امام علی (ع): كسى كه دانشى را زنده كند هرگز نميرد.
عصر ایران؛ یوسف ناصری- چند سالی است که گرد و غبار حدود 20 استان کشور را درگیر کرده است و البته قبل از آن بادهای 120 روزه استان سیستان و بلوچستان را متاثر می کرد. در روزهای اخیر، گرد و غبار شدید و توفان گرد و غبار به همراه رطوبت زیاد، حتی موجب قطع برق و آب و تلفن شد.
بروز گرد و غبار و در شکل تشدید شده و مخرب تر آن یعنی توفان گرد و غبار، آسیب هایی به بدن موجودات زنده از جمله درختان و حیوانات و انسان ها وارد می شود و اما بروز چنین پدیده ای، عواملی دارد و علل آن را در دو بخش کلی داخل کشور و خارج از کشور می توان تقسیم بندی کرد.
در گفت و گوی عصر ایران با دکتر دلاور نجفی حاجی پور(معاون محیط طبیعی سازمان حفاظت محیط زیست در دولت اول احمدی نژاد) که تحصیلاتش در رشته زمین شناسی با گرایش چینه شناسی و فسیل شناسی است و کارشناس محیط زیست است، در خصوص علل بروز پدیده گرد و غبار یا ریزگرد(Dust) بحث شد.
از جمله مسئولیت های دیگر دلاور نجفی در دولت محمود احمدی نژاد، ریاست هیات جمهوری اسلامی ایران در اجلاس های حفاظت از تالاب ها در روسیه و تایلند بوده است و همچنین مسئولیت کمیته راهبری تنوع زیستی در کمیته ملی توسعه پایدار.
***
*در اولین جلسه مدیران محیط زیست و نمایندگان استانداران راجع به بحران گرد و غبار در دولت آقای احمدی نژاد، اعلام شد بیش از 90 درصد کانون های گرد و غبار در عراق است. اخیرا آقای همایون یوسفی نماینده اهواز در مجلس گفته طبق برآوردها پدیده ریزگردها در استان خوزستان 35 درصد منشاء داخلی و 65 درصد منشاء خارجی دارد. آیا این درصد ها مستند و قابل اطمینان است که چقدر منشاء داخلی سهم دارد و چقدر خارجی؟
-ما نمی توانیم دقیقا درصد سهم هر کدام را مشخص کنیم. دو روش برای شناسایی منشاء گرد و غبار به کار برده اند. یک روش استفاده از تصاویر ماهواره ای است که خیلی به وضوح نشان می دهد یک بخش منشاء داخلی دارد. یک بخش هم منشاء خارجی و تقریبا از ساحل جنوبی خلیج فارس، عبور کرده است و نشان می دهد منشاء خارجی دارد. خصوصا قسمت شمالی خلیج فارس و نزدیکی های آبادان و خرمشهر و جاهایی که هم مرز با جنوب عراق و کویت و شمال عربستان است.
روش دیگر استفاده از آنالیز دانه های ریزگردها و غباری که در فضا وجود دارد. ترکیب و ذرّات تشکیل دهنده این ذرّات را آنالیز می کنند. در گرد و غباری که در خوزستان است، بقایای موجودات زنده میکروسکوپی شناسایی کرده اند مثل دیاتوم (Diatom) یا استراکد((Ostracod.
اینها نشان می دهد منشاء گرد و غبار باید مناطق آبی باشد. چون زیستگاه موجودات تک سلولی و خصوصا دیاتوم ها و استراکدها، آبی است. این موضوع بحث منشاء بیابان های آفریقا و شمال عربستان را تا حدودی ضعیف می کند.
*این موجودات تک سلولی در چه مناطقی زندگی می کنند؟
-اینها بیش تر در مناطق آبی شور و شیرین یعنی چیزی شبیه تالاب هورالعظیم و تالاب های مرکزی عراق. بیش تر نشان می دهد که منشاء این گرد و غبارها قاعدتا باید مناطقی باشد که یا در گذشته نزدیک سابقه زیستگاه آبی داشته است یا در همین سال های اخیر. از این روش برای بررسی منشاء گرد و غبار استفاده می کنند.
