امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
مریم محمدپور- یک سنت قدیمی در انتخابات ایران وجود دارد و آن اینکه معمولا در نیمه دوم سال پیش از انتخابات ریاستجمهوری، خبرهای انتخاباتی به اوج خود رسیده و اصطلاحا فضا انتخاباتی میشود. به این ترتیب چندان عجیب نیست اگر میبینیم هنوز مهر به نیمه نرسیده، اخبار انتخابات فراتر از حد انتظار داغ شده است.
پاییز انتخاباتی احمدینژاد
وقایع پاییزی معطوف به انتخابات در حالی خبرساز میشد که تابستان امسال با انتشار بیانیه انتخاباتی سردار سلیمانی به پایان رسید (اینجا). بیانیهای که خبر از نیامدن سردار در انتخابات اردیبهشت 96 میداد. با انتشار این بیانیه، نگاهها معطوف به نامزدی محمود احمدینژاد شد، کسی که سفرهایش به این سو و آنسوی ایران حاشیهساز شده بود و گفته میشد اصولگرایان او را برای نامزدی در انتخابات 96 ارزیابی میکنند. هرچند کم نبودند آنها که نامزدی احمدینژاد را چالشی برای اصولگراها میخواندند (اینجا). با این وجود در نخستین تحرک انتخاباتی اصولگرایان در اولین روز ماه مهر، روشن شد که این جریان همچنان میخواهد پشت سر پدران روحانی خود حرکت کند (اینجا) و (اینجا) و جریان سنتی اصولگرا همچنان در عرصه انتخابات فعال است (اینجا)، (اینجا) و (اینجا).
با این همه اطرافیان احمدینژاد اصرار داشتند که او علاقهای به حضور در انتخابات ندارد (اینجا). این موضعگیریها پس از آن صورت میگرفت که خبرهای درگوشی حکایت از منع کاندیداتوری احمدینژاد داشت. موضوعی که حسن روحانی را در عرصه انتخابات بیرقیب میکرد (اینجا) و (اینجا). حتی برخی با تاکید بر این نهی سرنوشتساز، از چرخش اصولگراها به سوی قالیباف خبر میدادند (اینجا). با این وجود بودند چهرههایی که این منع انتخاباتی را تکذیب میکردند (اینجا). این حرف و حدیثها ادامه داشت تا اینکه پنج روز پس از شروع پاییز، انتشار فایل صوتی رهبر معظم انقلاب در درس خارج فقه، سرنوشت انتخاباتی احمدینژاد را برای همگان روشن کرد (اینجا). پس از این موضعگیری صریح، نگاهها به احمدینژاد جلب شد که آیا در برابر توصیه عدم کاندیداتوری تبعیت خواهد کرد یا نه (اینجا). حتی برخی به رئیسجمهور سابق هشدار دادند که مردم به او اجازه عدم تمکین نخواهند داد (اینجا). با این وجود دیگرانی میگفتند که نهی رهبری، به معنی عدم کاندیداتوری رئیسجمهور سابق نیست (اینجا). این دست موضعگیریها ادامه داشت تا اینکه یک روز بعد، احمدینژاد رسما از عدم کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم خبر داد (اینجا) تا پس از سردار سلیمانی، دومین چهرهای باشد که رسما انصراف از انتخابات 96 را اعلام کند. البته حتی با وجود انتشار این نامه، برخی اصولگرایان از احمدینژاد خرده گرفتند که چرا نامهاش به رهبر انقلاب لحنی طلبکارانه دارد (اینجا). احمدی نژاد پس از کنارهگیری از گردونه رقابتها به سفرهای خود ادامه داد اما کمتر مورد توجه رسانهها و افکارعمومی قرار گرفت (اینجا).
اصلاحطلبان خیلی زود از این انصراف استقبال کردند (اینجا)، (اینجا) و (اینجا) و به تحلیل فضای پسااحمدینژادی انتخابات نشستند (اینجا).
