شوشان تولبار
آخرین اخبار
شوشان تولبار
کد خبر: ۶۶۸۴۶
تاریخ انتشار: ۰۱ فروردين ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۳
مرور سال کهنه؛ 12 ماه، 12 روز/ فروردین 95
صبح 24 فروردین 1395 نمایندگانی غالبا بازمانده از مجلس جدید بازگشت سهمیه بندی بنزین را تصویب کردند و عصر همان روز از تصمیم خود برگشتند. حذف یارانه نقدی 24 میلیون نفر را هم تصویب کرده بودند...
عصر ایران- سال 1395 در حالی شروع شد که فضای سیاسی کشور متأثر از انتخابات هفتم اسفند 1394 بود. به رغم قلع و قمع گسترده کاندیداهای مستقل و اصلاح طلب در سراسر کشور نتیجه انتخبات مجلس شورای اسلامی با آنچه اصول گرایان می پنداشتند متفاوت بود. 
اصلاح طلبان و اعتدال گرایان البته نتوانستند به خاطر همین ردصلاحیت ها اکثریت کرسی های پارلمان را به دست آورند اما متقابلا شمار قابل توجهی از رادیکال ها و نابرجامی های مجلس نهم از نمایندگی مجدد بازماندند و بدین ترتیب مجلسی شکل گرفت که اگرچه در آن هیچ فراکسیونی اکثریت ندارد اما مخالفان دولت و توافق هسته ای یا از مجلس بیرون ماندند یا در اقلیت قرار گرفتند.
در تهران و در اتفاقی بی سابقه هر سی نماینده لیست «امید» در مرحله اول انتخاب شدند و فهرست اصول گرایان شکستی تلخ را تجربه کرد. این در حالی بود که به جز شش یا هفت چهره بقیه افراد چندان شناخته شده نبودند.
در این فضا سال 95 شروع شد و نمایندگانی که آخرین ماه حضور خود در پارلمان را باید سپری می کردند دست در کار مصوباتی شدند که از آنها با عنوان « پوست خربزه زیر پای دولت» یاد شد.
اتفاق جالب این بود که صبح سه شنبه 24 فروردین 1395 و در قالب بررسی لایحه بودجه نمایندگان بازگشت سهمیه بندی بنزین را تصویب کردند و عصر همان روز از تصمیم خود برگشتند. 
در اقدامی دیگر دولت را مکلف کردند یارانه نقدی 24 میلیون ایرانی را حذف کند. هم زمان این شایعه در جامعه درگرفته بود که محمود احمدی نژاد قصد دارد در انتخابات آتی با شعار سه برابر کردن یارانه ها بیاید. 
شتاب زدگی در تصویب در صبح گاهان و انصراف در عصرگاهان چنان بود که روزنامه «وطن امروز» از مخالفان سرسخت دولت و برجام تیتر زد: « اشتباه مجلس، زرنگی دولت» و مهرداد بذرپاش هم گفت: « اگر سه شنبه مجلس تعطیل بود بهتر بود!»
بیشترین هوشمندی را اما محمد باقر نوبخت از خود نشان داد که به این دام نیفتاد و با هماهنگی رییس مجلس مصوبه ای که می توانست دردسرساز شود منتفی شد.
این اتفاق از جانب دیگر دولت را بیش از پیش متوجه این نکته ساخت که از کجا می تواند ضربه بخورد زیرا باور پذیر نبود نمایندگانی که مجلس هفتم را با تثبیت قیمت بنزین 80 تومانی شروع کرده بودند بخواهند مجلس نهم را با افزایش قیمت بنزین 1000 تومانی به پایان برسانند.
تا پایان سال 95 نه قیمت بنزین افزایش یافت و نه یارانه شمار قابل توجهی قطع شد بلکه این روش را انتخاب کردند که چنانچه به قطع یارانه اعتراضی صورت گرفت پرداخت آن را از سر گیرند.
اصول گرایان بازمانده از مجلس جدید از دست کاری در بودجه 95 طرفی نبستند و اتفاقا دولت بود که از افزایش نیافتن قیمت بنزین و ادامه پرداخت یارانه نقدی دفاع کرد.
در اتفاقی دیگر سعید جلیلی کاندیدای ناکام انتخابات ریاست جمهوری 1392 که شاید در انتخابات 96 هم دوباره نامزد شود در دانشگاه گیلان گفت: « من اگر رییس جمهور بودم برجام را امضا نمی کردم. چون اندیشه بنده متفاوت است».