ما گرد و غبار در خوزستان داشته ایم با صد در صد منشاء داخلی و عمدتا هم گرد و غبارهای زمستانه، منشاء داخلی دارد. بعضی کانون های داخلی اخیرا در استان خوزستان شکل گرفته است مثل محور اهواز- ماهشهر.
در آنجا کانون های شکل گرفته است و منشاء برخی رویدادهای گرد و غبار، فقط همین کانون های داخلی است. بعضا نقش منشاء کانون های داخلی کم است و منشاء خارجی، نقش بیش تری دارد.
بنابراین برای مثال اگر امروز در اهواز گرد و غبار شده است باید ببینیم کانون های داخلی چند درصد سهم دارد و چند درصد خارجی. در مورد حادثه ای که مثلا هفته بعد رخ می دهد نمی توان گفت این درصدها حتما مشابه هم است.
وقتی درصد اعلام می شود، خیلی این درصدهای مطمئنی نیست و این طور نیست که این درصدها را به طور دقیق اندازه بگیریم.
*آیا شما به نتیجه رسیده اید که تقریبا سهم کانون های داخلی و خارجی گرد و غبار چقدر است یا بخش عمده را متوجه کدام منشاء می کنید؟
-عمده منشاء، خارجی است. هر کس هم عدد اعلام می کند، فکر می کنم دقیق نیست. ما می توانیم این سهم ها را به جزء و کل تقسیم کنیم. تقریبا این نکته را همه می گویند که عمده این گرد و غبار منشاء خارجی دارد. این عمده می تواند از 51 درصد تا 90 درصد باشد. اما یک بخش هم داخلی است که متغیر است.
نقش بخش داخلی کانون های گرد و غبار، قابل چشم پوشی نیست. برخی دوستان می گویند سهم داخلی 10 درصد است. حتی من عدد 40 تا 45 درصد سهم داخلی را شنیده ام. چه کسانی که می گویند 45 درصد یا آقای دکتر یوسفی نماینده اهواز گفته است 35 درصد، همه بر این که نقش بخش خارجی غالب بر بخش داخلی است، تاکید دارند.
*آقای محسن قاسمی سرپرست وقت سازمان هواشناسی کرمانشاه چند سال قبل مقاله ای با عنوان «وضعیت گرد و غبار استان کرمانشاه در سال 1388» منتشر کرده و گفته گرد و غبار با منشاء خارجی دو علت دارد. یکی کانون های سنتی ایجاد گرد و غبار در جنوب عراق مثل تالاب هورالعظیم و همچنین اردن و شمال عربستان. یکی هم منشاء های جدید در حوزه آبریز فرات است یعنی شمال سوریه و نواحی پایین تر از مرز ترکیه. بعد هم گفته این گرد و غبارهای با منشاء جدید ، صدها کیلومتر را می توانند منتقل شوند و رسوبات اقیانوسی هستند. با توجه به این که تخصص شما در حوزه زمین شناسی است، خاک این رسوبات اقیانوسی چه مشخصاتی دارند که در توفان های گرد و غبار نقش دارند؟
-من مقاله ایشان را نخوانده ام. اما وقتی صحبت از منشاء اقیانوسی می کنیم...
*گفته رسوبات اقیانوسی که از روزگاران قدیم باقی مانده است.
-دو تا موضوع می تواند اثبات کننده آن باشد. شاید از دو طریق یا دو قرینه به این موضوع رسیده باشند. یکی اندازه دانه ریزگرد است. دانه های خیلی ریز، معمولا منشاء آبی دارند. در بیابان های شمال عربستان منشاء آبی نداریم.
یک موضوع دیگر بحث وجود بقایای موجودات زنده میکروسکوپی است. یعنی وقتی ببینند این ذره متعلق به یک پوسته استراکد است یا یک قطعه از دیاتوم است.
پس، یکی اندازه است و یکی هم وجود بقایای موجودات زنده ای که در اقیانوس زندگی می کنند. برای مثال می گویند این پلانگتون متعلق به اکوسیستم اقیانوسی است. الان هم در گرد و غبار در فضای کشور ما این موجودات وجود دارد.
