خوزستان يعني ميراث هنري همه اقوام

شوشان / پدرام طاهری : انجمن موسيقي خوزستان دوره ي پرکاري را مي گذراند. برگزاري کنسرت هاي متعدد موسيقي پاپ، سنتي و بومي با حضور هنرمند برجسته ي کشور و برپايي جشنواره موسيقي خوزستان همه نشان از تلاش اعضاي هيات مديره ي اين نهاد هنري براي دورکردن شهر از رکود هنري و فرهنگي و  ايجاد پويايي و نشاط اجتماعي است. 

به نظر مي رسد در استاني که مقوله ي فرهنگ و هنر به حال خود رها شده است و تحرکات فعالان هنري و فرهنگي در خلق رويدادها بصورت خودجوش است کمتر می بایست نقدي بر عملکرد انجمن موسيقي استان وارد دانست آنهم نهادي که عده اي جوان عاشق در آنجا با کمترين امکانات مالي و بدون داشتن زيرساخت هاي مورد نیاز تلاش مي کنند کورسوي چراغ هنر ايران زمين در جنوب وطن روشن بماند.

هنر موسيقي به عنوان رُکن اساسي هويت ايراني و خوزستاني ضرورت را بيش از پيش ايجاد کرد تا بررسي تلاش ها و کوشش ها، چالش ها و ظرفيت هاي جوانان موسيقي خوزستان را از زبان رئيس انجمن موسيقي خوزستان جويا شويم. طي سه دوره ي اخير مسئوليت انجمن موسيقي خوزستان بر عهده بهنام کوراوند هنرمند جوان و پرانرژي و پرکار شهر اهواز است. 

او از سال 1375 و در سن 15 سالگي موسيقي را در شهر ايذه شروع کرد و تحصيلات آکادميک موسيقي را در مقطع کارشناسي به پايان رساند. 

نوازندگي سه تار را زيرنظر استادان برجسته ي موسيقي کشور همچون مسعود شعاری و بهداد بابايي گذراند و موسيقي نواحي را از محضر استاد علي حافظي بهره جست. وي تاکنون بيش از صد کنسرت را عمدتا بعنوان سرپرست گروه، آهنگساز و تنظيم کننده و نوازنده باهنرمندان شاخص کشور و استان همراهي کرده است از جمله مديريت کنسرت استاد حسين عليزاده، عليرضا قرباني، همايون شجريان، محمد معتمدي، علي قمصري، وحيد تاج، مسعود شعاري، علي حافظي، کورش اسدپور و ديدار محمودي را برعهده داشته است.  سوابق مديريتي بهنام کوراوند بدين شرح است: {1381تا1379 رئيس انجمن موسيقي شهرستان ايذه}، {1393تا1388 مدير واحد موسيقي حوزه هنري}، 1392 تا کنون سه دوره متوالي بعنوان رئيس انجمن موسيقي خوزستان .از ديگر فعاليت هاي او مي توان به مسئوليت سه دوره به عنوان دبير جشنواره موسيقي خوزستان و جشنواره ي سرود و تک نوازي آموزش و پرورش خوزستان. داوري جشنواره هاي مختلف موسيقي آموزش و پرورش و دانشگاه هاي پيام نور کشور را اشاره کرد. اين هنرمند موسيقي همچنين فعاليت هاي پژوهشي نيز در زمينه ي موسيقي مقامي استان انجام داده است.

