« نمونه کوچکی از راه آهن آورد. شاه فرمود[گ...] خورده. شتر و قاطر و خر صد هزار مرتبه از راه آهن بهتر است. حالا چهل پنجاه نفر فرنگی طهران هستند و ما عاجزیم. راه آهن ساخته شود هزار نفر می آیند»- اعتماد السلطنه/ 130 سال قبل
مهرداد خدیر- « وقتی 10 میلیارد دلار به کمپانی ایرباس بدهیم یعنی سالانه چندین هزار شغل در آنجا را تضمین کرده ایم و هزاران شغل را از جوانان خود گرفته ایم. امروز برخی خوش حال اند که آمریکا به ما هواپیما داده در صورتی که با این کار تا این 20 سال دیگر در کشور ما هیچ کس به فکر ساخت هواپیما نیست.»
اینها تازه ترین سخنان آقای حسن عباسی است. ایشان به عنوان «رییس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز» معرفی می شود و چون سخنان او بازتاب های فراوانی دارد و نظریه پرداز بخشی از جریان اصول گرای رادیکال به حساب می آید و بحث خرید هواپیما نیز این روزها پررنگ است جا دارد پرسش ها و نکاتی به این بهانه طرح شود:
1- کمپانی ایرباس ربط مستقیمی به آمریکا ندارد. آقای عباسی احتمالا این فقره را با بویینگ خلط کرده اند. بخش اصلی ایرباس مربوط به آلمان، فرانسه و انگلستان است. قرارداد با ایرباس شامل 100 فروند می شود. (46 فروند ایرباس 320، 38 فروند 303 و 16 فروند 350) ضمن این که گفته می شود آنچه در ایران به «شغل» ترجمه شده بیشتر به معنی « پشتیبان» است و معلوم است که در تولید غول های پرنده عده ای مشغول هستند. با این منطق دیگران نیز از ما نفت و گاز نخرند چون در ایران شغل ایجاد می کند. جالب است که گوینده محترم تا حالا یک کلمه از صنعت نساجی نگفته که قدیمی ترین صنعت ایران و اشتغال زاترین است و بازار های ایران را کالای قاچاق و غیر قاچاق چینی و ترکیه برداشته و کارگاه های تولید پوشاک را به تعطیلی کشیده ولی نگران شغل در صنعتی هستیم که نداریم و مشاغلی که نیست!
2- حجم قرارداد با ایرباس 10 میلیارد دلار نیست. 18 تا 20 میلیارد دلار است و بر اساس یادداشت آقای بعیدی نژاد سفیر جدید ایران در انگلستان به صورت فاینانس است و بخشی هم با فروش بلیت تأمین می شود. بنا براین قرار نیست فی المجلس 10 میلیارد دلار به کمپانی ایرباس بدهیم.
3- ایشان می گوید تا 20 سال دیگر هم هواپیماساز نمی شویم. مگر در این 40 سال که هواپیمای نو نخریدیم و مردم با ترس و لرز سوار هواپیما شدند و می شوند. ( شخصا کسانی را دیده ام در مواجهه با غول های پیر پرنده، شهادتین خود را می خوانند چون اطمینان ندارند سالم به مقصد می رسند).
اگر نخریدن هواپیما ما را هواپیماساز می کرد در این 40 سال شده بودیم! ضمن این که مگر قرار است هم خودروساز باشیم هم کشتی ساز و هم هواپیماساز؟ اتفاقا اگر قرار باشد هواپیماساز شویم باید با دو غول هواپیماسازی – ایرباس و بویینگ- تعامل داشته باشیم و قرار است این باب گشوده شود.
4- وقتی خبر موافقت با تحویل 80 فروند بویینگ منتشر شد گفتند کاغذی است و واقعی نیست. اگر کاغذی است چرا « رییس مرکز بررسی های دکترینال امنیت بدون مرز» نگران است و اگر هم کاغذی نیست چرا می گویند کاغذی است؟
در مورد خاص بویینگ گفته می شود تحویل 80 فروند بویینگ تا 50 هزار صندلی به ظرفیت ناوگان هوایی می افزاید. آیا این اشتغال زایی نیست؟ این که فرزندان ما در صنعت گردشگری مشغول شوند اشتغال زایی نیست؟
متخصص دکترینال به قاعده بهتر می دانند اشتغال تنها در کارخانه میسر نمی شود. تا صحبت از کار و شغل می شود همه کارگرانی در حال کار در یک کارخانه را تصور می کنیم در حالی که بخش خدمات قابلیت های بیشتری دارد.