*منظور آقای قاسمی آب هایی بوده است که صدها میلیون سال قبل کل منطقه ما را پوشانده و در اینجا اقیانوس وجود داشته است.
-آن قابل شناسایی است و می توان سنّ آن را هم تشخیص دارد.
*در آن مقاله آمده است که حوزه فرات در شمال سوریه از رسوبات اقیانوسی در ازمنه های بسیار قدیم، مناسب ترین مواد برای تشکیل توفان گرد و غبار است.
-از شمال سوریه نمی تواند باشد. علت این است که جریان باد غالب که گرد و غبار را وارد غرب ایران می کند، تقریبا یک جهت جنوب غربی به شمال شرقی دارد. یعنی معمولا باد غالب در مناطق غربی و جنوب غربی ایران، جهت جنوب غرب به شمال شرق دارد.
اگر ما کانون را شمال سوریه در نظر بگیریم معمولا جهت، یک جهت دیگر است و باید جهت شمال غربی به جنوب شرقی باشد که ما این جریان غالب حرکت هوا را در منطقه نداریم.
* در آن مقاله گفته شده است شمال سوریه، منشاء جدید گرد و غبار است. تفاوت قائل شده است بین منشاء جدید گرد و غبار و منشاء سنتی گرد و غبار که هورالعظیم بخش عراق و اردن و عربستان است.
-من با توجه به رصدی که روی نقشه های ماهواره ای داشته ام، می توانم بگویم منشاء عمده گرد و غباری هم که در استان های ایلام و کرمانشاه داریم، عراق است. یک بخش از آن همین بین النهرین عراق است.
*در آن مقاله سرپرست اداره هواشناسی استدلال شده که گرد و غبار جنوب عراق به ارتفاع فوقانی تر جوّ می رود، قابل تحمل است و دوام ندارد ولی گرد و غبار با منشاء جدید که ناشی از رسوبات اقیانوسی است در سطح زمین و جوّ پایین ظاهر می شود. به نظر شما، توفان گرد و غبار چگونه تشکیل می شود؟
- برای این که گرد و غبار شکل بگیرد چند عامل باید با هم رخ بدهد. در یک منطقه، باید لایه های رسی یا ذرّات رسی منفصل یعنی جدا از هم داشته باشیم و این باید شکل گرفته باشد.
دومین موضوعی که باید وجود داشته باشد بحث رویدادهای اقلیمی است مثل جریانات هوا و سامانه های جوّی موثر. با وجود ریزگرد یا دانه منفصل در سطح زمین، تا آن سامانه شکل نگیرد گرد و غبار نداریم. این دو تا باید با هم شکل بگیرد تا به پدیده گرد و غبار تبدیل شود یا توفان گرد و غبار شود.
فاصله قطعا تاثیر دارد. در سال 1387 توفان گرد و غباری در جنوب و جنوب غربی ایران شکل گرفت، حتی تهران را به تعطیلی کشاند. یعنی این ذرّات تا تهران هم آمدند. اینها عمدتا در همان لایه های بالاتر می آیند و معمولا غلظت آن کمتر است و دانه های آن ریزتر است. در منطقه نزدیک به کانون گرد و غبار، قطعا این موضوع تشدید می شود.
*در زمانی که شما مسئولیت معاونت سازمان محیط زیست را داشتید آیا تحقیقاتی انجام شد یا از تحقیقاتی اطلاع پیدا کردید که نشان بدهد چقدر از منشاء گرد و غبار مربوط به تالاب است و چقدر مربوط به زمین های کشاورزی که رها شده و در آنها کشاورزی انجام نمی شود یا مربوط به بیابان های سوریه و عربستان؟
-کار جامعی در آن دوره انجام نشد. چون در سال های آخر دولت اقثای احمدی نژاد، این پدیده تشدید شد. روی این که درصد تعیین شود کار نشد. روی این که کانون های داخلی و خارجی مشخص و شناسایی شود، کار شد. هم در دولت نهم کار شد و هم در دولت بعدی.