انجمن موسيقي خوزستان نخستين فعاليت هايش را با عنوان انجمن موسيقي اهواز آغاز کرد. در طي دوره هاي مختلف افرادي مانند احمدعلي کامراني فر، کاظم پوره، هوشنگ جعفري زاده، سعيد حسين پور، احمد نيک پي مسئوليت مديريت انجمن  موسيقي اهواز را عهده دار بودند. فعاليت انجمن موسيقي اهواز از سه دوره¬ي قبل به انجمن موسيقي خورستان تبديل شد و اينجانب سه دوره است که مسئوليت انجمن موسيقي خوزستان را برعهده دارم. تا قبل از تبديل شدن به انجمن موسيقي خوزستان روئساي اين نهاد انتصابي بودند و در دوره هاي جدید براي تعيين مدير انجمن انتخابات برگزار شد، چهارنفر از هنرمندان موسيقي بعنوان هيات مديره انتخاب شدند که هيات مديره ي جديد نيز اينجانب را دوباره در مسئوليت انجمن ابقا کردند و به اين لحاظ دوره ي مديريت اينجانب در فرايندي انتخاباتي شکل گرفت. 

انجمن موسيقي خوزستان نه مستقل است که بتواند به عنوان نهاد غير انتفاعي فعاليت کند و نه زير مجموعه ي دولت که بودجه اي به آن تعلق گيرد، بين زمين و آسمان معلق و سردرگم هستيم.

 الان انجمن موسيقي ايران بودجه ي رسمي دولتي دارد ولي شعب استاني آن مانند خوزستان فاقد بودجه دولتي هستند. عملا هيچ نوع بودجه اي نداريم، البته با کمک دکتر جوروند به لحاظ مالی گاهي کمک هاي ارشاد اسلامي است و گاهي حمايت نهادهايي مانند سازمان آب و برق که جا دارد قدرشناسي کنم از حمايت جناب رضا عليجاني مدير روابط عمومي سازمان آب و برق که تعامل خوبي براي برپايي کنسرت هاي موسيقي با انجمن موسيقي خوزستان داشته اند.

طي سه سال گذشته و دوره ي مسئوليت اينجانب تقريبا تمام بزرگان موسيقي ايران از جمله چهره هايي همچون زنده ياد محمدرضا لطفي، حسين عليزاده، مجيد درخشاني، علي رضا قرباني،  همايون شجريان، سالارعقيلي، شهرام ناظري، محمد معتمدي و علي قمصري در اهواز کنسرت هاي باشکوهي برپا کرده اند. در حوزه ي موسيقي پاپ نيز چهره هاي مطرحي در خوزستان اجراي برنامه داشته اند اين اتفاق خوب محصول حضور پررنگ بخش خصوصي و تهيه کننده هاي شرکت ها و همکاري فرهنگ و ارشاد اسلامي استان خوزستان وشهر اهواز بود.

اگر رغبت و همکاري اداره ارشاد اسلامي اهواز و استان نبود که اين کنسرت ها برگزار نمي شد از طرف نهادهاي متولي فرهنگي تاکنون موانعي ايجاد نشده است درباره ي شايعات لغو کنسرت ها واقعن هيچگونه مانعي مشاهده نشده است. اداره فرهنگ و ارشاد هميشه حامي برگزاري اين برنامه ها بوده است ما در استان هاي ديگر اخبار لغو کنسرت ها را شنيده ايم ولي در خوزستان نديده و نشنيده ام اگر مي خواهيد کنسرت گروه 4تار را در چهار سال پيش مصداق بياوريد که برگزاري آن بدون  اخذ مجوز بود.

طي سه سال اخير براي اکثر بچه هاي هنرمند موسيقي اهواز زمينه اجراهايشان را فراهم کرديم و از همين تريبون اعلام مي کنيم هر کدام از گروه هاي موسيقي اهواز و استان که قصد اجراي برنامه دارند انجمن موسيقي استان خوزستان از آنها حمايت مي کند و هزينه ها را که مهمترين آن تامين سالن اجرا و اخذ مجوزهاي کنسرت است را برعهده مي گيريم. 