نشریه ای هم به طعنه تیتر زد: اگر شما رییس جمهور شده بودید که برجامی اتفاق نمی افتاد تا امضا کنید یا نه! چرا که برجام ( برنامه جامع اقدام مشترک) یا توافق هسته ای ایران با 5 عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل متحد به اضافه آلمان حاصل تغییر تیم مذاکرات هسته ای است.
اگر نخواهیم در سیاست درنگ کنیم و فروردین 1395 را از منظر فرهنگ و ایران شناسی هم بررسیم مهم ترین اتفاق آغازین ماه سال درگذشت منوچهر ستوده ایران پژوه نامدار بود که هر چند 103 سال زیست اما به سروی می مانست که افتادن او در آن سن هم گران افتاد زیرا همچنان شاداب و اهل پژوهش بود و در عین حال اهل بخشش و وقف چندان که باغ 10 هکتاری خود در متل قو را وقف کرده بود.
برای آن که نسل امروز بداند او که بود کافی است اشاره کنیم که مجموعه 10 جلدی « از آستارا تا استرآباد» حاصل پژوهش سترگ اوست و نه در کتابخانه و پای کامپیوتر که گاه با پای پیاده:« از آستارا تا خلیج حسینقلی در استرآباد بیست و اندی سال طول کشید و تمام کوه و دشت این منطقه را بررسی کردم و 5 جلد تألیف شد. از آستارا تا خلیج حسینقلی رفتم و دره و ماهور و همه جا را دیدم. البته آن وقت ها ماشینی نبود و با پای پیاده یا باقاطر از محلی به محل دیگر. با دوربین عکاسی و سایر وسایل بر کول!»
حال اگر یک سال پس از مرگ چنین انسانی که همه عمر خود را صرف خدمت به ایران کرد تندیسی از او نصب نشده و کوی و خیابانی به نام اونیست و صدا وسیمایی که سالانه بیش از هزار میلیارد تومان بودجه دارد به او نپرداخته بگذارید به حساب شدت فرهنگ دوستی و ایران دوستی و باقی قضایا...
در عرصه هنر فروردین 95 مالامال از اضطراب به خاطر وضعیت سلامت دو چهره شاخص موسیقی و سینما بود. نوروز 95 ناگهان همگان از ابتلای محمد رضا شجریان و عباس کیارستمی به بیماری سرطان با خبر شدند. یکی تا پایان سال تاب آورده و به نوروز 96 پا گذاشته و دیگری اما در تابستان خاموش شد و مرگ او خاصه به خاطر شایعاتی که درباره اهمال در درمان در گرفت سینما را تکان داد و دست آخر هم روشن نشد خطای پزشکی مربوط به کوتاهی در ایران بوده یا در فرانسه.
اتفاق مهم دیگر در عرصه فرهنگ در فروردین 95 ادامه پخش سریال موفق « شهرزاد» بود که به بخش های پایانی نزدیک می شد. مجموعه ای به کارگردانی حسن فتحی و با بازی خیره کننده علی نصیریان، شهاب حسینی و ترانه علیدوستی که مضمونی عاشقانه را در بستری از رخدادهای پس از کودتای 28 مرداد 1332 روایت می کرد و حالا در آغاز سال 96 هنوز مشخص نیست به خاطر ماجراهای یکی از تهیه کنندگان فصل دوم هم در کار خواهد بود یا نه.
اگر بخواهیم به جز سیاست و فرهنگ وهنر به عرصه ورزش هم سرک بکشیم باید یادآوری کنیم که در فروردین 95 نیز چالش وزیر وقت ورزش با سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال ایران ادامه یافت. دخالت در کار فدراسیون و تکاپوی تغییر سرمربی موفق مایه شگفتی شد و جای تردید باقی نگذاشت که به محض شکل گیری مجلس جدید او خود کاندیدای نخست تغییر در کابینه خواهد بود و این اتفاق البته رخ داد و حالا در فروردین 96 محمود گودرزی دیگر وزیر ورزش نیست چندان که از روز نخست هم نباید می بود ولی کارلوس کی روش هم هست و هم بر آن است که تیم ملی فوتبال ایران را از دو مانع دیگر عبور دهد و به جام جهانی 2018 نزدیک تر سازد...
نام:
ایمیل:
* نظر:
شوشان تولبار