حتی خاطرم هست یکی از این تعیین درصدها را همان موقع در دولت دوم آقای احمدی نژاد توسط آقای محمدی زاده(رئیس پیشین سازمان محیط زیست) اعلام شد و گفت منشاء داخلی اینها 10 درصد است. البته در آن موقع، من در سازمان محیط زیست مسئولیتی نداشتم.
در آن زمان روی این موضوع بحث می شد که عوامل داخلی یا کانون ها و منشاء های داخلی در کجا هستند. بعضی از این کانون ها شناسایی شد. عمدتا از تالاب هورالعظیم و حواشی تالاب شادگان تا جاده اهواز به سمت ماهشهر نام برده شد. این دو کانون، منشاء داخلی گرد و غبار هستند.
در آن موقع در این حد روی شناسایی کانون های داخلی بحث شد. جلسات متعدد با طرف عراقی هم برگزار شد. وزیر وقت محیط زیست عراق، در بهمن 1386 سفری به ایران داشت. خانمی به اسم «نرمین احمدعثمان» وزیر محیط زیست عراق بود. رئیس وقت سازمان محیط زیست هم سفری به عراق داشت. بنا بود که در سال های بعد بحث اقدامات مشترک پیگیری شود که من خیلی در دولت های بعدی نقشی نداشتم.
اما عوامل کانون های داخلی ایجاد کننده گرد و غبار، عمدتا انسانی است و عوامل انسانی، بیش تر نقش داشت. در مجموع دو عامل داریم. یک عامل، عامل طبیعی است و یکی هم عوامل انسانی است. عامل طبیعی، مثل خشکسالی که در چند سال اخیر تشدید شد و تغییرات اقلیمی هم نقش دارد.
ما دو کانونی که نام می بریم یعنی حواشی تالاب شادگان و هورالعظیم، نتیجه عوامل انسانی است. سد کرخه در سال 1380 عملیات اجرایی آن تمام شد و به بهره برداری رسید. سد کرخه، اثر بسیار زیادی بر این موضوع داشت.
*آب رودخانه کرخه نهایتا به تالاب هورالعظیم وارد می شده. به اعتقاد شما با تاسیس سد کرخه سهمیه آب هورالعظیم از رود کرخه کم شد؟
-کرخه یک رودخانه وحشی است. شاید در طول سال، آب چندانی نداشته باشد ولی در سیلاب های زمستانی، منطقه وسیعی را زیر آب می برد و در نهایت به هورالعظیم می ریخت. کرخه و کارون، دو حسن و کارکرد داشتند. اولا رود کرخه، تامین کننده بخشی از آب هورالعظیم بود و کارون هم تامین کننده بخشی از آب تالاب شادگان.
همچنین طغیان های زمستانی کرخه و کارون، باعث می شد پهنه وسیعی از استان خوزستان زیر آب برود. این باعث اتصال دانه های خاک به همدیگر می شد. کرخه و کارون مثل زمین هایی که به صورت غرقابی آبیاری می شوند، حالت غرقابی ایجاد می کردند.
این وضع باعث باعث می شد دانه های رس موجود در خاک از حالت انفصال و منفصل بودن در بیاید و یک به هم پیوستگی پیدا کنند و نوسانات جوّی و جریانات یا سامانه های جوّی، دیگر از زمین بلند نشوند.
وقتی شما سد تاسیس می کنید، جلوی طغیان را می گیرد ولی آن حالت غرقابی در زمین های پایین دست رخ نمی دهد و تالاب ها نیز حق آبه خود را از دست می دهند.
* تاسیس سد کرخه با هدف آب رساندن به زمین های کشاورزی بوده یا کنترل آب و جلوگیری از طغیان؟
-تاسیس سد کرخه، اهداف مختلفی داشته است. یک هدف، مهار روخانه بود. دوم هم تامین آب کشاورزی زمین های پایین دستی بود که قرار بود 350 هزار هکتار زمین را زیر کشت ببرند و متاسفانه این کار انجام نشد. یعنی «هم کتک را خوردیم و هم پیاز را». هم تالاب را خشک کردیم و هم هدف از ایجاد سد، محقق نشد. هیچگاه کانال های آبیاری پایین دست سد تکمیل نشده است.