بله، از اتفاق های خوب موسیقی خوزستان، ثبت ملي موسيقي علوانيه است که ميراث ارزشمندي از موسيقي عربي خطه ي خوزستان ايران محسوب می شود. ثبت اين موسيقي از اتفاق هاي خوب بود. البته آن زمان يک جشن رونمايي هم گرفته شد که بدون هماهنگي با انجمن موسيقي خوزستان برگزار شد.  متاسفانه خصوصي انجام گرفت! اميدوارم اين ميراث ارزشمند را با معطوف کردن به قشر يا قوم خاص در انزوا نبريم اين موسيقي جزو ميراث هنر خوزستان محسوب مي شود و به همه تعلق دارد خوزستان يعني ميراث و فرهنگ همه اقوام. رويکرد ما در دوره ي جديد حمايت از موسيقي نواحي خوزستان است پس از وقفه اي دو ساله جشنواره ي موسيقي خوزستان را بصورت گروه نوازي و تک نوازي برگزار کرديم و شب موسيقي اقوام را در گيت بوستان داشته ايم که با همکاري سازمان آب و برق استان بود. اين جشنواره مي تواند رويداد خوب و مهمي در حوزه موسيقي استان باشد.

در حوزه ي موسيقي نواحي ما هنوز کار جدي انجام نداده ايم. کارهاي جدي که بر روي موسيقي کردستان صورت گرفت ما يک صدم آن را بر روي موسيقي خوزستان پياده نکرديم. حتما بايد عزم جدي در استان داشته باشيم هر وقت گروه هاي بومي بخواهند برنامه اجرا کنند ما مي توانيم سالن ها را مجاني در اختيار آنها قرار دهيم با اجراهاي زياد کار آنها در بوته ي نقد قرار مي گيرد. موسيقي نواحي بايد تلاش کند از اجراي عامه پسند خودداري کند نبايد مخاطب را به لحاظ کمي در نظر بگيريم کيفيت کار مهم است و البته  تعداد مخاطب ارزش کار هنري را مشخص مي کند. 

فکر مي کنم چون بخش مهم خاستگاه قوم بختياري را در چهار محال و بختياري مي دانند بنابراين متاسفانه اين جشنواره را به شهرکرد انتقال دادند و در بروجن برگزار شد. در واقع اين جشنواره موسيقي زاگرس نشينان است و زاگرس از اقوام مختلف تشکيل شده است. سه سال پيش نيز برگزاري جشنواره ي موسيقي علاالدين را درخواست کردند ولي به نظر مي رسد به دليل نبود بودجه پيگيري نشد جا دارد که برگزاري جشنواره موسيقي علاالدين را در تقويم هنري استانمان داشته باشيم. يکي از دلايلي که باعث مي شود يک حرکت فرهنگي و هنري به گنبسد برسد اين است که نهادهاي فرهنگي موازي کاري مي کنند جالب است که بودجه ي شهرداري، ميراث فرهنگي، سازمان آب و برق چندبرابر اداره ي فرهنگ و ارشاد استان است، شهرداري هم کارهاي پوپوليستي مي کند و کارعميق فرهنگي انجام نمي دهد

  

کارهاي به اصلاح فرهنگي شرکت نفت و شهرداري را بايد جزو دسته کارهاي فست فودي عنوان کرد. مثل موسيقي فست فودي که فقط همان لحظه تاثيرگذار است اين کار مخرب است

همان گونه که فست فودها مخرب و منفي هستند. کارفرهنگي را به کارشناسان نمي سپارند ما در این استان انجمن شعر و انجمن تئاتر داريم که متوليان برنامه هايشان خودشان هستند و به همين شکل انجمن داستان و سينما که نظارت بر رويدادهاي مرتبط باهنر خودشان را دارند .

ما اين ادعا را نداريم که هيچ کس در اين شهر به غير از انجمن موسيقي کار موسيقي انجام ندهد ما مي خواهيم قسمتي از کار و يا سياست گذاري کلان در مورد موسيقي شهر را به خود نهاد متولي امر بسپارند چون ما در اين کار تخصص  داريم، ما که نمي توانيم در کار اتاق بازرگاني که تحليل نداريم وارد شويم، هنگامي که اداره ي ميراث فرهنگي مي خواهد يک برنامه ي فرهنگي را انجام دهد حتما بايد از پتانسيل هاي فرهنگي و هنري شهر بهره مند شود اين پتانسيل ها الان در سازمان هاي مردم نهاد و انجمن هاي شهر متمرکز و کاربلد هستند.

