روزنامه نور خوزستان نوشت: اينكه از نمايندگان گرفته تا بقيه در استان براي خودمان نطق كنند و از مشكلات بگويند چه فايده دارد؟ آقايان اگر مي خواهند كاري بكنند بايد به مركز بروند و آنجا بسط بنشينند و تا نتيجه اي نگرفته اند برنگردند.
يادش به خير مديركلي داشتيم كه احساس مسئوليتش با وجود اين كه بومي نبود، بسيار بالا بود. معروف است كه او به تهران رفت و در اتاق وزير مربوطه بسط نشست و حتي هاي هاي گريه كرد تا قلب مقامات كشوري را جريحه دار كرد و با دست پر به استان آمد و امروز هر چه زير مجموعه او دارد، حاصل از تاثيرگذاري اقدامات اوست.
منظور اين كه حالا كه حقمان را نمي دهند بايد برويم و حقمان را بگيريم، اما لازمه توفيق در اين كار آنست كه (ببخشيد) اگر جايگاهي داريم، رضايت خدا و مردم و پيشرفت استان را بر منافع شخصي از قبيل چند سالي بيشتر در پست و مقاممان ماندن ترجيح دهيم.
قدر مسلم استان از داشتن چنين چهره هاي خدومي بي بهره نيست اما اين چهره ها نبايد بيش از حد مظلوم و قانع باشند و عملكردشان طوري باشد كه نام نيكي از خود به جاي نگذارند.