کانال های آبیاری باید همزمان با ساخت سد و در سال های بعد ایجاد می شد. این کار باید در دولت آقای هاشمی رفسنجانی و دولت آقای خاتمی و دولت آقای احمدی نژاد و دولت آقای روحانی انجام می شد. الان هم کانال های درجه یک و دو یعنی کانال های بزرگ ایجاد شده ولی کانال های ریز برای استفاده در کشاورزی احداث نشده است.
*به غیر از این موضوعات، موضوع دیگری می خواهید درباره بخش داخلی صحبت کنید؟
-رود کارون را با 5 سد مهار کرده ایم یعنی سد شهید عباسپور(کارون 1)، سد مسجد سلیمان(گدار لندر)، سد کارون 3، سد کارون 4 و سد گتوند علیا. سد کارون 1 در رژیم گذشته تاسیس شد و در سال 1354 تمام شد. بقیه آن سدها در دوره بعد از انقلاب تاسیس شده است.
*همه این سدها تاثیر داشته اند در این که آب کمتر به مناطق پایین دست برسد؟
-بله. این که در پایین اهواز آب نیست، بالاخره یکی از عواملش این سدهایی است که ساخته شده.
*منطقه ماهشهر که در شکل گیری کانون های گرد و غبار تاثیر دارد به چه علت بوده است؟
-کاهش سطح آب یا ورودی آب به تالاب شادگان. یکی از رودخانه های تغذیه کننده تالاب شادگان، رود کارون است. یکی از کانون های گرد و غبار که شکل گرفته در حوالی محور اهواز-ماهشهر است. آن هم به علت کاهش آب در تالاب شادگان است.
وقتی کارون طغیان می کرد یک پهنه وسیعی از تالاب شادگان را زیر آب می برد و موجب به هم پیوستگی ذرّات خاک می شد. الان میزان اب کالرون کم شده و تالاب شادگان هم، کوچک شده.
* رود فرات از ترکیه سرچشمه می گیرد و به سوریه و سپس به عراق و هورالعظیم وارد می شود. سد آتاترک در سال 1996 در ترکیه افتتاح شده و یکی از چند سد بزرگ جهان است. این سد باعث می شود آب کمتری به هورالعظیم وارد شود. سد ایلیسو نیز در ترکیه روی دجله تاسیس شده و در سال 2019 تکمیل می شود. این سدها چه تاثیری در سوریه و عراق داشت؟
- سه عامل در تشکیل کانون های گرد و غبار در مرکز و جنوب عراق، نقش دارد. عامل خشکسالی و تغییر اقلیم، یک عامل طبیعی است. اما تاسیس سد، یک عامل انسانی است. وضعیت دجله و فرات دقیقا مشابه کارون و کرخه بوده است.
فرات و دجله، رودخانه های وحشی و طغیان گر بوده اند. وقتی فصل بارندگی می رسید تقریبا منطقه بین النهرین، حالت غرقابی و زیر آب رفتن پیدا می کرد. با تاسیس سدها، این وضعیت غرقابی شدن زمین ها در عراق اتفاق نمی افتاد.
از طرف دیگر و جدا از بحث ساخت سد در ترکیه، مدیریت منابع آب در عراق هم درست شکل نگرفت. در زمان صدام، به دلایلی خشک کردن تالاب هورالعظیم اجرایی شد. یک دلیل خشک کردن تالاب به خاطر درگیری ای بود که در نیزارها با مجاهدین عراقی داشت. آنجا منطقه شیعه نشین عراق بود. به سمت خشک رفتن تالاب رفتند. نهری را به نام «نهر صدام» ایجاد کردند که آب تالاب را خالی می کرد.