گاهي در برگزاري کنسرت هاي موسيقي سنتي مشاهده کرده ايم کيفيت سيستم هاي صوتي در سطح پايين است اين مسئله در مورد نبودن سالن هاي ويژه¬ي موسيقي نيز مشاهده مي شود از طرفي برخي فعالان موسيقي در استان اين گلايه را دارند  که برخي نهادهاي ثروتمند مثل شرکت نفت، ملي حفاري سيستم هاي صوتي و تجهيزات فني با کيفيت موسيقي را خريداري کرده اند ولي در انبارهاي خودشان قايم کرده اند و در برگزاري برنامه هاي موسيقي از آنها استفاده نمي کنند. جاي اين پرسش است که آيا انجمن موسيقي خوزستان بر اين مسائل نظارت دارد و آنها را پيگيري مي کند؟

وظيفه انجمن موسيقي خوزستان نه نظارتي است و نه اجرايي، نقش انجمن در پيگيري وظايف ديگري تعريف شده است وظيفه اصلي انجمن سياست گزاري، فرهنگ سازي، کارهاي پژوهشي، ثبت ميراث معنوي آثار موسيقي شفايي است. وظيفه¬ي نظارتي و اجرايي را برعهده ندارد! ولي مي توانيم در اين مسائل نقش مشورتي داشته باشيم. 

بحث نبود تالارهاي ويژه ي موسيقي نه از عهده ي انجمن بر مي آيد و نه در حوزه وظايف ارشاد اسلامي، در واقع بخش خصوصي بايد خلاءِ را ببيند و ترغيب شود اين انگيزه  در صورتي است که توجيه اقتصادي براي آنها ايجاد شود از دردسرهاي مجوزها تا ريسک سرمايه گذاري در اين حوزه که به نظر مي رسد براي بخش خصوصي خيلي به صرفه نيست آنها فکر بازگشت سرمايه هستند و پول را جاي ديگري سرمايه گذاري مي کنند ضرورت دارد نهادهاي متولي مانند شهرداري، شرکت نفت در زير ساخت هاي فرهنگي و هنري قوي تر ورود کنند و تالارهاي ويژه ي هنري را بسازند البته اين تالارها پس از ساخت نبايد به اين نهادها واگذار شود مانند تالار امام رضا(ع) شرکت نفت که از پول بيت المال است ولي شرکت نفت مي گويد فقط متعلق به من است. و مشاهده مي شود که در برگزاري هيچ کنسرتي حتا براي هنرمندان مطرح ملي نيز همکاري نمي کنند و يک ايراد غيرمنطقي مي آورند که مشکل امنيتي داريم همين موانع نيز براي اجراي هنرمندان بومي است. حدود بيش از يکصد تالار در شهر اهواز داريم ولي حق استفاده از تالارها را براي اجراي هنرمندان نداريم و ناچاراً مجبوريم يک سينما را تعطيل کنيم و مردم را از ديدن يک فيلم محروم کنيم تا مثلن يک فضا براي اجراي کنسرت فراهم کنيم.