5- قریب 40 سال است که هواپیمای نو نخریده ایم و ظاهرا یکی که از طریق دلالی خریدیم نیز به مشکل خورد. از جناب عباسی و دوستان می توان پرسید هواپیمای نو بخریم یا نه؟ اگر باید بخریم توپولوف بخریم یا ایرباس و بویینگ؟
اگر قرار است نخریم شرکت های هواپیمایی چه کنند؟ با هواپیمای کهنه ادامه دهند و ضرر بدهند؟ تا کی ؟ 20 سال دیگر؟ آن وقت 20 سال دیگر بخریم خوب است و حالا بد است؟
6- اگر این قرارداد از خروج 5 میلیارد دلار ارز جلوگیری کند خوب است یا نه؟ مگر همین حالا مردم از شرکت های خارجی بلیت نمی خرند و این عدد سر به 5 میلیارد دلار در سال نمی زند؟ اگر این 5 میلیارد دلار به جیب ایرلاین های هوایی نرود بد است؟
7- هر کشوری با برندهای آن شناخته می شود. تا می گوییم کره یاد سامسونگ می افتیم. برندهای ایران اما در این سال ها آسیب دیده اند. یکی از برندهای ملی «هما» بود و هست. اما همایی که بر هواپیمای مستعمل حک شود آیا اسباب سرافکندگی نیست؟ آن هم در رقابت با ایرلاین هایی که وقتی هما متولد شد هنوز به صحنه نیامده بودند. نوسازی ناوگان هوایی می تواند در بازسازی اعتبار ایرلاین های اصلی ایران نیز تاثیر بگذارد.
8- آقای عباسی می فرمایند « هزاران شغل را از جوانان مان گرفته ایم.» ایشان شنیده اند که خودروسازان داخلی در مخالفت با واردات خودرو چنین استدلال می کنند. اما در شرکت های خودروسازی عده ای واقعا مشغول هستند و اتومبیل تولید و تحویل می شود.
جدای این بحث که محدودیت واردات و تعرفه های بالا مردم را از استفاده از فناوری های نو در خودروسازی محروم کرده و امنیت و سلامت هم به مخاطره می افتد اما از حیث اشتغال نیروی داخلی استدلال قابل تأملی است. منتها در مورد هواپیماسازی آیا شرکت هایی دارند می سازند و تحویل می دهند که بویینگ و ایرباس بیایند تعطیل می شوند؟
9- وقتی با ایرباس و بویینگ قرارداد می بندی و پای رولز رویس هم که موتور ایرباس را تأمین می کند باز شود دیگران چه می توانند گفت و چه بهانه ای می توانند بیاورند؟ به مصداق « چون که صد آمد نود هم پیش ماست» با ایرباس و بویینگ و رولز رویس که قرارداد داشته باشی یعنی تحریم ها شکسته و دیگران نیز می آیند. بنا بر این جنبه نمادین هم دارد.
10- آقای عباسی نگفته اما دیگرانی گفته اند مگر طبقات عادی و متوسط چقدر از هواپیما استفاده می کنند؟ آیا بهتر نبود این پول جای دیگر خرج می شد؟ پاسخ این است که اولا عجالتا پولی پرداخت نشده و فاینانس است ( استفاده از منابع خارجی و پرداخت پس از کسب درآمد).
ثانیا 5 میلیارد دلاری که به جیب ایرلاین های خارجی ریخته می شود جذب خواهد شد. ثالثا از روند مهاجرت کارشناسان و خلبانان جلوگیری می کند و جدای این سه اما یکی از دلایل گران بودن بلیت هواپیما این است که زیان می دهند. اگر از زیان دهی خارج شوند چه بسا قادر به سرویس دهی بیشتر باشند.
نکته دیگر این که مسافری که سوار هواپیما می شود شاید به لحاظ تمکن مالی بالاتر باشد اما چرا به این فکر نمی کنیم که یگانه جراح فلان منطقه محروم در سیستان و بلوچستان یا سرمایه گذار یا استاد دانشگاه هم با هواپیما سفر می کنند که از خدمات آنها دیگرانی بهره می برند که سوار نمی شوند؟
این اشاره تاریخی هم خالی از لطف نیست:
محمد حسن خان صنیع الدوله یا اعتماد السلطنه وزیر انطباعات ناصر الدین شاه قاجار بود. او هر روز برای پادشاه قاجار روزنامه می خواند و مکاتبات او را تنظیم می کرد در روزنامه خاطرات خود وقایع دربار را ثبت کرده که مهم ترین سند از فضای آن دوران است.
او در روزنامه سوم صفر 1304 هجری قمری ( 134 سال قبل با تاریخ قمری و 130 سال قبل شمسی و حول و حوش 1265 خورشیدی و 10 سال قبل از ترور ناصرالدین شاه) می نویسد:
« ...بوآتال، نمونه کوچکی از راه آهن آورده بود. شاه فرمود[گ...] خورده. شتر و قاطر و خر صد هزار بار از راه آهن بهتر است. حالا چهل پنجاه نفر فرنگی طهران هستند و ما عاجزیم. اگر راه آهن ساخته شود هزار نفر می آیند. آن وقت چه کار کنیم؟ رفتم به خانه کتابچی. صحبت از راه آهن شد. امین السلطان کتابچه راه آهن انگلیس را به من داد تا انتقاد کنم. من هم صریح نوشتم راه آهن مضر است برای استقلال شما و این بود که موقوف شد.» - [روزنامه خاطرات اعتماد السلطنه- با مقدمه و فهرست های ایرج افشار- انتشارات امیر کبیر- صفحه 462]