ایجاد این نهر، یکی از دلایل عمده خشک شدن هورالعظیم در زمان صدام بود. دوم این که در حوالی بغداد، تالاب هایی وجود دارد که به علت غلظت نمک، آب آنها شبیه دریاچه ارومیه است. آب این تالاب ها نیز کم شد. یعنی ایجاد عرصه های مستعد برای ریزگرد.
پس یک عامل، کاهش سطح آب تالاب های عراق است. دوم، خشکاندن هورالعظیم است. سوم سدها در بالادست رودخانه های دجله و فرات. یعنی سه عامل انسانی موثر بر پهنه عراق و تا حدودی هم سوریه. همه اینها دست به دست هم داد. بنابراین پدیده گرد و غبار در ایران، هم منشاء داخلی دارد و هم منشاء خارجی.
متاسفانه الان این پدیده را به عنوان یک پدیده غالب در خوزستان می بینیم. قبلا به این صورت بود که تعداد روزهایی که در طول سال، این مشکل وجود داشت خیلی کم بود ولی الان هر چه جلوتر می رویم، تعداد این زمان ها یا روزها افزایش پیدا می کند. تا قبل از سال 1363 خیلی پدیده گرد و غبار نداشتیم. گاهی از صحراهای عربستان گرد و غبار می آمد تا سواحل شمالی خلیج فارس.
در سال 1363 یک مقدار جنوب غرب ایران را متاثر کرد تا حدود سال های 1367 و 1368 که شاید یکی از عوامل آن خشکاندن هورالعظیم توسط صدام است. بعد از آن پدیده گرد و غبار خیلی نداشتیم. چون خشکسالی وجود نداشت و تالاب ها پر آب بود. در سال های 1384 و 1385 باز گرد و غبار را داشتیم و همچنین در سال های 1377 و 1388 گرد و غبار را داشتیم و در سال های اخیر که تشدید شد. یعنی در زمینه اوج گرفتن میزان گرد و غبار نوسان داشته ایم.
*آقای هاشم سواری نماینده دشت آزادگان و هویزه در خرداد 1389 در نطق خودشان گفته بود گرد و غبار و خشکسالی باعث کاهش عملکرد مزارع گندم شده و از دولت خواسته بود در این زمینه اقداماتی انجام بدهد. چه راهکاری وجود دارد که بر این مشکلات غلبه شود یا واقعا دیگر نمی شود به صورت ضرب الاجلی کاری انجام داد؟
-دامنه تاثیرات پدیده گرد و غبار، خیلی وسیع است. آقای سواری به یک مورد اشاره کرده است یعنی اثرات زیانبار گرد و غبار در حوزه کشاورزی. یک آسیب دیگر که گرد و غبار می تواند وارد کند از بین رفتن مراتع و جنگل های زاگرسی مطرح است.
گرد و غبار همچنین تاثیر مخربی بر اقتصاد و ظرفیت اجتماعی منطقه دارد. الان مهاجرت از استان خوزستان سرعت گرفته است. اقتصاد آنجا از جمله کشاورزی را در وضع مشکلی قرار داده است. بحث خطوط انتقال انرژی هم مشکل به وجود آورد.
از بین بردن گونه های گیاهی و جانوری، حتما جزو پیامدها است. گرد و غبار، اخلال در حمل و نقل را به دنبال دارد. وقتی گرد و غبار، خیلی شدید می شود تمام پروازهای هواپیماها لغو می شود و برای مردم مشکل ایجاد می شود.
*در سال 89 این نماینده نسبت به تاثیرات منفی گرد و غبار هشدار داده است. اقدامات دولت به صورتی نبوده که این مشکل رفع شود یا کاهش پیدا کند. آیا اولویت دولت عراق هم عوض شده و در سال های اخیر اولویت آن کشور بیش تر مبارزه با داعش است و اولویت اول بقیه کشورها نیز نیست؟
-برای مقابله با این موضوع راه حل ها را اعلام کرده اند. مطالعات زیادی انجام شده چه در دولت های گذشته و چه در دولت فعلی. راهکارهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت ارائه شده است.
