یک کارشناس نشر از رکود ترسناک و مطلق در حوزه نشر و کتاب میگوید و معتقد است: مردم با کتاب قهری تاریخی دارند.
فرید مرادی در گفتوگو با ایسنا درباره طرحهای دولتی و غیردولتی که برای ترغیب مردم به کتابخوانی اجرا میشود، اظهار کرد: الان تیراژ کتابها به 100 نسخه و 200 نسخه رسیده است. برای مثال ما امسال کتاب برنده جایزه نوبل را در 500 نسخه چاپ کردهایم که فکر میکنم تا الان 200 نسخه از آن فروش رفته است. این یعنی رکود مطلقی در بازار کتاب حاکم است.
او در ادامه با اشاره به سیاستهای دولتها در دورههای گذشته در حوزه کتاب و نشر گفت: دولتها معمولا نزدیک انتخابات که میشود شایعاتی مبنی بر برداشتن ممیزی مطرح میکنند یا اینکه میگویند میخواهیم آن را به خود ناشران بسپاریم که اصلا معلوم نیست یعنی چه؟ تا کنون هیچ فرمولی برای این قضیه تدارک دیده نشده است. اما هر چند وقت یک بار این مسئله را به ذهن جامعه میاندازند. در صورتی که این موضوع و همچنین تبعات و تأثیرات کلان ممیزی در طول چند دهه باید کارشناسی و آسیبشناسی شود.
مرادی با اشاره به مشکلات دیگر حوزه نشر اظهار کرد: مسئله ممیزی در کنار شبکه زیرزمینی که الان غوغا میکند باعث شده که تقریبا در حوزه فروش کتاب به رکود مطلق برسیم. الان در کنار خیابان کتاب ممنوع و غیرممنوع فروش میرود و آنچنان فروشی دارد که خود ما به آن سمت گرایش پیدا میکنیم، چون سفره رنگینتر است!
این کارشناس نشر همچنین گفت: الان در سیدیها دین و ایمان مردم کنار خیابان حراج میشود. این موضوع یک وضعیت متناقض به وجود آورده است. زمانی که یک جناح سیاسی میخواهد جناح دیگر را به زیر بکشد از این موضوعها استفاده میکند و ناشران، نویسندگان و هنرمندان را به مرغ عروسی و عزا تبدیل میکنند. همه اینها باعث شده ناشر و کتابفروش و نویسنده دلزده شوند.
او سپس به اینترنت و رسانههای دیجیتالی و نقش آنها در حوزه نشر اشاره کرد و گفت: الان هر کتابی را که بخواهید در اینترنت قابل دانلود شدن است. من پکیج 14هزار کتابی را دیدم که تقریبا بسیاری از کتابها را در خود جای داده و به قیمت 24 هزار تومان به فروش میرسد، اما همین را هم کسی نمیخرد.
جایزه خرید چنین پکیجی یک سیدی لغتنامه دهخدا است. بنابراین جامعه نوعی دوری و قهر با کتاب دارد. من الان نگران 20 سال آینده هستم که چه بلایی بر سر زبان فارسی میآید و در آن زمان مردم از چه کلمههایی برای خواستهها و روابطشان استفاده میکنند؟ آیا زبان فارسی که در طی هزار سال کمتر دچار تحول شده میتواند این بار را هم دوام بیاورد؟
این کارشناس نشر گفت: در جامعهای که سالی یک میلیون دانشجو دارد این قدر کمسوادی ترسناک است. این افراد همین الان نمیتوانند با هم حرف بزنند. آسیبشناسیها باید بر روی این مسائل متمرکز شود. آیا توطئه دشمن و تهاجم فرهنگی همین نیست تا جامعه را فرهنگزدایی کند؟ آیا نباید کارشناسی شود که جم تیوی با مردم چه کار کرده است؟ وقتی به کتابهای خوب و فیلمهای عمیق اجازه انتشار و اکران داده نمیشود، معلوم است که مردم به فال قهوه و ورق روی میآورند. آنها برای این موضوع مابهازایی میخواهند اما ما تنها یک موبایل به دستشان دادهایم.
او افزود: به زیرنویسهای فیلمها نگاه کنید تا ببینید سادهترین کلمهها چگونه اشتباه نوشته میشوند و مردم هم آنها را میخوانند و میبینند. این موضوع قابل تسری است. وقتی اعتماد جامعه از فرهنگ مکتوب گرفته شود، جامعه به چنین ورطهای میافتد. الان نسل جوان فقط از طریق موبایل، اینترنت و لپتاب تغذیه میشود که تمام مطالب این ابزارها باعث سطحینگری میشود، چون عمقی ندارد. اینها باعث الکی خوش بودن جوانها و در نهایت افسردگی آنها شده است.
مرادی در پایان گفت: ما امسال در انتشارات تعدیل نیرو داشتهایم، برای اینکه چشماندازی پیش رو نداریم. اصلا کتاب برای چه کسی چاپ کنیم؟ کتاب باید برای مخاطب چاپ شود؛ درصورتی که الان وضعیت چاپ کتاب ترسناک است.
چشمانداز این است که کم کم کتابفروشیها حذف شوند و سفارشها براساس درخواستکننده و فروشنده به صورت تککتابی باشد. این وضعیت بسیار بغرنج است، بخصوص برای کسانی که بخواهند از راه قلم زندگی کنند.