هشدار به اصولگرایان درباره نامزدهای بادکنکی
کمی پس از آنکه احمدینژاد قید حضور در انتخابات 96 را زد، محسن رضایی، یکی از کاندیداهای معمول اصولگرایان در انتخابات نیز گفت که او نیز نمیخواهد در این انتخابات حضور داشته باشد (اینجا). این اعلام انصراف پس از ان صورت گرفت که مشاور لاریجانی به اصولگرایان توصیه کرد: با ظرفیتهای بادکنکی به میدان نیایید (اینجا).
پس از کنارهگیری احمدینژاد از عرصه انتخابات، بهنظر میرسید که اصولگرایان نامزدی در قامت رقابت با روحانی ندارند (اینجا). شاید برای همین بود که برخی چهرهها از سیاست تعدد نامزدها در انتخابات 96 سخن به میان میآورند (اینجا). چنین بود که نامهای مختلفی از سوی اصولگرایان مطرح شد؛ هرچند محمدرضا باهنر توصیه کرده بود آنها که رأی ندارند، نیایند (اینجا). در زمره این نامها، عزتالله ضرغامی بود که برخی معتقد بودند شانسی برای رأیآوری ندارد (اینجا)، (اینجا) و (اینجا). با این حال ضرغامی تلاش میکرد با حفظ موضع وحدت اصولگرایی، از کنار این دست انتقادات بگذرد (اینجا). وحدتی که البته در عمل در میان اصولگرایان وجود نداشت (اینجا)، (اینجا) و (اینجا). درباره ضرغامی اظهارنظرها کم نبود، اما او در ادامه سریال انصراف اصولگرایان از چرخه انتخابات، گفت که نمیخواهد کاندیدای ریاستجمهوری دوازدهم شود (اینجا).
گزینه دیگر، سعید جلیلی بود (اینجا). اصولگرایی که به تعبیری، حتی اصولگرایان نیز دنبال او نبودند (اینجا) و در زمره مهرههای سوخته اصولگرایی بهشمار میرفت (اینجا). درست در این اوضاع و احوال بود که از درون جریان اصولگرایی صدایی به گوش رسید مبنی بر اینکه اصولگرایان برای انتخابات 96 به سمت روحانی چرخش خواهند کرد (اینجا) و (اینجا). خبری که البته اما و اگرها دربارهاش زیاد است. با این وجود دغدغه بخشی از نخبگان سیاسی اصولگرا این است که حامیان احمدینژاد به کدام گزینه انتخابات روی خوش نشان خواهند داد؟ (اینجا)، (اینجا) و (اینجا). در پاسخ به این سوال عباس سلیمی نمین گفت که احمدینژادیها به روحانی رأی میدهند (اینجا).
یکی از احتمالاتی که در شرایط انتخاباتی پسااحمدی نژاد مطرح شد، احتمال کاندیداتوری قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری و تلاش احمدینژاد برای روی آوردن به موضوع انتخابات شوراها بود (اینجا)، (اینجا) و (اینجا). با این وجود برخی رسانهها چنین احتمالی را رد میکردند (اینجا). الیاس نادران، علی نیکزاد، پرویز فتاح و غلامعلی حدادعادل نیز از دیگر گزینههای اصولگرایی بودند (اینجا) که به جز فتاح که نامزدی خود را در گفتگویی تلویحا رد کرده، هنوز روشن نیست سرنوشت سایرین در اردیبهشت 96 چه خواهد شد، ولی یک فعال اصولگرا گفت که دنبال هر که باشیم، دنبال یک رئیسجمهور معصوم نیستیم (اینجا).