در مورد بخش ديگر پرسش شما که به ضعف هاي مهندسي صوت اشاره کرديد، اين موضوع و مسئله يک بحث کاملن علمي است، ما در خوزستان مهندسي صوت نداريم اگر کلي تر به مسئله بنگريم ما در اينجا دانشکده ي موسيقي نداريم کلاس هاي آموزشي صدابرداري هم نداريم و استعدادهايي که در اين زمينه در حال راه اندازي کارها هستند خودجوش آموخته اند، درواقع بازار کار مناسب هم براي يک صدابردار موسيقي نداريم و در نتيجه بچه هاي صدابردار مي روند جاي ديگر در موارد ديگر هم متخصص ها مجبور به کوچ هستند آنهم براي ديده شدن و بازار کار البته جا دارد اشاره کنم چند نفري هم هستند در استان که صدا خوب مي گيرند. يک دليل بد بودن کيفيت صدا سالن هاي غيراستاندارد است مسلما در يک سالن استاندارد بهتر مي توانيم صداي خوب بگيريم و مخاطب بشنود. در يک سالن اختصاصي موسيقي سقف ها، ديوارها و کف سالن استانداردهاي ويژه ي خود را دارد بر اين اساس در يک سالن هزار نفري سيستم صوت بايد اين قدرت را دارا باشد که صدا به همه ي هزار نفر برسد. بخش ديگري از پرسش شما اشاره به تجهيزات فني صوتي و استانداردي است که در اختيار شرکت نفت است بايد عرض کنم گويا شرکت نفت کشور جدايي است در خوزستان که هيچ کس حق استفاده ار تجهيزات فني آنها را ندارد.

 سالانه صدها ميليون هزينه ي پول موسيقي مي شود در شرکت نفت ولي عامه ي مردم هيچ گونه استفاده اي نمي برند و صرفا اين امکانات براي استفاده پرسنل شرکت نفت است البته اين امکانات ارايه شده براي پرسنل نفت خوب است ولي نفت خوزستان متعلق به همه ي شهروندان خوزستان است. الان انصافن سازمان آب و برق همکاري خوبي با نهاد موسيقي خوزستان دارد و در هر زمينه اي از اجراي برنامه هاي موسيقي با انجمن موسيقي خوزستان هماهنگ و نهايت همکاري را دارد به اين خاطر فعاليت هاي سازمان آب و برق در حوزه ي فرهنگ و هنر تخصصي تر شده است.

در موسيقي وظيفه ي يک موزيسين که کار جدي و حرفه اي موسيقي انجام مي دهد صرفا ارائه موسيقي عامه پسند و جذب مخاطب نيست ما مي توانيم به عنوان يک موزيسين مخاطب بسياري داشته باشيم يک هنرمند موسيقي دان وظيفه اش ارتقاءِ سطح شنوايي مردم است و همچنين ارتقاء گوش موسيقيايي مردم است متاسفانه با يک مسئله مواجه هستيم که يک جريان ، شنوايي موسيقيايي مردم را در سطح نگه مي دارد و موسيقي نازل ارائه مي دهد ولي موزيسين ها هميشه با اين آسيب مقابله مي کنند البته تعداد مخاطب هميشه فريبنده است و خيلي هنرمندان طراز اول گول مخاطب زياد را مي خورند، فکر کنيد در سالني که دوهزار نفر مخاطب دارد و يا در سالني باشيم که 20 نفر تشويق کنند اين تفاوت دارد هميشه جريان هايي هستند که ما را به سطح جهت مي دهند، فکر کنيد الان مي توانيد يک روزه نشريه زرد را انتشار دهيد بطور يقين کارحرفه اي کردن و مخاطب حرفه اي جلب کردن سختي هاي خودش را دارد ما با هنر جدي و فاخر سخت مي توانيم مخاطب جذب کنيم ايجاد اين فرهنگ سازي مستلزم کار زيرساختي است.

