شوشان/ صادق سامانی
وقتی از غنی ترین استان در کشور از نظر منابع، سخن به میان میاید، بدون شک همه نگاهها متوجه خوزستان میشود، منابعی که گاها در نظر افکار، موجب توسعه و رشد منطقه ای خوزستان شده است. با این تصور که نفت، گاز، پتروشیمی، نیشکر و فولاد، بخشی از زندگی مردم خوزستان را توسعه داده است را میتوان با تامل و تردید نگاه کرد، و به تناوب آن میزان از دست رفته های زیستی و سطح فاصله درآمدی و توازن منطقه ای دچار مشکل شده است.
از معضلاتی که سطح کیفی زندگی در خوزستان را دچار چالش و آسیب کرده است میل به تراکم گرایی و تمرکزگرایی در برخی مناطق و عدم توجه به توازن منطقه ای و تمرکز زدایی در سطوح مختلف استان است، تمرکز نامناسب جمعیتی خوزستان در مرکز استان و شهرستانها، و فاصله کیفی زندگی با روستاها موجب شده که مردم برای برآورده کردن نیازهای خود سر از شهرها در بیاروند که این مهاجرت موجب آسیب های زیادی برای جامعه میشود.
در راستای مهاجرت معکوس( شهرها به روستاها) در برنامه ششم توسعه، به دولت وظایفی محول شده که با اجرای این برنامه ها و برنامه های جاری دیگر دولت میتوان چشم انداز خوبی به مهاجرت معکوس در نظر گرفت.
وظایف دولت در برنامه ششم توسعه
این برنامه که از سال 96 تا 1400 اجرا میشود در توازن منطقه ای، توسعه روستایی، توانمند سازی فقرا، به موارد زیر تقسیم شده است؛
1.ایجاد 1 میلیون و 913 هزار فرصت شغلی در روستاها و مناطق عشایری
2.شناسایی ایمن سازی 30 درصد روستاهای در معرض خطر حوادث طبیعی
3.بخشودگی سود و جرائم تسهیلات بازسازی زوستاهای زلزله زده
4.تهیه، ساماندهی ، بهسازی 20 درصد روستاهای مرزی
البته این چشم انداز را بخواهیم منصفانه مورد نقد قرار دهیم و از سطح کلان کشور، نگاهی استانی به برنامه ششم توسعه داشته باشیم میزان مشکلات موجود و همخوانی دولت با این برنامه مستلزم زمان است که نمیتوان در عرض یک یا چند سال بر معضلات موجود در استان، اشراف و آن را کاهش داد.برنامه ششم ،دولت را موظف کرده از نگاه بخشی نگری فاصله بگیرد و منابع ثروت را بطور یکسان بین مناطق مختلف تقسیم کند، در این بین میبایست روستاه ها از اهمیت بیشتر و مهمتری برخوردار شوند زیرا تاکنون بخش اعظمی از بودجه ها و صرف زمان و تمرکز ها، به شهرها اختصاص داده شد و به مقوله روستا، نگاه مناسبی نشده است، همه ما در شعار توسعه روستایی که زیر بنای توسعه و رشد شهری است مانده ایم و بیشتر یک شعار و سخن بی عمل تبدیل شده و اندک عملی در آن به چشم نمیخورد.شهرها اگر روند توسعه جمعیت را با همین وضع در پیش بگیرند به نوعی با انفجار جمعیت و کاهش سطح رفاه عمومی مواجه خواهد شد، این تراکم و شدت تمرکز بیش از حد در شهرها، معضلات و آسیب های اجتماعی را به تناوب توسعه جغرافیایی شهری افزایش خواهد داد.
چندی پیش محمد سعید ایزدی معاون وزارت راه و شهرسازی بیان کرد؛ امروز شهرهای ما با پایین ترین ضریب ایمنی و تاب آوری مواجه هستند، شهرهای ما از نظر شاخص های زیست پذیری و امنیت برای زندگی در فضاهای شهری کاهش یافته، در مقابل آسیب های اجتماعی به شدت افزایش پیدا کرده است.ایشان در بخشی دیگر تاکید کردند؛ بیش از 20 آسیب اجتماعی شهرهای ما را تهدید میکند،ایشان اذعان داشتند؛ در بیش از 91 شهر ایران، 11 میلیون نفر حاشیه نشین شهری مواجه هستیم که بدون شک یک فاجعه محسوب میشود تا مشکل.
با توجه به آمارهای موجود، خوزستان از جمله استانهای مهاجر فرست و دارای مناطق کم توسعه یافته( حاشیه نشین) است، معضل حاشیه نشینی در شهرهای خوزستان، از عدم ساماندهی و برنامه ریزی کلیه دولت های گذشته حاصل شده است، تمرکز ثروت و منابع پتروشیمی در یک شهرستان، و ضعیف ترین امکانات اقتصادی و کشاورزی در شهرستان دیگر، به ضعف توازن منطقه ای منجر میشود و یک شهر و روستا را برای کار و اشتغال خالی از جمعیت و شهری دیگر را مملو از جمعیت کرده، این عدم تناسب و رشد همزمان شهرها و روستاها، مردم را دچار آسیب های جدی کرده و تبعات منفی را به همراه داشته است.
مقوله توسعه همزمان شهرها و روستاها، در اثر بخشی مصوبات و پیگیری های دولتمردان استانی و شهرستانی حاصل میشود، توسعه کشاورزی، دامپروری، مکان های گردشگری در روستاها و...برنامه های تاثیر گذاری هستند که میتوان در روستاها و شهرهای کمتر توسعه یافته به آن دست پیدا کرد و زمینه ای برای رشد و توسعه روستاها و شهرها در زمینه های مختلف ایجاد شود.