راهکارهایی برای مهار کانون های داخلی ارائه شده است. حتی اگر سهم کانون های داخلی گرد و غبار را همان حداقل 10 درصد در نظر بگیریم، رفع این کانون های داخلی نیز بالاخره تا حدی موثر است. اولا ما باید کانون هایی را که منشاء داخلی دارند مهار کنیم. یک راهش تامین حق آبه تالاب ها است و همچنین تامین حق آبه رودخانه ها.
در برخی فصل ها در اهواز، رود کارون را در حدی می بینیم که عمدتا فاضلاب است. یعنی اگر فاضلاب های اهواز به کارون نریزد، ما دیگر رودخانه ای نداریم. بنابراین کارون عمدتا فاضلاب های شهری یا صنعتی است.
در بلندمدت، بحث ایجاد فضای سبز مطرح است. در میان مدت، مالچ پاشی موثر است یا استفاده از روش های مشابه مالچ و تثبیت خاک. اینها روش هایی است که در مطالعات مختلف به آنها اشاره شده.
وزارت نفت در هورالعظیم نفت استخراج می کند. ما منکر این نیستیم که وزارت نفت باید کار خودش را انجام بدهد ولی بودجه بیشتری اختصاص بدهند و تالاب را نابود نکنند. خشکاندن تالاب، راهکار مناسبی برای این که حتما دکل نفت را در خشکی نصب کنیم، نیست.
الان در خلیج فارس هم دکل نفتی نصب می کنیم و در بعضی جاهای آن 90 متر عمق آب است. در هورالعظیم نهایتا عمق آب 4 یا 5 متر است. خشک کردن تالاب و حفاری برای نفت، روش مناسبی نیست. می توانند سکوی نفت را با روش های ویژه این مکان ها، نصب کنند. این طور نیست که بگوییم تخریب تالاب تمام شده است و دیگر تخریب انجام نمی شود. الان هم در حال تخریب تالاب هستیم.
*در خصوص جنوب غربی تهران و زمین های کشاورزی در قزوین که در آنها کشاورزی انجام نمی شود و رها شده و خاک آنها به تهران می آید چه کاری می توان انجام داد که تهران از معضل گرد و غبار نجات پیدا کند؟
- پدیده غالب در تهران، پدیده گرد و غبار نیست. پدیده غالب در تهران و ذرّات معلق در تهران، ذرّات معلق رسی خارج از تهران نیست. آلاینده های ما در تهران، آلاینده های صنعتی یا تکنولوژیکی است. ما در تهران، با پدیده گرد و غبار به عنوان معضل و با منشاء گرد و غبار اطراف تهران، درگیر نیستیم.
*چند توفان گرد و غبار در تهران به وقوع پیوسته است و در توفان خرداد ماه سال 1393 تعداد 6 نفر هم کشته شدند. این توفان ها کل شهر را تحت تاثیر قرار می دهد.
-آن توفان از جنوب غرب تهران به سمت تهران آمد. دستکاری هایی در اطراف تهران انجام شد مثل دستکاری در جاده ساوه و شهر پرند. دستکاری هایی هم در غرب تهران و خصوصا در حواشی منطقه 22 شهرداری تهران اتفاق افتاد.
*دستکاری یعنی چه دقیقا؟
-دستکاری یعنی این که ما سطح زمین را با عوامل انسانی، دچار دگرگونی کردیم مثل حفاری و خاک برداری و تسطیح با ماشین آلات. در پروژه های پرند و با آن عظمت، بخش وسیعی از سطح خاک، دست خورده شد.
*پروژه های پرند در زمان تاسیس مسکن مهر منظورتان است؟
-بله؛ یکی از کانون هایی که در پرند شکل گرفت عمدتا در همان زمان بود. هم شهر جدید پرند بود و هم بحث مسکن مهر آن. این باعث شد کانون های گرد و غبار شکل بگیرد. اما اینها به عنوان معضل تهران شناخته نمی شود.
چیزی که در تهران به عنوان ذرّات معلق و آلاینده های زیر 2.5 میکرون می شناسیم و معمولا به عنوان آلودگی هوا در تهران شناخته می شود، خیلی خاستگاه خارج از شهر تهران ندارد.