بله متاسفانه اين بسترها در ايران فراهم نيست تا برسد به استان خوزستان، سرانه ي موسيقي کشور آنقدر ناجيز است که حتا کفاف برگزاري يک جشنواره موسيقي سالانه را هم فراهم نمي کند، حرکت ها جرقه اي است هنرمندان شاخص موسيقي حتا به زحمت مجوز اجرا مي گيرند فکر کنيدآنقدر بايد اجرا کنيد تا گوش موسيقيايي مردم عادت کند، انرژي ما بيشتر صرف کارهاي جانبي برگزاري يک کنسرت موسيقي است. من هر وقت کنسرت داشته باشم تمام تمرکزم به جاي اينکه صرف اجراي يک کنسرت حرفه اي و خوب باشد درگير مجوزها، اداره اماکن و نيروي انتظامي و ساير موارد مي شود در نتيجه انرژي هنرمندان موسيقي جاي ديگر صرف مي شود. متاسفانه خانه ي موسيقي کشور عملا هيچ کاره و فرمايشي است و هيچ نقشي ندارد با وجود حمايت هاي دولت ولي اعضاي ثابت بدون دخالت هنرمندان کشوري بصورت فرمايشي چيدمان مي شوند.

 بيست سال از تشکيل خانه ي موسيقي گذشته است حتا يک گزارش عملکرد ارايه نشده است. از کارت عضويت و حق عضويت سالانه، الان حدود صدهزار نفر عضو خانه ي موسيقي هستند که حق عضويت هم مي دهند ولي معلوم نيست به کجا مي رود مسکن مهر قرار بود به هنرمندان موسيقي تعلق گيرد معلوم نيست به کجا انجاميد، تنها به يک جشن سالانه فرمايشي که خانه ي موسيقي متولي آن است اکتفا مي کنند.

در چند سال اخير جهش خوبي را در تاسيس آموزشگاه ها داشته ايم در حال حاضر بيش از بيست آموزشگاه را در اهواز داريم. در اکثر شهرهاي استان آموزشگاه موسيقي است در برخي شهرها نيز نداريم شهرهايي که آموزشگاه موسيقي ندارند انجمن موسيقي فعال دارند الان چند هزار هنرجو در اهواز وارد موسيقي شده اند و در چند سال اخير جالب است که خانواده هاي هنردوست به سمت موسيقي اصيل ايراني گرايش يافته اند. خوشبختانه اکثر مدرسين آموزشگاه هاي موسيقي بچه هاي تحصيل کرده ي موسيقي هستند سال هاي قبل تحصيل کردگان آکادميک موسيقي نداشتيم ولي الان بچه هاي خوزستان در آموزش آکادميک موسيقي رشد خوبي کرده اند و به لحاظ علمي موسيقي خوزستان رشد کرده است. 

پيش بيني مي کنيم در چند سال آينده به لحاظ رويکرد علمي و شکل گيري گروه هاي موسيقي توانمند و افزايش هنرمندان نوازنده در موسيقي خوزستان تحول  مثبتي ايجاد شود. اگر در چند سال قبل يک نوازنده ي کمانچه در چند اُرکست مي بايست اجرا مي کرد الان هر ارکست صاحب نوازنده ي خود است. 

گاهي نيز اساتيد برجسته موسيقي کشور به صورت هفتگي و ماهانه در آموزشگاه هاي موسيقي اهواز حضور مي يابند نکته جالب سال جديد، مشارکت و همکاري همه ي آموزشگاه هاي هنري آزاد در برگزاري جشنواره موسيقي استان است. 

پرسش خوبي است ما بايد چراغ رابطه ي آموزشگاه هاي هنري را روشن کنيم، با ايجاد نشست هاي صميمانه و هم انديشي بين موسيقي دان ها و مديران آموزشگاه هاي موسيقي اين خلا نبود ارتباط و تعامل از بين مي رود. 

ما در قالب انجمن موسيقي خوزستان موضع گيري سياسي نمي کنيم، ما از کانديداي خاص در قالب انجمن دفاع و حمايت نمي کنيم البته خارج از انجمن اعضاي انجمن حق دارند مشارکت سياسي و حمايت از يک کانديدا را انجام دهند و اين موضع شخصي است. 

