روزنامه آرمان نوشت:
دو روحاني از يك خانواده؛ يكي آيتا... با سن بالاتر و البته عقايدي متفاوت با روحاني جوان كه حجتالاسلام است و برخي ديدگاههاي علمالهدي ديگر را نميپسندد، اما هيچگاه گامي در جهت مخالفت علني با عقايد ديگر شخصيت بزرگتر برنداشته است. موضوع مورد بحث آيتا... سيد احمد علمالهدي و برادرزاده او حجتالاسلام سيد صادق علمالهدي است! آيتا... برگزاري كنسرت را ممنوع ميكند يا ميگويد:«كساني كه سنگ شادي و نشاط جوانان را بر سينه ميزنند، دروغگو هستند» اما برادرزادهاش كه او هم روحاني است بر اين عقيده است كه«جامعهاي كه در آن، شادماني و نشاط نباشد، از هم ميپاشد و خيلي زود، علائم حيات خود را از دست ميدهد. در نتيجه، فقيهي كه براي جامعه فتوا ميدهد، نميتواند اين مولفههايي را كه حيات يك جامعه پويا، به آنها وابستگي دارد ناديده بگيرد.»
تاكيد بر سنت، بدون نگاه به تغيير زمان
ديدگاههاي آيتا... احمد علمالهدي را ميتوان ديدگاهي سنتي با تاكيد بر حفظ ارزشهاي اسلامي دانست كه اين ديدگاه تغيير مطابق شرايط روز را در اولويت قرار نميدهد وبعضا از شخصيتهايي كه بر حركت در مسير تغييرات زمان تاكيد دارند، انتقاد ميكند. آيتا... احمد علمالهدي پس از درگذشت آيتا... واعظ طبسي به عنوان نماينده ولي فقيه در استان خراسان رضوي انتخاب شد كه البته روابط آنها در پردهاي از ابهام است، چنانكه در سال ۸۵ هر دو آيتا... براي انتخابات مجلس خبرگان در يك ليست بودند اما برخي ديدگاههاي آنان داراي اختلافات محسوسي بود. در سال ۸۴ آيتا... عبادي امام جمعه مشهد هم فوت كرد و آيتا... احمد علمالهدي جانشين او شد. از نگاه بسياري ويژگي آيتا... عبادي آن بود كه خطبههاي نماز جمعه اش دلها را به هم نزديك ميكرد، اما صراحت و مواضع صريح كه ويژگي بارز آيتا... علمالهدي بود، سبب تغييراتي در ارزيابيها از نمازجمعه مشهد شد.
ديدگاههايي كه ثابت نماند
نكته قابل تامل اين است كه آيتا... علمالهدي در زماني به همراه مرحوم آيتا... مهدوي كني راهاندازي دانشگاه امام صادق (ع) را بر روي ميز داشت و بر كرسي معاونت اين دانشگاه تكيه زده بود اما نشاني از شباهت مواضع و افكار ميان او و آيتا... مهدوي كني خیلی مشاهده نشد، يا حداقل در سالهاي پس از ۸۴ كمتر چنين شباهتهايي نمايان بود. مثلا آيتا... مهدوي كني رابطه خوبي با آيتا...هاشمي داشت اما مواضع علمالهدي درباره آيتا...هاشمي يكسان نبوده است، چنانکه در سال ۸۸ ميگويد كه «اگر بخواهيم تصويري از آيتا...هاشمي نشان دهيم در واقع ايشان سنگ زيرين آسياب در جريانات انقلاب بوده است... نميشود به خاطر يك گلايه، دژ انقلاب را حذف كرد.» دفاع ازهاشمي در نيمه آذر ۸۸ در حالي بود كه ۳ ماه قبل آن خطاب به رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام گفته بود:«چرا پس از بيستسال، در برابر اين هتاكيهاي بيسابقه و آتش فتنهاي كه از خيمه برخي اطرافيان شما به پا شده است، ساكت نشستهايد؟» آيتا... علمالهدي در همان زمان حضور در دانشگاه امام صادق (ع) در جلسات حزبا... سخنراني ميكرد و محمود احمدينژاد هم پاي ثابت اين جلسات بود كه جرقه حمايتهاي امام جمعه مشهد از احمدينژاد در انتخابات ۸۴ را ميتوان در همين جلسات يافت. ديدگاههاي او مبني بر اسلامي كردن مشهد در برخي تصميمات دولت احمدينژاد هم نمود داشت؛ البته با اين تفاوت كه رئيس دولت نهم براي پررنگ كردن تصميمات خود در پاستور چنين ميكرد و آيتا... علمالهدي بر مبناي عقايد فكري خود طرحهاي جديدي را عرضه داشت. در نهايت بار ديگر حمايتهاي امام جمعه مشهد از احمدينژاد به آنجا ختم شد كه يكي از شاگردانش پس از پايان دولت دهم از انتقادات شديد او به همان احمدينژاد محبوبش خبر دهد. آيتا... علمالهدي فارغ از اين طرحهاي ناآشنا زماني بيشتر شهرت يافت كه در پشت تريبون نمازجمعه به اظهارات خاص و ويژهاي پرداخت كه آخرين نمونه آن لغو كنسرت بود. بهطور كلي كنسرت و حجاب دو مولفهاي است كه آيتا... علمالهدي حساسيت ويژهاي درباره آنها دارد و همين موضع اخير او درباره برگزاري مراسم موسيقي در مشهد تا مدتها موضوع بحث محافل دولتي و مذهبي بود. ناگفته نماند برخي بودند كه چنين مواضعي از سوي علمالهدي را سياسي و در محور مخالفت با دولت روحاني ارزيابي كردند.
