روبرو کرده که ساختار قومیتی خود را حتی در مناسبات سیاسی حفظ کنند و با سعی در جذب حداکثری امتیازات طایفه ای ، قومی و قبیله ای برای خود ،حتی الامکان  دست غیر بومی ها و غریبه ها از کنترل قلمرو آباء و اجدادیشان کوتاه کنند و بتوانند زیر پرچم نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باحفظ تمامیت ارضی میهن اسلامی ،کنترل و سازندگی استان خودشان را به فرزندان همین استان واگذارند. بستری که انقلاب اسلامی برای سایر اقوام هم در سراسر کشور تامین کرده است. لر،کُرد،عرب،تُرک،آذری،گیلکی،مازنی،سیستانی،بلوچ،فارس،و..... اقوام ایرانی در سالهای پُر حادثه و تاریخ تلخ وشیرین این میهنِ زخم خورده آموخته اند که هرچقدر به موجودیت خویش پایبندند ، باید به حضور اقوام دیگر در کنار خود احترام بگذارند و این  تعامل تا زمانی که در بستری منصفانه و دوستانه در جریان باشد همه از فضای مناسب به وجود آمده بهره مند خواهند شد.

رسول اکرم(ص) می فرماید : «هرکسی که در دلش به اندازه یک دانه خردل از تعصب قبیله ای باشد خداوند او را در روز قیامت همراه اعراب زمان جاهلیت محشور میکند(وسایل الشیعه، ج 15 باب 57).

نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار