همدلی/ آساره کیانی: روز جهانی زن نزدیک است و نگاههای زنانه به مسائل متفاوت در عرصه زنان، مطرح میشوند. شاید جنبهای از این زنانگی که با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی کشور ما بیشتر مورد توجه قرارخواهد گرفت، بحث روز شهر و کشور خودمان است؛ نزدیکشدن به انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شورای شهر.
راجع به نقش زنان در انتخابات، پیش از این صحبت شده بود و حالا اگر بخواهیم آن را بازتر کنیم، ممکن است به این نکات برسیم که شاید بودن یک کاندیدای زن برای ریاست جمهوری، شوخی است مثل بحث کاندیداشدن خانم مرضیه وحیدی دستجردی که همه او را مورد تمسخر قرار دادند حتی روزنامههای اصلاحطلب هم عکس او را به حالت تمسخر، به کار برده بودند؛ فارغ از جنسیت و جناحبندی این قضیه را در نظر میگیریم؛ از زهرا نژادبهرام، فعال حقوق زنان میپرسیم که در شرایط فعلی، زنان، نه اینکه صرفا بخواهند کاندیدا شوند، برای اینکه حضور پررنگتری داشته باشند، یا حداقل، نمایندههایی(حتی مرد) به شورا بفرستند که بتوانند تا حدی حقوق زنها را رسیدگی کنند؛ حقوقی که شامل همه امور میشود؛ از ورزش بانوان خانهدار تا سایر مسائل حاشیهای و پیش پاافتاده که حالا مورد غفلت واقعشدهاند، چه کاری باید انجام داد؟ زنها در شرایط فعلی باید در چه زمینههایی فعالیت کنند؟
به اعتقاد نژادبهرام، در عرصه انتخابات، زنانی هم که میخواهند رای دهند، باید بدانند اگر رایشان همجنسهای خودشان باشد، یقینا وضعیت نیمی از افراد جامعه بهتر خواهد شد. او میگوید «زنان از سوی خود و برادرانشان به حاشیه رانده میشوند و بهانه آن هم اذیتشدن آنها است؛ صحبتهایی از سر مهر که به ضرر آنها تمام میشود. اما وقت آن رسیده که زنان جامعه ما آستین بالا بزنند و وارد عرصه شوند.»
حضور زنان در جامعه، در کشور ما هم موضوعی سیاسی و هم اجتماعی است؛ در این زمینه اگر بخواهید نگاهی به زنانگی جامعه داشته باشید، انتخابات پیش رو را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما نمیتوانیم بدون وجود زنان راجع به فرهنگها یا داشتههای فرهنگی و اجتماعیمان در اجتماعاتی نظیر انتخابات شرکت کنیم. انتخابات برای ما تنها وجهه سیاسی ندارد؛ وجهه فرهنگی، اجتماعی هم دارد؛ بخش فرهنگی، اجتماعی آن این است که ما به تمام منابع انسانیمان برای حضور در عرصه انتخابات نیاز داریم؛ هر سال در تمام انتخابات، فارغ از جنسیت، زنان را دعوت کردهایم که در پای صندوقهای رای حاضر شوند و به کاندیداها و نمایندههایی که مورد تائید قرارگرفتهاند، رای بدهند.
ما اما هیچگاه از این زاویه نگاه نکردهایم که پاسخگوی این جمع کثیری که پای صندوقها میآیند کیست؟ برای همین شاهد آن هستیم که وقتی یک کاندیدای زن اظهار تمایل میکند، مورد تمسخر قرار میگیرد و بیشتر به عنوان بدلی برای شکستن آراء به حساب میآید.
بحث کاندیداتوری زنان را توسط یک حزب یا جناح خاص، چطور ارزیابی میکنید؟
فارغ از اینکه این رویکرد یا تاکتیکی سیاسی برای شکستن آراء یا هرچیز دیگر باشد، مهم این است که یک زن یا یک جناح سیاسی به خود این جرئت را داده که بتواند یک زن را بعد از گذشت نزدیک به 40 سال از انقلاب اسلامی، به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری معرفی کند یا حتی گمانهزنیهایی برای آن صورتگرفته؛ از این روست که تاکید میشود بحث انتخابات، بحثی فرهنگی، اجتماعی است.
چه چیزی مانع از تفکر جدی به حضور زنان در عرصه انتخابات میشود؟
مساله برای ما سیاسی نیست؛ بلکه رویکرد ما به زن است؛ ما زنان را در جایی که تنها در نقش کسانیکه میخواهند، مشارکت سیاسی داشته باشند و به شکل تودهای میپذیریم؛ اما آنجایی که قرار است زنان در نقشهای کلیدی و نخبگی وارد عرصه شوند، پذیرشش برای ما دشوار است.
