منابع آب در ایران با مشکلاتی نظیر پراکندگی ناموزون آب، کاهش تدریجی سرانه ی آب، افزایش اختلافات میان سکونتگاه ها، آلودگی منابع آب، خروج آبهای سطحی حاشیه ایران به خارج از کشور و کاهش سفرههای آب زیرزمینی رو به رو است.
به گزارش «تابناک» بر اساس مشکلات طبیعی و انسانی ناشی از منابع آب در دهه های اخیر مسئولین امر با هدف تعدیل در بحران، سیاستهایی را دنبال کردند که از جمله آن می توان به ساخت شمار فرواوانی سد، حفر مجموعهی گستردهای چاه مجاز و غیر مجاز در بخش کشاورزی، صنعت و شرب و اجرای پروژههای بزرگ حفرتونل و انتقال آب حوضه به حوضه اشاره کرد.
با مطالعه آثار و پیامدهای غالب سیاست های تعدیلی دهه های اخیر مشاهده می شود که اکثر این اقدامات در زایش و افزایش بحران سراسری آب موثر بوده است. جدا از آثار اقتصادی و زیست محیطی بحران آب امروزه پیامدهایی نظیر شکل گیری احساس تبعیض، تقویت حس محلیگرایی، بروز اعتراضات و شورش های سیاسی، جنگ های محلی بر سر آب و...اثرات زیان باری از بجران آب است که نمونه هایی از آنها را می توان در جامعه مثال زد.
بر همین اساس «تابناک» بر آن شد تا وضعیت حقیقی بحران آب و دلایل اصلی به مشکل خوردن مدیریت آب در ایران را با «دکتر محمد حسین رامشت» استاد دانشگاه اصفهان و یکی از متخصصین مسائل مرتبط با آب مورد بررسی قرار دهد.
«محمد حسین رامشت» در رابطه با منشأ اصلی منابع آب ایران گفت: براساس آخرین برآورد ها ایران در سال نزدیک به 415 میلیارد متر مکعب از آسمان آب دریافت می کند که بطورکلی این حجم از آب از سه سیستم جوی حاصل می شود.
سیستم جوی مدیترانهای - خزری با 900000 کیلومتر مربع مساحت سالانه 266 میلی متر، سیستم جوی سودانی - خلیج فارس با 550000 کیلومتر مربع مساحت سالانه 275 میلی متر و سیستم جوی موسمی - عمانی با 180000 کیلومتر مربع مساحت سالانه 125 میلی مترآب در قلمرو مرزی ایران فراهم می کنند.
معنای آمار پاراگراف بالا این است که اولاً ایران بخاطر تنوع سیستم های جوی تامین کننده آب، تقریباً در دنیا کم نظیر است و به همین واسطه از پایداری و توان اکولوژیک بالایی دربرابر حوادث اقلیمی برخورداراست. جالب است بدانید که این مقدار آب از مجموع آبی که در کشور آلمان می بارد بیشتر است.
عضو هیئت علمی دانشکده جغرافیای دانشگاه اصفهان با غیر واقعی دانستن سیاست های مسئولین در بحرانی معرفی کردن وضعیت آب در ایران و انتقاد از عملکرد آنها در نحوه مدیریت آب در کشور ادامه داد: بر اساس آماری که وزارت نیرو اعلام می کند، تنها 3 تا 5 درصد آب مصرفی کشور مربوط به آب شرب است و همین منابع آماری نشان می دهد که حدود 80 درصد منابع آب کشور در کشاورزی مصرف می شود. از سویی نیز همین منابع آماری مدعی هستند بیش از 50 درصد آب در کشاورزی هدر می رود.
بر اساس آمار بالا به خوبی مشاهده می شود که با صرفه جویی نیم درصدی از آب هدر شونده در بخش کشاورزی و دادن آن به مصارف شرب می توان مشکل کمبود آب شرب را حل کرد. با این وجود سئوال این است که مسئولین چرا به جای حل مشکل اینقدر در رسانه ملی مردم را تهدید به قطع آب، جریمه کردن وافزایش آب بها می کنند؟ من بشما قول می دهم اگر کشاورزان ایران بدانند که با این کار مشکل بحران اب برای مصرف شرب در شهر ها حل می شود حاضرند داوطلبانه خیلی بیشتر از این رقم ها از اب مرزعه دریغ و به مصارف آب شرب مردم شهر کمک کنند.
