امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
کاری به صحت و سقم آمار ارائه شده از سوی کیهان در مورد تعطیلی واحدهای تولیدی نداریم و قطعا بهبود وضعیت واحدهای تولیدی را یک دغدغه جدی می دانیم که دولت باید در قبال آن پاسخگو باشد. اما در مسئله تعطیلی کنسرتها حتی همان یک درصد چند نکته وجود دارد که باید به آن اشاره شود و نمیشود به این سادگی از روی آن عبور کرد.
مسئله اول اینکه ماجرای کنسرتها در کشور را دولت شروع نکرد بلکه برخی ائمه محترم جمعه به آن پرداختند. چند هفته است که یکی از امامان جمعه در خطبههای نماز جمعه به مسئله کنسرتها میپردازد. دولت نیز در مقام پاسخ گویی برآمده است.به نظر میرسد انتقاد کیهان به افرادی به غیر از دولت بر میگردد. شاید بهتر بود کیهان در این مطلب که نام نویسنده آن مشخص نیست به طرح کنندگان این موضوع اشاره میکرد و از آنها سوال میپرسید که کنسرت مهم است یا تولید؟
دومین نکته که باید به آن پرداخت این معناست که مخاطبین همین کنسرتهای تعطیل شده نیز بخشی از مردم ایران هستند. رییس جمهور موظف است به عنوان منتخب ملت مسائل آنها را نیز در کنار سایر مسائل و مطالبات دیگر پیگیر باشد.
نمیشود انتظار داشت روحانی به واسطه آنکه این عده را کیهان "یک مشت مرفه بیدرد که به خاطر برگزار نشدن فلان کنسرت رگ گردنشان بیرون زده" می خواند، از وظیفه قانونی خود چشم پوشی کند. این درحالی است که همه میدانند مهم ترین اولویت دولت روحانی بهبود وضعیت اقتصادی کشور است.
سومین نکته هم این است که گویا کیهان خود فراموش کرده است که نامزد مورد نظر آنها در انتخابات تنها 4 میلیون رای آورد اما به عنوان یک اقلیت در برابر اکثریتی که به روحانی رای دادند از همان روز اول نشستن روحانی بر کرسی ریاست جمهوری، مطالبات خود را فریاد زد و به نام مردم درخواستهای خود را مطرح کرد. اگر روحانی به آنها میگفت شما فقط 4 میلیون نفر از 80 میلیون جمعیت ایران هستید ، کیهان چه برخوردی با رییس دولت یازدهم میکرد؟
مسئله چهارمی که در این میان خودنمایی میکند این سوال اصلی قشر جوان کشور است. آنها از خود میپرسند که چگونه در کشوری که قانونش یکی است و نهادی به نام وزارت ارشاد اسلامی برای کنسرتی، فیلمی، تئاتری مجوز صادر میکند بعد شخص دیگری آن را تعطیل میکند. جوانان دچار یک دوگانگی شدهاند که بالاخره در این کشور به ساز چه کسی باید برقصند.
آنها در یک کشور اسلامی در کنسرتی که از سوی وزارت ارشاد اسلامی مجوز گرفته است شرکت میکنند و بعد متهم به "شهوت رانی و عیاشی" میشود. واقعاً شرم آور نیست؟!
مسئله بعدی که باید به آن پرداخت این است که رییس جمهور روحانی به عنوان مجری قانون اساسی و بر اساس سوگندی که خورده است وظیفه دارد از اجرای قانون در کشور دفاع کند و در برابر برخی بیقانونیها بایستد. خود او میگوید:" یک جا میخواهد کنسرتی برگزار شود مجلس قانون گذاری شکل میگیرد در حالی که ما مجلس شورای اسلامی داریم و هرکسی که صبح بیدار میشود و یک تریبون پیدا میکند نمیتواند قانون گذاری کند، و وزیر نباید نیز تبعیت کند چرا که وزیر باید تابع قانون باشد."
در کشور باید قانون رعایت شود و رعایت قانون کنسرت و کارخانه نمیشناسد.
مخلص کلام آن که بحث فراتر از کنسرت است و به میل برخی آقایان در برخی شهرهای کشور به "قانونگذاری های خودخواسته" باز می گردد که اگر اینجا جلوی تمایلات غیرقانونی شان گرفته نشود، معلوم نیست آینده کشور چه خواهد شد.
در واقع، اختلاف نه بر سر کنسرت که بر سر این است که دولت و عموم مردم می گویند مرجع قانونگذاری یکی است و مجری آن هم مشخص است ولی یک جریان خاص اصرار دارد فضا را مکدر و برای خودش "زمین بازی دلخواه" تعریف کند و بتواند یکه تازی نماید. کنسرت، فقط و صرفاً زمین این منازعه است نه موضوع آن.