عباس اسلامي پور
خورشيد بدون توجه به جُنب و جوش آغازين روز ، چادر گرماي خود را بر سر شهر پهن مي نمود و رفته رفته جاي خود را در دل زمين باز مي كرد . مردم كه حماسه مقاومت آنان سبب شده بود با جنگ تحميلي جريان زندگي خود را در انديمشك ادامه دهند به كار و تلاش روز مره خود مشغول بودند و خورشيد هم سرگرم پرتو افشاني خود بود .
عقربه هاي ساعت كشان كشان خود را به ساعت 12 نزديك مي نمودند با صداي اولين شليك گلوله ضدهوايي شهر يكباره از پوست عادي خود بيرون آمد و سر به آسمان سائيد تعداد صداها هرلحظه بيشتر مي شد . شبنمِ ديدگان هر شهروند رهسپار آسمان بود ، كه ناگهان هجوم هواپيماهاي دشمن بعثي مردم را در كانال ها و كنار خيابانها زمين گير نمود . غرش هواپيماها كه تا پايين ترين سطح پرواز مي كردند رعب و وحشت را دو چندان مي نمود كه اولين شليك آنان منطقه تعميرگاهي راه آهن را نشانه گرفت و دود « دپوي » ايستگاه راه آهن به صورت آتش مخروطي شكلي به هوا برخاست . مردم سراسيمه نمي دانستند به خانه ها پناه ببرند يا در كنار ديوارها و گودالها سنگر بگيرند .
ميدان راه آهن كه همزمان شاهد حضور رزمندگان عازم جبهه ها بود هدف بعدي 54 فروند هواپيماي دشمن بعثي بود و پس از آن نقاط ديگر شهر همچون خيابان شريعتي ، خيابان شهيد كردوالي ، خيابان شهيد مصطفي خميني ، خيابان شهيد عباس پناهي و . . . مورد هجوم طولاني ترين حمله هوايي بود كه در حدود يك ساعت و چهل و پنج دقيقه بطول انجاميد و روزي تلخ اما سراسر ايستادگي و پايداري مردم ديار سرافراز انديمشك را رقم زد ، سه شنبه اي هول انگيز كه با تقديم بيش از 200 شهيد از هموطنان و 75 شهيد از همشهريان اين خطه خونرنگ پايداري مردم با بصيرت انديمشك و روز « حماسه مقاومت مردمي » كه تابلويي از مقاومت و ايثار بود را رقم زد .
و اساسي ترين سوالي كه ذهن هر شهروندي را مشغول مي سازد اين است كه چرا دارالمخلصين "انديمشك" بايد مورد اين هجوم طولاني و وحشيانه قرار گيرد در اين رهگذر به بيان برخي موارد كه ميتواند سرمنشأ اين هجوم طولاني كه در طول دوران دفاع مقدس بي سابقه بوده را اين چنين برشمرد :
1- انهدام خط راه آهن كه بعنوان حلقه اتصال جبهه هاي جنوب و مياني با مركز كشور بوده و نقطه ثقل اين خط ، ايستگاه راه آهن انديمشك .
2- انهدام مخازن نفت بمنظور ضربه زدن به مركز اقتصادي و توليد روزانه نفت و اخلال در سوخت رساني و قطع پشتيباني امدادي خودروها و يا حداقل به تأخير انداختن امر حمل و نقل به جبهه هاي جنوب .
3- قطع ارتباط زميني جبهه هاي جنوب بويژه در امر پشتيباني با توجه به حلقه اتصال انديمشك با سه استان خوزستان ، لرستان و ايلام .
4- تهديد جدي پايگاه چهارم شكاري و يا حداقل سنجش ميزان آمادگي اين پايگاه مهم و حياتي كه در جاده دزفول – انديمشك واقع شده و براساس تقسيمات كشوري جزء حوزه استحفاظي دزفول محسوب شده اما با شهرستان انديمشك نيز فاصله چنداني ندارد .
5- از بين بردن نيروهاي رزمنده حاضر در شهرستان كه همزمان بوسيله قطار از مركز كشور عزيمت نموده و در ايستگاه انديمشك در حال خروج بودند .
6- انهدام معادن بزرگ شن و ماسه كه سبب ايجاد جاده هاي مواصلاتي در جبهه هاي جنوب با بهره مندي از معادن غني شده بود .
7- انهدام ايستگاه اصلي برق شمال خوزستان در راستاي به چالش كشيدن ذخيره هاي انرژي و قطع برق منطقه وسيعي از شمال استان خوزستان .
8- از بين بردن پل هاي حياتي و مهم تل زنگ (ريلي) بالا رود جنوبي (جاده اي) و قطع ارتباط پشتيباني و نيروي انساني مركز كشور با جنوب .
9- از بين بردن نيروي انساني و تداركاتي پادگان ها و مراكز نظامي اطراف شهرستان انديمشك كه بالغ بر 20 پادگان و مركز آموزشي و تداركات را ميتوان برشمرد .
10- انهدام مراكز درماني همچون بيمارستان شهيد كلانتري انديمشك كه با همت مردم در دوران دفاع مقدس در محل شركت ساخت تراورس بتوني راه آهن راه اندازي و محل تيمارداري مجروحان و زخمي هاي جنگ تحميلي بوده و با زحمت شبانه روزي كادر پزشكي اعزامي و پرستاري مادران شهداي انديمشك منشأ خدمات بسياري در اين خصوص بود ، همچنين آسيب رساندن جدي به بيمارستان شهيد بهشتي كه در منطقه راه آهن بود و پذيراي مجروحان مي شد و نيز شبستان درماني كه در كنار جاده ترانزيت تهران – انديمشك (جنوب) بمنظور در امان بودن از حملات هوايي احداث گرديد .
اما مهمترين مسئله اي كه شايد بتوان از هجوم طولاني هوايي به شهرستان انديمشك از آن ياد كرد شكستن مقاومت مردم انديمشك و عقبه مهم تداركات و نيروي انساني اين خطه را نام برد چرا كه وجود گردان حمزه با جوانان نيك سيرت كه در عملياتهاي مهم ضربه هاي جبران ناپذيري به ارتش عراق وارد ساخته بوده و مردمي كه با تحمل بيش از 50 بار موشكباران و حملات هوايي هنوز هم در حمايت امام و مولاي خويش تنور جبهه ها را گرم نگه داشته بودند شايد مهمترين عامل اين تهاجم وحشيانه باشد .
مردمي كه مقتداي پير جماران درخصوص آنان فرمود : اين انديمشك است كه مورد تجاوز واقع مي شود ، دنباله اش جنگ جنگ تا پيروزي مي گويد (صحيفه نور ج 18) به واقع شايد استدلال دشمن بعثي در شكستن حلقه اتصال و عقبه جبهه ها در هجوم به اين ديار را استدلال صحيحي بتوان ناميد و هر چند زخمهاي بيشماري در هجوم طولاني مدت چهارم آذرماه سال 65 بر پيكر نحيف انديمشك وارد آمد اما حماسه سترگ پايداري آنان ، اقتدا به حضرت زينب (س) را به زيبايي به تصوير كشيد كه « ما رايت الا جميلا » و اين زيبايي و شكوه ايثار را در طواف شهداي اين بمباران كه با حزن و اندوه اما با شكوه تشييع مي نمودند ، زمزمه مي كردند . شهدايي همچون فرمانده دلاور عزت اله حسين زاده كه شرح مردانگي و دريادلي و حماسه آفريني او در عمليات والفجر 8 وصف ناشدني است و اميد آن است كه دلهاي شيفته و عاشق ولايت شهر يك هزار پرستوي شهيد در سالگرد واقع تلخ چهارم آذرماه با ديدار مولا و مقتدايشان جمال رخ يار را به نظاره بنشينند و تجديد بيعت نمايند و تسلي يابند .