شهربانو امانی
اصولگرایان تا این لحظه و تا فاصله پنج ماه مانده تا انتخابات هنور نتوانستند بر روی یک کاندیدای واحد به اجماع دست یابند، در نتیجه به دنبال معرفی کاندیدای زن برای انتخابات سال آینده هستند که با انکار مرضیه وحیددستجردی در رابطه با کاندیداتوری خود این اقدام آنها بی نتیجه مانده است. اکنون صرف نظر از این که پس از دروغ خوانده شدن کاندیداتوری دستجردی توسط خود وی چه خواهد شد وآیا اصولگرایان از تاکتیک خود عقب نشینی میکنند یا این که به دنبال کاندیدای زن دیگری خواهند بود، به نظر پرداختن به اصل موضوع یعنی معرفی یک کاندیدای زن از سوی این جریان امری مهمی است.
این مساله گویای این مثال بارز است که میگویند«آن که باد بکارد توفان درو میکند.» بنابراین صرف نظر از برچسب و هویت حزبی اصولگرایی یا اصلاحطلبی، وقتی سرمایه های اجتماعی به نحوی تخریب میشوند، عدهای دیگر از سر سوداگری سیاسی و فرصت اندیشی به سراغ زنان این سرمایه های اجتماعی میروند. بدیهی پایداری ها وقتی مشاهده میکنند که نمیتوانند بر روی یک فرد به اجماع برسند با معرفی یک کاندیدای زن به دنبال راهی برای فرار به جلوهستند تا به عنوان یک جریان سیاسی از اذهان عمومی حذف نشوند. به نظر معرفی کاندیدای زن در صورتی که درآینده دنبال شود پیگیری آن نه تنها که تاکتیک نیست بلکه یک استراتژی و راهبرد سیاسی است.
اصولگرایان زمانی مشاهده کردند روشهای دیگر چون تخریب و هجمه رقیب، تبلغیات گسترده نمیتواند بستر لازم را برای احیای قدرت این جریان فراهم کند، به دنبال روش های دیگری مانند معرفی کاندیدای زن در انتخابات آتی هستند. البته«آزموده را ازمودن خطاست» اصولگرایان در گذشته این روش را برای احراز پست وزارت تجربه کردند. آنها می خواستند به جامعه القا کنند که چون قدرت در دست ماست وزیر زن هم معرفی میکنیم. اگرچه معرفی وزیر زن در کابینه احمدی نژاد سبب ایجاد نشاط در جامعه شد، نیمی از زنان کشور بويژه زنان و دختران دانشآموخته و توانمند تصورشان بر این بود که زنان توانستند با پیگیری مطالبات خود، از این سطح عبور کنند، اما همانطور که مشاهده شد تنها یک زن توانست به کابینه دولت ورود پیدا کند. پس از آن دیگر هیچگاه هیچزنی موفق نگردید وارد کابینه شود و به دلایل مختلف این روزنه بسته شد.
این بارهم تاکتیک مذکور با این ترفند طرح شد که در میان اصولگرایان وحدت به وجود آورد. در صورت چنین اتفاقی، اگر اصولگراها بتوانند تفسیر قانون اساسی را به خاطر الزامات سیاسی و جریانی تغییر دهند به نفع جامعه عمل خواند کرد. در واقع شورای نگهبان تغییر در تفسیر قانون اساسی را با توجه به نیاز مقطع زمانی برای یک جریان سیاسی انجام می دهد، اما به هر روی بعید به نظر می رسد که اصولگراها با معرفی یک زن موفق به جذب آرای حداکثری و تغییر بازی به نفع خود شوند. زیرا در صورت چنین اتفاقی باید کاندیدایی معرفی شود که مرز طرفین همه احزاب اصولگرا باشد. علاوه بر آن اگر کاندیدای زن اصولگرا از چنین شاخص و پارامتری برخوردار باشد، بدیهی است که او در آینده موفق خواهد شد. زیرا در انتخابات ۹۶ این تاکتیک کاملا به نفع اصولگراها است. اما مساله مهم این است وقتی یک جریان فکری از همان ابتدای انقلاب تفکرش بر این بود که زن باید خانهنشین شود و بچهداری کند و امروز اعلام میکند قصد معرفی یک کاندیدای زن در برابر روحانی برای انتخابات ۹۶ را دارد قطعا مشخص است از این مورد میخواهد سود جویی کند.
* فعال سياسي اصلاحطلب