آلبوم هايي مانند رقص باد، نگرش و مهرمادري سه آلبومي بود که توسط هنرمند خوب خوزستان ابراهيم حاجتي ساخته و در حوزه ي هنري توليد شد در مورد آلبوم مهرمادري که اشاره کرديد، هنگامي که در سيستم يک سازمان کار مي کنيد همه ي اتفاقات را شخص نمي تواند به تنهايي رقم بزند. در توليد آثار مشارکت داشتيم ولي در بحث رونمايي و اطلاع رساني بر مي گردد به نوع سياست گذاري خود حوزه ي هنري که مديران وقت حوزه خيلي تمايل به اطلاع رساني گسترده نداشتند و برداشت آنها اينگونه بود که افکار عمومي احساس مي کند حوزه ي هنري فقط معطوف شده به موسيقي يعني همان نگاه محافظه کاري توام با ترس و احتياط مديران وقت بود.  در دوره اي که حوزه ي هنري با مديريت «محمود نادري» پيش مي رفت اتفاقات خيلي خوب در موسيقي استان رخ داد، وقتي يک شخصيت فرهنگي مديريت يک نهاد فرهنگي را برعهده گيرد بطور يقين اتفاق هاي خوبي در فرهنگ و هنر بوجود خواهد آمد وآن دوره هم فضاي خوبي ايجاد کرد ولي معمولا عمر مديران توانمند و با جسارت کوتاه است که جامعه ي هنري  از آن آسيب ميبينند همان طور که «پیروز ارجمند» مدير حوزه هنري و رئيس دفتر موسيقي ارشاد اسلامي عمر مديريتي کوتاهي داشت. 

ما در چند سال اخير کنسرت هاي پژوهشي داشته ايم براي هنرمندان بومي خوزستان هم انجام شده است از طرفي هنرمندان شاخص هم اين درخواست است و آمادگي انجام داريم هرکدام قابليت ارايه دارد و درخواست ورک شاپ و کنسرت پژوهشي در حوزه ي موسيقي نواحي استان را دارد ما درخواست ايشان را برآورده مي کنيم بدون پرداخت هيچ هزينه اي و سالن ما تمام هزينه هاي يک کنسرت پزوهشي را تقبل مي کنيم.

براي برگزاري کنسرت ها مراحل تهيه کننده و سرمايه گذار و اسپانسر را در پيش داريم، درواقع اسپانسر، تهيه کننده است که مي رود سراغ سرمايه گذار و فرايند کار را آماده مي کند. معمولا موسيقي بومي استان تهيه کننده ندارد و خودمان به کار ورود مي کنيم. کنسرت هاي تجاري و هنرمندان شاخص کشوري تهيه کننده و سرمايه گذار دارند به هرحال سرمايه گذار مي خواهد بَرند کارش تبليغ شود.

در سال هاي اخير هنرمندان شاخص موسيقي نواحي خوزستان را از دست داديم و تنها توانستيم يک بيانيه صادر کنيم و پيام تسليتي دهيم يا در مراسم اين بزرگان حضور يابيم سيزدهم بهمن ماه 94نيز مهران صفوي هنرمند ویلن نواز که از موسيقي دانان استان و از شاگردان حسين ياحقي بود را از دست داديم .

زنده یاد کامرانی فر از اساتید موسیقی اصیل ایرانی و از میراث داران موسیقی شوشتریک عمر در حفظ و اشاعه این دو نوع موسیقی ملی و بومی تلاش کرد و بیشتر نوازندگان تار و مقامدان های شوشتر شاگرد او بودند .

او برجسته ترین شاگرد استاد عبدالحسین برجسته بود که از مفاخر موسیقی شوشتر بودند ایشان مدتی رئیس انجمن موسیقی اهواز بود که زحمت های زیادی کشید . دوسال قبل در جشنواره چهاردهم موسیقی خوزستان از تلاشهای ایشان تجلیل و قدرشناسی کردیم متاسفانه کامرانی فر را از دست دادیم . جشنواره موسیقی ایران عزیز فرصتی مناسب بود تا این رویداد را به یاد ایشان برپا کنیم و آرزوی سلامتی می کنیم برای همه پیشکسوتان موسیقی ایران عزیز .