شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۵۴۹۱۳
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۸

 شهروند نوشت: بعد ازجریان تخریب آرامگاه بعضی چهره‌های ورزشی، حالا نوبت رسیده به اهالی فرهنگ. قصد و نیت مخربان البته هنوز مشخص نیست اما هرچه هست، نه شرع آن را تأیید می‌کند، نه شرافت، نه انسانیت.

برادرزاده شاعر، شبنم سپانلو، از این جریان پرده برداشته و در یادداشتی نوشته: «در روزهای میانی اردیبهشت ۹۴ و در مرکز شهر تهران، شهری که سال‌ها به آن پایبند بود، از میان ما رفت... تصمیم اولیه بر این بود که خاک امامزاده طاهر در کرج پیکر شاعر را در برگیرد. مجوزها صادر نشد و تنها مرهم، صحبت‌های جناب مسجدجامعی بود که فرمودند شاعر تهران را چرا بیرون از تهران دفن کنند؟»

در هرحال برای سپانلو جایی در قطعه نام‌آوران درنظر گرفته شد و درخاک آرمید. سنگ مزارش هم به باربد گلشیری سپرده شد تا طرحی بزند آمیخته به آسفالت همراه با قایقی که نمادی باشد از آخرین کتابش «قایق‌سواری در تهران». سنگ مزار بر مزار قرار گرفت و سپانلو در آرامگاهش خفته بود که چند روز بعد، روی آن خط انداختند؛ عمد یا غیرعمد خدا عالم است، اما حالا خبر رسیده گویا در برهم‌زدن خواب ابدی شاعر، افکاری تیره و کابوس‌وار دخالت داشته‌اند.

شبنم سپانلو در ادامه یادداشت آورده: «چند هفته بعد اما داستان بالاتر از این حرف‌ها گرفت و کل مزار سیمان شد... آقایان در سازمان بهشت زهرا می‌فرمایند ما کنترلی روی قطعات نداریم حتی درقطعه نام‌آوران با برج و باروی اطرافش... زمانی اگر به زندگان نه اما به مردگان احترام می‌گذاشتیم و حرمت‌ها را نگاه می‌داشتیم...»

باربد گلشیری نیز تأیید کرده یک هفته پس از نصب، سنگ مزار را با قلم و چکش سوراخ کرده بودند و دوجای بالای سنگ‌نبشت را نیز با فرز تراشیده بودند. دست آخر هم روی مزار را یک‌جا سیمان کردند. چه می‌شود گفت؟ آنچه باقی می‌ماند، جمله‌ای است که بعید است این جماعت هتاک حتی به آن فکر کنند؛ آن هم این‌که اگر سنگ مزاری از نام‌آوری به جای بماند، می‌شود با تیغ و تیشه به جانش افتاد اما اگر نامی بماند، چه می‌کنید؟ خوشبختانه هیچ.
برچسب ها: شاعر ، تهران ، هتک
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار