نوشتاری از ولیالله شجاع پوریان/درگذشت هاشمی گفتمان اصلاحات را با شرایط جدیدی مواجه کرده است
گرچه هاشمی هیچگاه خود را اصلاحطلب عنوان نمیکرد، اما تردید نیست بویژه در 10 سال گذشته نقش زیادی در پیشبرد اهداف گفتمان اصلاحات داشت.
شوشان/ ولیالله شجاع پوریان
رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی نقطه عطفی در تاریخ سیاسی انقلاب اسلامی ایران به شمار میآید. نقش موثر و راهگشای ایشان در دورههای مختلف پس از پیروزی انقلاب بر هیچ کس پوشیده نیست و موافق و مخالف، هاشمی را مهرهای بدون جایگزین در سپهر سیاست ایران میدانند. حضور مداوم و موثر ایشان در دوران پیش از پیروزی انقلاب، شکلگیری انقلاب، جنگ تحمیلی، دوران سازندگی، مجلس، ریاستجمهوری، مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، نماز جمعه و حوادث دهه اخیر بهویژه انتخابات ریاستجمهوری یازدهم و مجلس دهم نشان میدهد خلاء حضور هاشمی میتواند روی پدیدهها و رویدادهای سیاسی آتی تاثیرگذار باشد.
گرچه هاشمی هیچگاه خود را اصلاحطلب به معنای عضویت در جریان سیاسی خاص معرفی نمیکرد، اما تردید نیست به ویژه در 10 سال گذشته نقش زیادی در پیشبرد اهداف گفتمان اصلاحات داشت.
آیتالله که از نخستین روزهای انقلاب سعی میکرد چهرهای میانهرو و تعادلبخش به رقابتهای سیاسی از خود نشان دهد، در یک دهه پایانی عمر خود تمایل بیشتری به گفتمان اصلاحات پیدا کرد و از اینرو شدیدترین هجمهها و انتقادات را در این دوران به جان خرید. انتخابات ریاستجمهوری سال 92 اوج درایت و هوشمندی هاشمی را اثبات کرد و شبیهترین چهره به هاشمی با همراهی هاشمی و دیگر سران اصلاحات موفقیت بینظیری را رقم زدند.
پس از آن نیز حضور هاشمی در کنار سران اصلاحات در انتخابات مجلس دهم و مجلس خبرگان در تهران یکی از بزرگترین پیروزیهای جریان اصلاحات را به ارمغان آورد و از اینرو هاشمی به عنوان تکیهگاهی بزرگ و مشاوری امین و خبره در جریان اصلاحات معرفی شد که با عنایت به مقبولیت مردمی و جایگاه وی در نظام، دستاوردهای مطلوبی عاید گفتمان اصلاحات شد.
درگذشت هاشمی گفتمان اصلاحات را با شرایط جدیدی مواجه کرده است. خوشبختانه این گفتمان به خوبی در سطح جامعه نهادینه شده و همه تلاشها و محدودیتها برای به حاشیه بردن این تفکر نقش بر آب شده و چه بسا تنومندتر و موفقتر از گذشته سربرآورده است. اما برای راهبری و سیاستورزی عاقلانه به جایگزینی برای نقش ویژه هاشمی نیاز است.
گفتمان اصلاحات چه در بدنه اجتماعی و چه در میان سران و تصمیمگیران شخصیتهای موثر، کاردان و خبره کم ندارد و با حفظ انسجام، نادیدهگرفتن اختلافنظرهای جزئی، کلاننگری و دوراندیشی میتواند این دوره گذار را با موفقیت طی کند. شخصیتهایی چون رئیس دولت اصلاحات، سیدحسن خمینی، دکتر حسن روحانی، یا علیاکبر ناطق نوری با مقبولیتی مناسب و موثر میتوانند آسیبهای دوران گذار را کاهش دهند و عامل انسجام و ائتلاف نیروهای اصلاحطلب و اعتدالگرا باشند.
گفتمان اصلاحات به عنوان یک گفتمان پویا و بسیط، به پیگیری و پیشبرد اهداف اصلاحطلبانه بهویژه حاکمیت قانون، پرهیز از انحصار و تکروی در عرصه سیاست، رفع فساد و تبعیض در جامعه، آزادی بیان، اندیشه و مطبوعات، ارائه قرائتی رحمانی و صلحطلبانه از اسلام، ترویج تسامح و تساهل در مسائل سیاسی و اجتماعی و انطباق و سازگاری میان آموزههای دینی با قوانین حقوق بشری و مشی دموکراتیک و... به پیشروهایی نیاز دارد که دغدغه حامیان اصلاحات را درک کنند و با منطق، عقلانیت و بدون افراط و تفریط راه هاشمی را ادامه دهند.