شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۲۱۹۲
تاریخ انتشار: ۰۶ دی ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۵
ایرنا: خانواده اروندکناری شش فرزند معلول در خود جای داده است، فرزندانی که تا 11سالگی زندگی طبیعی داشته‌اند.

صبح جمعه بود، از چند هفته قبل برای سحرخیز شدن در این روز -که روز استراحت است- برنامه‌ریزی کردیم تا به 50 کیلومتر آنطرف‌تر از آبادان رفته و خانه‌ای را ببینیم که جمعه‌ات را دلگیرتر از دیگر جمعه‌ها می‌کند.

همراه با نورالله طاهری معاون توسعه مدیریت و منابع دانشکده علوم پزشکی آبادان و دکتر نیک‌نام متخصص داخلی مغز و اعصاب و دیگر همراهانی که هفته‌های گذشته نیز به اروندکنار سفر کرده بودند و فضای دلگیر این خانه را دیده بودند، راهی اروندکنار شدیم.

30دقیقه‌ای را بدون تصویر ذهنی به تماشای جاده می‌نشینم و روستاها و نهرها یکی پس از دیگری می‌آیند و من فارغ از آن هستم که مقصد به هیچ عنوان زیبایی بصری طبیعتِ مسیر را ندارد.
و بالاخره می‌رسیم و در می‌زنیم؛ اینجا و پشت این در آهنی اندوه در اوج قرار دارد.

پدر خانواده با دستانی گرم و چشمانی که خستگی نماد بارز آن است، پذیرای‌ما می‌شود؛ مرد است دیگر، مرد که گریه نمی‌کند، هر چند همه آنهایی که آن روز مهمان خانه پدر بودند، دیدند که مردی که گریه نمی‌کند، نمادی برای غم است.

اتاق کوچک و دیوار گچی شوره‌زده و موج اندوهی که در آسمان خانه بود هم دلیلی نشد تا مهمان‌نوازی مختص عرب خوزستان را شاهد نباشیم؛ چای و شیرینی وارد می‌شود فارغ از اینکه این خانه سالهاست که مزه «شیرین» را نچشیده است.

*** داستان عجیب خانواده

پای صحبت پدر خانواده می‌نشینیم تا قصه عجیب فرزندانش را بازگو کند، پدر از 11سالگی‌ای می‌گوید که بعد از آن زندگی دیگر برای فرزندانش می‌ایستد. او می گوید:پنج فرزند و یک نوه‌ام با مشکلات متعددی روبرو هستند، آنها تا 11سالگی زندگی عادی خود را دنبال کردند، ولی پس از آن به دلایل نامعلومی با مشکلات عدیده جسمی، حرکتی و بینایی مواجه می‌شوند.

این پدر اروندکناری ادامه داد:فرزندانم تا 11سالگی به مدرسه نیز می‌روند، ولی پس از این سن، بدن‌شان به مرور تحلیل می‌رود؛ این روزها پسر بزرگم که حالا 31 سال دارد به صورت کامل فلج شده و روی ولیچر است، اتفاقی که برای پسر دوم خانواده هم افتاده است.

وی با اشاره به این موضوع که هیچ نسبت فامیلی با همسرم ندارم و این اتفاق در نسل‌های پیشینم و در فامیلم سابقه نداشته است، بیان کرد:به دلیل مشکلات مالی توان درمان فرزندانم را ندارم و برای اینکه از پیشرفت مشکلات‌شان جلوگیری کنم تنها توانسته‌ام تا اهواز بروم.

پدر این خانواده با بیان این موضوع که به دلیل اینکه هزینه‌های نگهداری این فرزندان بالا است مجبورم به دریا بروم و کار کنم، افزود:نگهداری این بچه‌ها با مادرشان است که به دلیل وزن بالای آنها، همسرم نیز با مشکل دیسک کمر مواجه شده است.

** موضوعی که باید بررسی شود

دکتر نیک‌نام متخصص داخلی مغز و اعصاب در این دیدار پس از معاینه کامل فرزندان این خانواده و مشاهده مدارک پزشکی آنها، پی بردن به چرایی این اتفاق را منوط به انجام آزمایش‌های بیشتر دانست. وی در همین خصوص اضافه کرد:به عقیده من بچه‌ها نیاز به بازتوانی و کاردرمانی دارند تا بیماری با تاخیر پیشرفت کند. این پزشک متخصص داخلی مغز و اعصاب به نیاز بچه‌ها به «ام آر آی» مغز و گردن اشاره کرد.

*** صدایِ بی‌صدای آنها را بشنوید

نگاهی به اطراف می‌اندازم، حالا هر 5فرزند و یک نوه معلول خانواده روبروی ما هستند، چندتای‌شان با ویلچر و یکی که با مشکل حاد بینایی مواجه است. نمی‌شد به پدر و مادر خرده گرفت که چرا با وجود معلول بودن فرزندان به فرزندآوری بیشتر اقدام کردند زیرا بچه‌ها تا 11 سالگی شبیه دیگر 11ساله‌های سالم دنیا بودند، 11ساله‌های که می‌دوند، می‌خوانند و می‌دانند؛ اما آنها بی‌خبر هستند که 12سالگی‌شان دیگر شبیه بقیه کودکان جهان نیست.

به چشم‌های بی‌سوی بچه‌ها نگاه می‌کنم، کلافگی ناشی از نشستن مدام بر روی ویلچر و دراز کشیدن مستمر بر روی تشک، فریادِ بی‌صدای آنهاست. این کلافگی در چهره پدر و مادری که آرزوی داشتن تنها یک فرزند سالم برای عصای دست شدن به دل‌شان مانده است هم موج می‌زند.

نورالله طاهری معاون دانشکده علوم پزشکی آبادان به پدر دلگرمی داد که دانشکده علوم پزشکی آبادان کنارشان است، دکتر نیک‌نام نیز قول پیگیری درمان بچه‌ها را می‌دهد، قولی که نیاز است دیگر پزشکان خیر منطقه نیز برای اجرایی شدنش در کنار دکتر نیک‌نام باشند.

پس از ساعتی دیدار، خداحافظی می‌کنیم و ما نیز قول می‌دهیم که صدای«بی‌صداییِ» آنها باشیم، صدای پدری که می‌گوید:خانه‌ام برای 6فرزند معلول کوچک است، فرزندان بی‌گناهم ویلچرهای بهتری را می‌خواهند، هزینه‌های درمان عزیزان دلم کمرشکن است، کودک نابینایم دستان پرمهر یک چشم پزشک مهربان را می‌‍ بوسد و ...

گفت و گو از :امین جوکار

برچسب ها: اروندکنار ، معلول
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار