امید زمانی
چهارم آذرماه سال 1365 بیش از 50 فروند جنگنده دشمن بعثی، بهطور مداوم و در طی زمانی افزون بریک و نیم ساعت شهرستان اندیمشک را هدف بمباران هوایی قرار دادند.
این حمله یکی از طولانیترین حملات هوایی در طول جنگهای تاریخ بشری است. ما به عنوان مخاطبین این جملهی خبری، شاید هیچوقت نتوانیم میزان درد و وحشتی که در طول این یک و نیم ساعت بر مردم شهر گذشته است را درک کنیم.
تصور کنیم که ناگهان، از جایی صدای هواپیماهای جنگی دشمن، ریتم آرام زندگی روزانه را بهم بزند و بعد اولین بمبها بر سر و روی خانهها و کوچههای شهر بریزد و آنوقت ببینید که اولین خانه ویران میشود و بعد خانهای دیگر فرو میریزد و بعد مغازهای اینجا و بعد مغازهای آنجا از هم میپاشد و صدای انفجار با صدای آه و ناله و فغان همسایهها یکی میشود و این نمایشِ بیدلیلِ جهل برای یک و نیم ساعت ادامه مییابد تا گلهای وحشت فرصت شکفتن در دل یک شهر را بیابند و مردمی آواره شوند و دوستی، برادری، خواهری، عزیزی ناجوانمردانه چهره در رخ خاکِ زخمخورده پنهان کند.
ناف تاریخ را با جنگ بریدهاند و هیچ مردمانی را نمیشناسیم که تجربهی ناگوار جنگ را بر گُردهی خویش نکشند اما آنچه که تجربهی ملت ما را از دیگر ملتها متمایز میکند، مظلومیت و در عین حال جداافتادگی بود که در طول تاریخ دنیای مدرن، کمنظیر بوده است اگر نخواهیم بگوییم بینظیر.
تعریف حماسه مگر چیست؟ مگر چهطور میشود که حماسه شکل میگیرد؟ و اگر مردمی که زیربمباران هوایی به خاک و خون کشیده شدند و از پس این واقعهی دهشتناک نه تنها کمر خم نکردند که مشت گره کردند و شعار پیروزی سر دادند خالق حماسه نیستند، پس این موج ناآرامِ شجاعت را چه نامی بگذاریم که شایسته باشد؟ تعریف حماسه مگر چیست؟ مگر چهطور میشود که حماسه شکل میگیرد؟
همچنان که گفتیم جنگ میراث تلخ و ناگزیر هر ملتی در طول تاریخ بوده است و اما آنچه نگفتیم و شاید بهتر میپنداریم که نگوییم واکنش آن ملت به این میراث است. بگوییم که با گذشتن سالها، واکنش ما به حماسهی مردم اندیمشک چه بوده است؟ پا از این شهر که بیرون بگذاری، چندنفر از ماجرا خبر دارند؟ از این استان که بیرون بروی چهطور؟ و اگر چنین که پیش میرود، پیش برویم، سی سال دیگر آیا کسی بهخاطر میآورد که چهارم آذر سال 1365 چه بر سر مردم این شهر رفت؟
برگزاری یادمانها و یادوارهها، انتشار جزوههای گرامیداشت و ویژهنامه های پاسداشت در جای خود اقدامی پسندیده و معمول است که در تمام دنیا و به مناسبت های مختلف صورت می گیرد. اما در رویارویی با حماسه ای نظیر مقاومت مردم اندیشمک، اقداماتی نظیر برگزاری یادمان و یادواره، بسیار کوچک و در گذر زمان، بینتیجه است. حماسه را در حد حماسه باید گرامی داشت که از قدیم گفتهاند: آن خشت بود که پُر توان زد.
کوتاه سخن آنکه به عنوان میراثداران آن حماسه، بر ماست که در کنار خاطرهگویی و مرثیهسرایی، با برنامهریزی و همکاری گروهی، در مدح و به یاد آن حماسهسازان، حماسهسرایی کنیم.