شوشان / لفته منصوری
روز پنجشنبه هفته گذشته آیین تودیع و معارفه فرجالله خبیر و علی حسین حسین زاده بهعنوان معاون سیاسی و اجتماعی استانداری خوزستان در سالن جلسات دفتر استاندار برگزار شد. خبیر از «فرارسیدن روز موعود تودیع» یادکرد و استاندار شریعتی گفت: «امروز روز معارفه است و تودیعی در کار نیست.» همهی اینها و حتی لوح تقدیر و سکهی بهار آزادی که معمولاً به تودیع شونده میدهند و حتی تلاش روابط عمومی در سالهای اخیر برای تغییر نام «تودیع» به «نکوداشت» در جهت کاهش طعم تلخ تودیع و جبران مافات با صدور حکم مشاور برای تودیع شونده افاقه نکرده است! تودیع کماکان تلخ، بدمزه و بدبو است!
چرا حرفهای ناگفته تا روز تودیع در سینهها محبوس میشوند؟! چرا برخی تودیعشدهها در جلسه تودیع خود حاضر نمیشوند؟ چرا برخی تودیعشدهها با کتوشلوار دامادی در جلسهی تودیع خود حاضر میشوند و وانمود میکنند که خوشحال هستند؟ چرا گزارش تودیعشدهها در جلسههای تودیع کامل، دقیق و با جزئیات ریز است اما در طول دوران زمامداری خود گزارش به مردم نمیدهند! چرا تودیعشدهها مانند میوههای رسیده چون پرتقال دزفول، انار باغملک، کُنار شوشتر، رطب آبادان و گردوی ایذه قبل از آنکه درخت را بتکانند یا بر آن چوب زنند از درخت جدا نشده و بر زمین نمینشینند؟!
ما همواره معارفه شونده را با جملاتی نظیر، انتخاب شایسته، شخصیت باتجربه، فرهیخته و ... نوازش کرده و از او استقبال میکنیم؛ اما تودیع شونده را به عهدهی خدا سپرده و به او میگوییم: «هرکجا هست خدا نگهدارش باشد» گویی خدا فقط باید به دادِ «تودیعشدهها» می رسد!
دیروز دوست خوب و صاحبقلمم جناب آقای غلامرضا فروغی نیا که از روزنامهنگاران برجستهی خوزستانی هستند؛ یادداشت کوتاهی با عنوان «تکانی که زودتر میباید!» در نقد عملکرد 3 سالهی فرجالله خبیر در معاونت سیاسی و اجتماعی استانداری و نیز کارنامه سالهای دراز مدیریت وی بر شرکت سرمایهگذاری توسعه خوزستان نوشته است. او در این یادداشت مراتب برتری دکتر حسین زاده را بر خبیر شمرده و همانگونه که از تیتر این یادداشت برمیآید، معتقد است که این اتفاق باید زودتر از اینها میافتاد.
من هم که برای این قلم احترام خاصی قائل هستم؛ نقد مشفقانهای در حد جابجایی یک نقطه، فقط یک نقطه بر مقالهی دوست خوب و نازنینم خواهم داشت و می گویم: «نکاتی که زودتر میباید!» چه خوب بود که این نقد زودتر میشد؟ چنانچه عملکرد هر مدیری هرسال یکبار در سالروز معارفهاش نقد و بررسی شود و این سنت حسنه از امروز پایهگذاری گردد، کار بزرگی برای این ملک و دین تحققیافته است. بهعنوانمثال کارنامهی یکسالهی دکتر حسین زاده حداکثر تا پایان شهریورماه سال آینده منتشر گردد و جلسهی نقد و بررسی عملکرد او در تاریخ 1396/7/22 با حضور منتقدان، متخصصان، روزنامهنگاران، نمایندگان احزاب و سازمانهای مردمنهاد، روحانیان، دانشگاهیان، نمایندگان مردم در مجالس مختلف و عموم مردم حتی کودکان برگزار گردد.
کارنامهی نوشته و نانوشته با حضور «معارفه شونده» و «معارفه کننده» بررسی گردد. عقلانیت و انصاف در حق او و عملکردش مراعات شود. اخلاق و مدارا دربارهاش دریغ نگردد؛ اما مباد «عدالت» که شرط خدا برای ارسال پیامبران و امامان و فلسفهی خلقت و تکامل بشر است، دربارهی او محقق نشود. لذا چنانچه مدیر موفقی بوده است و هم کارنامه و هم منتقدان گواهی دهند به کار خود ادامه دهد و چنانچه موفق نباشد؛ «هرکجا هست خدا نگهدارش باشد» در حق او کفایت نمیکند. مگر او مرده است که در حقش بگوییم «اللَّهُمَّ إِنْ كَانَ مُحْسِنًا فَزِدْ فِي إِحْسَانِهِ، وَإِنْ كَانَ مُسِيئًا فَتَجَاوَزْ عن سَيِّئَاتِهِ»نه! هرگز! او باید پاسخگو باشد.
شمارا به خدا اگر این قیامت کوچک سالیانه برای هر مدیری بر پا شود. سینهی مدیران هرسال به روز میشود و نیازی به تراکم درد و رنج تا روز «موعود تودیع» که فقط خدا میداند کی هست! نمیماند. نقد معقول و مقبول بهجای فحاشی و هتاکی مینشیند.
اعتماد به حاکمیت افزایش مییابد. کار دلالان انتصابات کساد میشود. مداحان، ثناگویان و بدگویان و پرده دران بیکار میشوند. خیال مردم راحت میشود و مدیران دیگر در روز تودیع خود ناراحت نخواهند بود.
آنهایی که خوب حرف میزنند وخوبتر می نویسند اما در عمل آنطور که می گویند ومی نویسند نیستند...