امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
گویا «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» و همچنین آلودگی هوا، همگی دست به دست همه داده اند تا دانشآموزان ایران را از یک آموزش خوب محروم کنند. آلودگی هوا، چه به تعطیل شدن مدرسهها بینجامد چه نینجامد، آسیب خودش را به آموزش میزند. اگر مدرسهها تعطیل شوند که هیچ، زمان آموزش از دست رفته است و اگر هم تعطیل نشوند کیفیت آموزش افت میکند، چرا که آلودگی هوا بر جسم و جان دانشآموزان و آموزگاران اثر منفی میگذارد و تمرکز درست و حسابی آنان را از بین میبرد. در روزهایی که آلودگی هوا بالاست، اما مدرسهها تعطیل نشده اند دانشآموزان پیاپی اجازه میگیرند که به بیرون بروند تا آبی به دست و صورتشان بزنند یا سر درد میگیرند و میروند بیرون تا هوایی تازه (آلوده !) استشمام کنند یا قرص مسکنی بخورند و خلاصه پیاپی اعتراض میکنند که چرا امروز تعطیل نشد و حالمان خراب است و نظم عادی کلاس را به هم میزنند. هنگامی هم که مدرسه تعطیل میشود که درسها عقب میافتند. این نگارنده یک آموزگار ریاضی دبیرستانی است. خوشبختانه برخی از کتابهای ریاضی که در سالهای اخیر نوشته شده اند، به گونه ای هستند که دانشآموزان با انجام فعالیتهای کتاب، درگیر درون مایه درس میشوند و درس را فرا میگیرند، اما ویژگی این روش این است که زمانبر است و اگر در یک ترم تحصیلی، دو سه تعطیلی نابهنگام و پیش بینی نشده به درس و کلاسی بخورد جبران کردن آن بسیار سخت میشود و آموزگار ناگزیر میشود که به روش نادرست جزوه و نکته گفتن و نوشتن برگردد تا بتواند درس را به جایی برساند که بنا به بخشنامه باید پیش برود. بر همین اساس ممکن است در یادگیری ضعیف دانشآموزان تاثیر بگذارد و آموزشها آن گونه که باید و شاید در مسیر درست قرار نگیرند. این همان چیزی بود که در همین ترم گذشته برای من در برخی از کلاسهایم رخ داد. اثر دیگری که میتواند بگذارد این است که فشار درسی را در جلسههای آینده افزایش میدهد و پایه و مایه ای میشود برای فشار بیشتر بر دانشآموزان و آموزگاران و چه بسا بروز برخی خشونت ورزیها در کلاس درس که آن هم به نوبه خود تبعاتی را به همراه دارد و فضای کلاس را متشنج میکند و حتی ممکن است که دانشآموزان دلزده و از تحصیل باز بمانند. بنابراین باید فکری اساسی کرد تا لطمه به دانشآموزان و آموزگاران وارد نشود.
دانش مبارزه با آلودگی هوا را نداریم
آلودگی هوا، هم مدرسه را تعطیل میکند و هم آموزش خوب دانشآموز محور زمانبر را، اما آلودگی هوا در همه جای جهان نیست و بهتر بگویم در همه جای جهان به یک اندازه نیست. برخی از بزرگترین و پرجمعیت ترین شهرهای جهان، به مراتب میزان آلودگی هوای کمتری نسبت به شهرهای ما دارند. تا همین چند سال پیش هم برای نمونه زابل، از نظر هوا آلوده ترین شهر جهان نبود یا شهرهای غرب کشور، هوایی پاک داشتند. برخی شهرهای بزرگ جهان که تا یک دهه پیش آلوده ترین شهرهای جهان بوده اند هم اکنون توانسته اند با آلودگی هوایشان برخورد کرده و آن را بسیار کم کنند و هم اکنون جزو شهرهای پاک و پاکیزه به شمار میروند. مواردی که گفتم همه آگاهیهایی است که به آسانی در فضای مجازی دسترس پذیرند و دانشآموزان ما هم آنها را میدانند. مبارزه با آلودگی هوا یک دانش است و گویا ما دانش آن را نداریم. این هم یک پیام سربسته آلودگی هواست به مدرسههای ما که از دل این مدرسهها و دانشگاهها، دانشهای مفیدی که به بالا بردن کیفیت زندگی یاری رسانند بیرون نمیآید. از این رو با گستردگی فضای مجازی و این حجم از اطلاعات در دست دانشآموزان نمیتوان از زیر سوالات آنها شانه خالی کرد.
افزایش بیاعتباری موسسات آموزشی با آلودگی هوا
آلودگی هوا، بر بی اعتباری مدرسهها و دانشگاههای ما در ذهن دانشآموزان و دانشجویانمان میافزاید و کارکرد مکانهای آموزشی را تا حد یک بازی و سرگرمی فرو میکاهد. دانشآموز و دانشجو حق دارد که بپرسد با این همه مدرسه و دانشگاه و آموزگار و استاد و با این همه دانش آموختگان دانشگاهی با مدرکهای بالا چگونه این کشور مشکل آلودگی هوا که سخت بر سلامت انسانها اثر منفی میگذارد و سالانه جان هزاران انسان و حیوان و گیاه را میگیرد و صدها بیماری جورواجور به جان هر جانداری میاندازد را نمیتواند حل کند که هیچ، هر سال بر میزان و شدت آن هم میافزاید؟ و آیا این همه مدرسه و درس و دانش اندوزی و آموزی، بی فایده نیست؟ از گذشته هم گفته اند که: «توانا بود هر که دانا بود» و چون ما توانا نیستیم پس دانا هم نیستیم. آلودگی هوا، دانش فنی، علمی و مدیریتی ما را به چالش و شاید بهتر بگویم به ریشخند میگیرد و این همان چیزی است که بسیاری از دانشآموزان با درکی شهودی درمی یابند و دانسته یا نادانسته در رفتار و بیاعتناییهایشان به سخنان آموزگار نشان میدهند. در یک کلاس درس با هوای آلوده، دفاع یک آموزگار از دانش و به ویژه دانش بومی و کاربردی ناسازواره و پارادوکسیکال است و دانشآموزان هم همین را میفهمند. بنابراین مساله آلودگی هوا به شدت با اهمیت شده و دانشآموزان را نیز تحت تاثیر قرار داده است.
آموزش قربانی ندانم کاریهای دیگران
آلودگی هوا به روشهای گوناگون، به ارائه یک آموزش کیفی آسیب میزند. مدیری میگفت به یکی از آموزگارانم گفته ام که فلانی چرا با تاخیر به مدرسه میآیی؟ گفته است شما هم این همه تعطیلی را رها کردهاید و چسبیده اید به این ده دقیقه تاخیر من؟! و این تنها سخن یک آموزگار نیست. هنگامی که مدرسه، پیاپی تعطیل میشود پیام سربسته دیگرش این است که آموزش میتواند به آسانی قربانی ندانم کاریها و سیاستهای نادرست دیگران شود؛ پس گویا چیز چندان با ارزشی هم نیست. دوستی میگفت همین حقوق شندرغازی هم که شما فرهنگیان میگیرید زیادیتان هم هست! شما که همیشه تعطیلید پس اصولا چرا باید حقوق بگیرید؟! و این تبعات دیگر آلودگی است که دامن آموزگاران را نیز گرفته است، در حالی که آنها در آلودگی هوا نقشی نداشته و صرفا ناخواسته در تعطیلیهای مدارس قرار گرفتهاند.
* عضو کانون صنفی معلمان استان تهران