چند اپیزود از اوضاع مدیریتی در خوزستان / بلاتکلیفی مدیریتی در چندین شهر و شائبه تزلزل در تصمیمات
شریعتی ِ سختکوش که در نزد منتقدانش نیز به این صفت شناخته می شود این روزها اما به نوعی و به دلایلی ، آن عزم راسخ در تصمیماتش بویژه در حوزه انتصابات دیده نمی شود.
1 )
شوشان: برکناری مقتدایی در اردیبهشت امسال را باید پایان فرمانداری ارزانی نامید ؛ همزمان در ماهی که مقتدایی با آمدن ِ معاون سیاسی وزیر کشور به اهواز از استانداری برکنار شد ، ماموریت دو ساله ارزانی از شیراز به اهواز نیز پایان یافت.
2 )
چهارده روز پس از برکناری مقتدایی ، ارزانی فرماندار اهواز به خبرگزاری ایسنا می رود و در مصاحبه ای مفصل ، دفاعی تمام قد از مقتدایی می نماید و از رفتن ِ او اظهار تاسف می کند. این مصاحبه در واقع به مثابه ی وداع آخر یک فرماندار با اداره ی یک شهر بود که در آن هم از خاطرات دو سال خدمتش در اهواز سخن گفت و هم زبان به انتقاد گشود و از امکانات ناکافی فرمانداری تحت امرش برای اداره کلانشهر گلایه کرد و در نهایت نیز در مدح شیراز ؛ شهری که 27 سال در آن روزگارش را گذرانده و در ذم رفتاری خوزستانی ها و اشاره به حادثه دوست بودن آنان ، چنان سخن راند که رنجش اهوازی ها را موجب شد.
3 )
ارزانی ؛ فرمانداری که یکم اردیبهشت ماه امسال ، دو سال ماموریتش در اهواز به اتمام رسید و به دلیل اقامت خانواده اش در شیراز دیگر رغبتی برای تمدید ماموریت و ماندن در شهری با استاندار جدید را نداشت ، با آمدن شریعتی استعفای خود را تقدیمش کرد و با این استعفا ، حضور و ورودش به مسائل اهواز روز به روز کم و کمرنگ شد اما همچنان شریعتی تکلیفش را با یک استعفا مشخص نکرد.
4 )
شنبه ی بحرانی اهواز به دلیل قطعی برق و آب ، بیش از پیش ، فرق ِ بود و نبود فرماندار اهواز را نمایان کرد. در شرایطی که اهواز شنبه ای بحرانی پشت سر گذاشت ، ارزانی خارج از دایره بحران به سر می برد. شریعتی نیز نبود ِ فرماندار را موجه دانست و مرخصی اش را هماهنگ شده اعلام کرد و گفت که" مشکلاتی برای وی ایجاد شده که شخصا واجب دانستم که سفر خود را در لهستان نیمهکاره رها کنم و به خوزستان بازگردم اما آقای ارزانی به مشکلات خود برسند."
5 )
استاندار خوزستان در پاسخ به چرایی عدم حضور فرماندار ، سخنی گفته که از منظر مدیریتی چندان قابل هضم نیست. وی در پاسخ به "خبرنگار ایسنا " چنین گفت: "حضور فرماندار در چنین شرایطی { شرایط بحرانی } در اهواز مساله خاصی را حل نمیکرد." این سخن در حالی ست که در نبود استاندار و حضور تیم اقتصادی و سیاسی استان در لهستان ، حضور یک فرماندار در شهر ِ بحران زده ، تاثیر زیادی می توانست در کاهش بحران و تصمیم گیری های صحیح و بموقع داشته باشد. صرفا از یک زاویه سخن اخیر استاندار موجه جلو می کند: ارزانی فرماندار اهواز ، ماه هاست که از دایره تصمیمات به دور است یا به دور نگه داشته شده است.
6 )
حضور ِ کمرنگ - خود خواسته یا دیگر خواسته – فرماندار اهواز ، معاونش را عملا در راس فرمانداری قرار داده و مظفری آنگونه که شریعتی در مصاحبه ی خود گفته ، اختیارات را برعهده گرفته و در بی حضوری ارزانی ، حضوری فعال دارد. اما مظفری خود نیز آنگونه که گفته شده حکمش برای نشستن بر صندلی فرمانداری بهبهان امضا شده و بیش از آنکه اهواز در کانون توجه اش باشد در اندیشه بهبهان است. از این منظر ، فرمانداری اهواز را می توان تنها نهاد مهمی برشمرد که نه تنها در یک بلاتکلیفی محض به سر می برد بلکه آنقدر از دایره تصمیمات خارج شده که در بحران ِ یک شهر ، نبود فرماندارش مسئله ای کم اهمیت و یا بی اهمیت جلوه می کند.
7 )
شریعتی ِ سختکوش و پرتلاش که در نزد منتقدانش نیز به این دو صفت شناخته می شود این روزها اما به نوعی و به دلایلی ، آن عزم راسخ در تصمیماتش بویژه در حوزه انتصابات دیده نمی شود. چندین شهر در بلاتکلیفی مدیریتی بسر می برند و چند فرماندار در دو راهی ماندن و رفتن معلق مانده اند. فرمانداری آبادان ، بهبهان ، دزفول ، گتوند و در راس آن اهواز از جمله فرمانداری هایی هستند که تکلیف شان نامشخص مانده است. در این بین چند بخشدار نیز باید به لیست مدیران بلاتکلیف افزود.
8 )
اینکه شهبازی جایگزین ارزانی می شود یا حکم مظفری برای جایگزینی ملک خدایی بهبهان زده شده و اینکه آصفی به آبادان می رود و یا فلان فرد از بخشداری به فرمانداری گتوند رهسپار است و ... شایعات نزدیک به واقعیتی ست که هفته هاست پیرامون مجموعه مدیریتی استان شکل گرفته و ادامه این روند ، آن هم در روزهای منتهی به شروع فعالیت های انتخاباتی ، رخوت ِ مدیریتی و رها شدن امور در نهادهای بلاتکلیف را رقم زده است. ضمن آنکه تداوم آن شائبه تزلزل در تصمیم گیری و برخی دخالت ها را قوت می بخشد. بهتر آن است که استاندار اگر قصدش تغییر برخی مدیران است هر چه سریع تر و بی هیچ تزلزلی در تصمیم و گوش سپردن به دخالت ها ، تکلیف ِ بلاتکلیف ها را مشخص نماید و اگر هم قصدی برای تغییر ندارد ، با دادن اختیار به فرمانداری ها و مدیران و تعیین تکلیف ، حاشیه امنی برای آنان جهت خدمت ایجاد نماید.