هنوز باورهای اجتماعی ما به این جمعبندی نرسیده که نیمی از این جامعه زنان هستند و چه تفاوتی دارد که مردی یا زنی کاندیدا باشد؟ مهم این است که شما پاسخگوی مطالبات جامعه باشید؛ چه بسا جامعه به این رسیده که مردانی شاید به قدر کافی قادر به پاسخگویی به نیازهای جامعه نیستند.
موضعگیریهایی که نسبت به زنان صورت میگیرد، نشاندهنده این است که ما هنوز راه زیادی را برای تغییر باورهای فرهنگی نسبت به زنان داریم و زنان را تا جایی در مشارکت موثر می دانیم که به مردان رای دهند و در حوزه تودهای وارد عرصه مشارکت شوند.
این دغدغه و نگرانی همواره در جامعه وجود داشته که مطالبات جامعه بر زمین مانده؛ مطالبات زنان روز به روز فزاینده تر میشود و بر مطالبات پاسخدادهنشده اضافه میشود و این نشان میدهد که حضور زنان در عرصه نخبگی بسیار الزامی و جدی است.
اما چه کنیم که جامعه با زنان و نسبت به نخبگی آنها رویکرد مثبتی داشته باشد و چه کنیم که زنان به این سمت حرکت کنند و در عرصه رایگیرندگی مشارکت داشته باشند؟
در این بخش که جامعه چهطور اقبال کند؛ به نظر میرسد که جامعه حداقل در عرصه شورای شهر این را به اثبات رسانده که هرگاه زنانی در این عرصه حاضر شدند، جامعه نسبت به آنها اقبال داشته؛ حضور 8 زن، در ریاست شورا و 18 زن در طول چهار سال گذشته، در شوراهای مختلف، بیانگر اقبال جامعه به زنان است؛ به خصوص در حوزه شورای شهر و پارلمان محلی که معتقد است که نیازهای زندگی شهری و روستایی توسط زنان بهتر دیده میشود و زنان انسانیتر به شهر نگاه میکنند و شهر را باور انسانی دارند چراکه معتقدند آنچه به شهر و روستا هویت میدهد، هویت انسانها است نه آموزهها و هویتهای ساختهشده و مصنوعی و تبعیضآمیز.
چرا زنان میتوانند در حوزه شهری و روستایی بهتر از مردان عمل کنند؟
هوای خوب، بهداشت محیط، اوقات فراغت، دیدهشدن همه اقشار اعم از کودکان، سالمندان، معلولان، زنان و مردان و.. ضرورتهایی است که زنان بهتر از مردان میبینند و تجربه این را نشان داده است.
این به دلیل نقشهای چندگانهای است که زنان در جامعه ایفا میکنند اعم از نقشهای مادری، همسری، همکاری و... خیلی بهتر میتوانند برای این نقشها سازوکارهای مناسب را تدارم ببینند؛ از این جهت است که به نظر میرسد زنان با جامعه در حوزه شورای شهر و روستا مشکلی ندارند و جامعه این را تائید کرده است.
اما چرا زنان کاندیدا نمیشوند یا کمتر کاندیدا میشوند؟
کافی است نگاههایی به آمارهای گذشته در طول تاریخ بیاندازیم؛ چهار دوره انتخابات شورای شهر موید این است که روند مشارکت زنان با فواصلی، رو به افزایش بوده. از 1296 کاندیدای شورای شهر زن در شهر و روستا، 696 نفرشان وارد شورا شدهاند؛ هرچند این تعداد نسبت به مردانی که وارد شدند، بسیار اندک است، اما خود جای امیدواری دارد که پنجاه درصد کاندیداهای زن وارد شورا شدند؛ زنان باور دارند میتوانند توجه مخاطبان را به خود جلب کنند اگر وارد عرصه شوند.
چه کار باید کرد که زنان وارد جامعه شوند؟
زنانی که نظرشان برای اصلاح امور است، باید مسئولیت این اصلاح را به عهده بگیرند. تا زمانیکه این اصلاح توسط دیگرانی صورت بگیرد، (تجربه نشان داده) که خیلی نمیشود به تصمیمگیریها اعتماد کرد؛ حداقل در بخش پارلمان محلی و شوراهای شهر و روستا.
زنان باید باور کنند که هم میتوانند و هم جامعه به آنها نیاز دارد؛ زنان میتوانند چون تجارت بسیاری در این زمینه دارند؛ زنان میتوانند چون بالای هشتاد درصد آنها باسواد هستند؛ زنان میتوانند چون توانستهاند بیش از مردان کرسیهای دانشگاهها را به خود اختصاص دهند؛ زنان میتوانند چون تجربه مشارکت اجتماعیشان افزایش پیدا کرده؛ زنان میتوانند چون دغدغه دارند؛ دغدغه دارند نسبت به مسائل شهر و زندگیشان. پس زنان باید آستین بالا بزنند وبه نمایندههای خود زیاد اکتفاء نکنند؛ تا به حال برادران خود را فرستاده بودند و حالا وقت آن رسیده که خود به عنوان نمایندگان برادران و خواهرانشان، وارد عرصه شوند.