در برابر همه این نامها، بعضی هم پیشبینی میکردند که ممکن است رقیب اصولگرای روحانی یک چهره ناشناخته باشد (اینجا) در برابر چنین احتمالی اما یک تئورسین جریان اصولگرا هشدار داده که نباید با چهرههایی گمنام به رویارویی با روحانی رفت (اینجا) و سخنگوی جبهه پیروان هم بر رأیآوری نامزد اصولگرایان تاکید کرد (اینجا). یک عضو موتلفه هم تاکید کرد که در جریان اصولگرایی قحطالرجال نیست و باید رأیآورهایمان را انتخاب کنیم (اینجا). برخی هم میگفتند که ممکن است محمدرضا باهنر با وجود تکذیبهای قبلی، نامزد اصولگرایان برای رقابت با روحانی باشد (اینجا).
برگریزان وحدت در کمپین اصلاحات
اما در همان حال که اصولگرایان نهضت «نیامدن» به راه انداختهاند، اصلاحطلبان بیشتر درگیر سازوکار تشکیلاتی برای رسیدن به اجماعنظر هستند. حریف و حدیثها درباره این اختلافات چنان بالا گرفته که برخی میگویند ممکن است اتفاقات سال 84 در سال 96 تکرار شود (اینجا). با این وجود پاسخ برخی اصلاحطلبان این است که نگران شکسته شدن وحدت نیستیم (اینجا).
ماجرای اختلافات در کمپین انتخاباتی اصلاحطلبان نه درباره مصداق انتخاباتی که گفته شده روحانی است (اینجا)، (اینجا)، (اینجا)، (اینجا) و (اینجا)، بلکه به سازوکار اجماع مربوط است (اینجا). برخی اصلاحطلبان نگران کمرنگ شدن نقش احزاب بهدلیل احیای جایگاه شورای عالی سیاستگذاری انتخاباتی اصلاحطلبان هستند (اینجا) و (اینجا). با این وجود حامیان شورای عالی سیاستگذاری این نگرانی را بیمورد میدانند (اینجا)، (اینجا) و (اینجا). موافقان شورای عالی سیاستگذاری همچنین به احزاب مخالف که نامهای علیه احیای این شورا نوشته بودند، توصیه کردند که از سهمخواهی بپرهیزند (اینجا) و یادآوری کردهاند که در شرایط موجود کشور، وحدت، موضوعی مهم برای اصلاحطلبان است (اینجا). حتی آیتالله هاشمی نیز به اصلاحطلبان هشدار داده که از فعالیتهای مجزا از یکدیگر بپرهیزند (اینجا).
به این ترتیب در جریان اصلاحطلب، حالا تشکیلاتی کامل در حمایت از رئیسجمهور شکل گرفته و بزرگانی از جریان اصولگرا نیز حتی در آن نقش دارند (اینجا). محمدعلی نجفی گویا ساماندهی کمپین انتخاباتی روحانی را در دست گرفته (اینجا) هرچند سخنگوی دولت راهاندازی ستادهای رئیسجمهور را رد کرده است. با این وجود، گروههای مختلفی خود را آماده حمایت از روحانی در انتخاباتی میکنند که بهنظر میرسد فعلا رقیبی جدی در برابر رئیسجمهور نیست (اینجا) و (اینجا). در این میان، نامی از معاون روحانی به عنوان رقیب احتمالی او مطرح شده که با تکذیب سریع صالحی روبرو شد (اینجا). یک فعال اصلاحطلب گفته با مطرح کردن کاندیداتوری صالحی میخواهند از روحانی باج بگیرند (اینجا).
با انصراف صالحی از حضور در عرصه انتخابات، باید به این موضوع اشاره کرد که در نیمه اول اولین ماه پاییز 95، پنج چهره مطرح برای انتخابات ریاست جمهوری (احمدینژاد، رضایی، فتاح، ضرغامی و صالحی) حضورشان را رد کردند. بنابراین دو هفته پاییزی انتخابات را باید 15روز نیامدهها دانست و منتظر ماند تا شاید در نیمه دوم این ماه، پای نامزدهایی جدید به عرصه انتخابات 96 باز شود.