علمالهدي جوان، آگاه به شرايط زمان
اما علمالهدي ديگري هم هست كه برادرزاده آيتا... احمد علمالهدي است و نام محمدصادق را دارد. او ابايي از بيان ديدگاههايش ندارد، اما با مرور آنچه بيان كرده به سادگي ميتوان پي به تفاوت ديدگاههاي او با عمويش برد. مثلا درحالي كه آيتا... علمالهدي برگزاري كنسرت را بر نميتابد حجتالاسلام صادق علمالهدي بر اين باور است كه «شكي نيست كه نياز به شادي و تفريح، ريشه در فطرت انسان دارد. سرشت انسان، اساسا با شادي و نشاط عجين است. اگر فرد را از اين نياز محروم كنيد در اندك مدتي، دچار اختلالات رواني و جسماني ميشود. اين چيزي نيست كه بشود سلبش كرد. حتي اگر يك نفر بتواند نشاط و تفريح و شادي را بهطور كلي در زندگياش حذف كند، جامعه نميتواند اين كار را بكند. يك فقيه اگر در سطح كلان بنگرد، اصلا نميتواند حتي به كراهت فتوا بدهد، چه رسد به حرمت. جامعهاي كه در آن، شادماني و نشاط نباشد، از هم ميپاشد و خيلي زود، علائم حيات خود را از دست ميدهد. در نتيجه، فقيهي كه براي جامعه فتوا ميدهد، نميتواند اين مولفههايي را كه حيات يك جامعه پويا، به آنها وابستگي دارد ناديده بگيرد.» اين ديدگاه حجتالاسلام محمدصادق علمالهدي با برداشتي كه بعضا از مواضع عموي او يعني آيتا... علمالهدي ميشد داراي تفاوتهایي است. البته صادق علمالهدي چندي پيش خود به صراحت عنوان كرده بود كه«در روشها ممكن است تفاوتهايي بين من و ايشان باشد.» البته نبايد نگاه صادق علمالهدي را بيتاثير از اساتيد او از جمله آيات بهجت و شبيري زنجاني و حسيني ميلاني مورد ارزيابي قرار داد. در نهايت بايد چنين نتيجه گرفت كه علمالهدي جوان مسيري را طي ميكند كه بسياري از نيازهاي جوانان امروز در آن معنا شده است و جالب اينكه در سايت شخصي خود به دوراني اشاره دارد كه براي انتخابات خبرگان كانديدا شده و مورد هجمه كساني قرار گرفته بود كه به نوشته خودش«بعضا ظاهر مذهبي داشتند و مدعي ديانت بودند» و براي نمونه هم ذكر كرده كه«در حوزههاي علميه و هيئات مذهبي و نزد ائمه جمعه و جماعات سراسر استان شايع كرده بودند كه من گفتهام: «الگوي سياسي من فلاني است» تا به اين وسيله، مرا كه عمري با دقت و وسواس سعي كرده بودم در عرصه سياست مستقل باشم و خود را در معرض انتساب به هيچ جرياني قرار ندهم، جناحي و وابسته به اردوگاه رقيب نشان دهند!» يا مثالهاي ديگري را منتشر كرده كه نشان ميدهد بهخوبي طعم هجمههاي ناجوانمردانه سياسي را چشيده و در همين راستا مسير اعتدال را انتخاب كرده است.