استاد جغرافیای طبیعی دانشگاه اصفهان در بخش دیگری از سخنان خود با انتقاد از «حیدرعلی عابدی» نماینده مردم اصفهان در مجلس که پیشتر طرح های انتقال آب از غرب ایران به اصفهان را بدهی دولت به مردم اصفهان دانسته بود، گفت: در سال جاری (1395) و در اولین موج بارشی غرب ایران براساس آمار رسمی نزدیک به یکصد میلیارد متر مکعب آب از کشور خارج شد. اگر هر متر مکعب را 8 هزار تومان محاسبه کنید رقم 800تیلیارد تومان بدست خواهد آمد. به آقای نماینده محترم اصفهان بگویید بدهی متولی آب کشور (وزارت نیرو) به مردم ایران پاسخ به این سوال است که 100 میلیارد مترمکعب آب باریده شده چرا از دست رفت؟ ایکاش تنها از دست رفته بود بلکه این آب برای مثال مردم ایلام را آنچنان متضرر ساخت که بر اساس برآورد سازمان برنامه وبوجه ایلام خسارت این آب از دست رفته بیشتر از 8 سال تهاجم رژیم بعث عراق در طول دفاع مقدس بود.
همه این خسارت ها در حالی اتفاق می افتد که وزارت نیرو از جمله وزارت خانه های مقتدر از نظر نیروی متخصص انسانی، سازمانی و ابزاری است که دارای کارشناسان ورزیده و مجرب است و شرکت های وابسته به آن نیز دارای تجارب ملی ومنطقه ای ارزشمندی هستند.
عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به ساختارهای بازمانده از دوران پهلوی دوم که همچنان در بخش مدیریت منابع آب فعال هستند، اضافه کرد: در زمان پهلوی دوم قانون آب در کشور تصویب شد که آنهم ماجرایی دارد. نتیجه اجرای این قوانین تغییر ساختار مدیریت مردمی برمنابع آب به مدیریت دولتی بود. به دنبال آن تمامی اراضی دشت های بزرگ ایران که تحت کنترل آب سد ها بودند ویا متکی به منابع اب زیرزمینی مناسب بودند به خارجی ها واگذار شد. آمریکا یی ها درخوزستان(هفت تپه ) ، اسرائیلی ها درقزوین ، هلندی های اراضی قدس حمیدیه و...را در دست گرفتند و هر کدام نظرات خود را در قالب شرکت های سهامی زراعی (امریکایی ها ) کیبوتص ها (اسرائیلی ها ) و.... به اجرا گذاردند. با انقلاب اسلامی ورفتن خارجی ها ساختار آنها باقی ماند و همان سیاست ها در قالبهای مشابه ادامه یافت.
«محمد حسین رامشت» با هدفمند دانستن تبلیغات گسترده علیه کشاورزی کشور و تخریب جایگاه کشاورزان ایرانی افزود: سازمان های نوظهور که داعیه مالکیت و مدیریت منابع آب را دارند، هزار دلیل علمی برای کشاورز ایرانی اقامه می کنند که کشاورزی زیان مطلق است. شنیده اید که گفته می شود هندوانه و خربزه نکارید که برای تولید هر کیلو هندوانه چند لیتر آب مصرف می شود. آنها با ضرب و تقسیم در پی اقامه دلیل بر غیر اقتصادی بودن و هدر رفت سرمایه ملی در کشاورزی را دارند. از آقایان باید پرسید برای تولید هرکیلو فولاد چند متر مکعب لازم است؟ در حال حاضر فولاد تولید شده را کیلویی چند می خرند؟
بدیهی است اگراین آمار ارائه و مقایسه انجام شود، آنوقت خواهید که بیشترین وام ها، اراضی ملی،کمک های مالی، ارزهای تعدیلی و.......را کسانی دریافت کردند که تولیداتشان از جمله گرانترین محصول هاست و در بازار جهانی هم خریدار ندارد. جالب تر آنکه بعد از 5 دهه بهره مندی مستمر از منابع مالی ملی حتی قادر به پرداخت حقوق بازنشتگان خود هم نیستند.