امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
روز گذشته، خبری بر خروجی خبرگزاریها قرار گرفت، مبنی بر این که حجتالاسلام طائب، رئیس قرارگاه عمار گفته که اگر دشمن به ما هجوم آورد و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد، اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم. وی البته این سخنان را تکذیب کرد....
روز گذشته، خبری بر خروجی خبرگزاریها قرار گرفت، مبنی بر این که حجتالاسلام طائب، رئیس قرارگاه عمار گفته است که سوریه استان سی و پنجم و استانی استراتژیک برای ماست.
در این باره رئیس قرارگاه عمار افزود: اگر دشمن به ما هجوم آورد و بخواهد سوریه یا خوزستان را بگیرد، اولویت با این است که ما سوریه را نگه داریم، چون در این صورت، میتوانیم خوزستان را هم پس بگیریم، ولی اگر سوریه را از دست بدهیم، تهران را هم نمیتوانیم نگه داریم.
به گزارش شوشان به نقل از تابناک، امروز اما آقای طائب این سخنان را تکذیب کرده و افزوده است که سخن وی را رسانهها تحریف کردهاند؛ اما به هر حال، این وضعیت از دو حال بیرون نیست.
نخست: یا بنا بر ادعای آقای طائب، رسانهها سخنان وی را تحریف کردهاند، که نظر به حساسیت این موضوع، باید در صورت درست بودن ادعای آقای طائب، به رسانههایی که این کار را کردهاند، هشدار داد؛ یعنی اگر رسانهها، سخنی در این سطح حساس را ـ که مربوط به یکپارچگی ملی ایرانیان است ـ تحریف کردهاند، باید پرسید چه هدفی از این کار داشتهاند؟
دوم: به هر حال، تحریف کردن یا نکردن سخنان حجتالاسلام طائب اثبات شدنی است. اگر رسانههایی که خبر سخنرانی وی را مخابره کردهاند، ثابت کنند که سخنان وی را تحریف نکردهاند، آقای طائب چه پاسخی برای گفتن دارد؟ اگر باز هم به فرض که وی در بیان سخنانش دچار اشتباه شده، چه لزومی دارد که وی احساسات یک ملت را جریحهدار کند؛ صرفا به این دلیل که نتوانسته است یک موضوع مرتبط با منافع ملی را برای مردم تبیین کند؟!
در این باره باید گفت، سیاست خارجی و منافع ملی یک کشور، از جمله مسائلی است که چون صحبت کردن و اظهار نظر کردن درباره آن برای کسی هزینهای ندارد، هر کسی مایل است درباره آن سخن بگوید؛ اما سخن از منافع ملی آن قدر که در آغاز کار آسان به نظر میرسد، در باطن سخت و پیچیده است.
سخن گفتن از سیاست خارجی کشور، ظرافتهای خاصی دارد؛ مثلا اگر فردی بخواهد اهمیت یک کشور را در سیاست خارجی ایران بگوید و منافع ایران را مرتبط با منافع آن کشور خاص تعریف کند، باید به مسائل گوناگون ملی، منطقهای و جهانی مسلط باشد. مگر میتوان دفاع از یک کشور خارجی را مهمتر از دفاع از استانی همچون استان خوزستان قلمداد کرد؛ این چگونه استدلالی است؟
همه مردم ایران، کل یکپارچهای در قالب هویت ملی و اسلامی تشکیل دادهاند و خوزستان در این میان سمبل افتخار، مقاومت، شجاعت و پایداری ایران است؛ مردمانی که در عین محرومیت، همواره تا پای جان و مال خود، پای انقلاب و ایران ایستادهاند، اغلب پهلوانان و فرماندهان هشت سال دفاع مقدس ملت ایران را شهروندان خوزستانی تشکیل میدهند که خود را فدای انقلاب و ایران کردند.
چگونه میتوان در مورد خوزستان شریف و نجیب این گونه سخن راند؟ چرا باید در چنین شرایطی که مشکلات متعددی در کشور از لحاظ معیشت مردم وجود دارد، ذهن و روان آنان را با چنین سخنانی آزرده کرد؟ چرا افراد اصرار دارند که در هر حوزهای از خود نظریات تخصصی ارائه دهند؟ مگر جز این است که سیاست خارجی یک کشور، ادامه سیاست داخلی آن است؟ چرا مسائل فنی به زبان غیر فنی گفته شود؟
پس قدری سیاست، روابط و حقوق بینالملل بیاموزیم، تا مایه دردسر هموطنانمان نشویم!