عصرایران ؛ الف.راستگو - از نظر ما اگر مهدی رحمتی کمی سیاست داشت، به نحو دیگری مسئله مربوط به عکس را ماستمال میکرد؛ مثلا میگفت افق زاویه بدنش طوری است که معلوم است وی اصلا متوجه نشده از وی عکس گرفتهاند؛ و یا همچنین میتوانست از یکی از گزینههای زیر به عنوان توجیه استفاده کند:
الف. به نظر من هيچ مشكلي وجود نداشت، ما ورزشي هستيم، آن هايي كه خودشان را به ورزشكاران میچسبانند بايد بگويند چرا اين كارها را میكنند.
ب. من عكس نينداختم اين عكس من نيست و نمي دانم عكس چه كسي است!
ج. اگر غير ورزشي برود و عكس بگيرد شايد مشكل داشته باشد ولي من ورزشي هستم و رفتم!
د. اصلا در صفحه اينستاگرامم من اين عكس را منتشر نكردم شايد پرستارها گرفتهاند!
توضیح ضروری: البته قبلا آقای عباس جدیدی دقیقا از همه گزینههای فوق با هم؛ در خصوص عکسی که با مرحوم پورحیدری گرفته بود، استفاده کردهاند و حق کپیرایت استفاده از این گزینهها در دست عباس آقاست!
نصب تابلوی عکس برداری ممنوع روی پیراهن فوتبالیستها
از نظر ما بهتر است از این پس برای آنکه دیگر از این نوع مشکلات پیش نیاید، از یکی از راهکارهای زیر استفاده شود:
الف. یکی از اعضای کمیته اخلاق بصورت 24ساعته آنلاین باشد و هر زمان کسی خواست با ملیپوشان عکسی به یادگاری بگیرد، در ابتدا از همان فرد عکسی گرفته و برای اعضای کمیته اخلاق بفرستند و اگر وضعیت ظاهری آن طرفدار تایید شد، ملیپوشان با وی عکس یادگاری بگیرند.
ب. بر روی لباس ملیپوشان از این تابلوهای «عکسبرداری ممنوع» نصب کنیم تا طرفداران آنها بدانند که نباید عکسی با آنها بگیرند.
ج. در تمام اردوهای تیمهای فوتبالی؛ اعضا را به همراه همسران آنها بفرستیم و اگر متاهل نیستند پدر و مادرهایشان هم به همراه آنها به خارج از کشور بروند، درست است شاید کمی هزینههای تیمها بالا برود، اما مطمئنا اگر طرفدار معلومالحالی، همسر بازیکن را در کنار وی ببیند، هوس عکس گرفتن به سرش نمیافتد.
د. از ملیپوشها چندتایی ماکت (مثل همین ماکتهای مقوایی رونالدو که دم در تعویض روغنیها هست) تهیه کنیم و در سفرهای خارجی از هواداران بخواهیم با این ماکتها عکس بگیرند تا خدایی ناکرده مشکلی پیش نیاید.
بگم؟بگم؟
مدیرعامل استقلال در مورد جریان عکس رحمتی گفتهاست: «من هم عکسهایی دارم که نشان بدهم، خیلیها زیر سوال میروند.» با توجه به این موضوع کدام گزینه صحیح است؟
الف. من عکس شما رو با یک خانومی دارم که میشناسید؛ بگم؟ بگم؟
ب. این عکسها چیه توی جیبت مرد؟
ج. چرا بیاجازه دست توی جیبم کردی؟ باور کن این عکسها رو نگه داشته بودم اگه لازم شد یک موقع انتشارشون بدم بعضیها زیر سئوال برن.
د. از آنجایی که خانواده پای سایت "عصرایران" نشسته؛ همین جا متن را به اتمام میرسانیم و کاری به دعوای گزینههای «ب» و «ج» نداریم.