شوشان / دکتر محسن صنیعی
با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، تکاپوی انتخاباتی بسیاری از موافقین و مخالفین کاندیداهای احتمالی ریاست جمهوری و کاندیداهای شوراها و هوادارانشان، شروع شده است. قصه انتخابات، قصه حرف های خودمانی دید و بازدیدهای عید بود.
اما لازم به یادآوری است که بر همه کمپین های انتخاباتی لازم است دو مشخصه انصاف و صداقت را سرلوحه حرکت انتخاباتی خود قرار دهند.
۱- انصاف
انصاف که از زيباترين خصلتهای اخلاقی است به معنای عدالتورزی و اجرای قسط و اقرار به حقوق مردم و ادای آنهاست و اين كه هر خیری را برای خود میخواهیم برای ديگران هم بخواهیم و هر زیان و ضرری كه برای خود نمیپسندیم برای ديگران هم نپسندیم. انصاف را می توان عادلانه قضاوت کردن نسبت به مخالفین و موافقین خودمان بدانیم.
منصفانه قضاوت کردن، یعنی قوت های مخالف خود را گفتن و در قضاوت ضعف های مخالف خود، واقع بینانه قضاوت کردن، نه این که از یک کاه، کوه بسازیم.
منصفانه قضاوت کردن، یعنی این که اگر بناست در مورد ضعف های دیگران، قضاوت کنیم، خودمان را به جای ایشان بگذاریم و بپرسیم که آیا اگر من در موقعیت ایشان بودم، من بهتر می توانستم امور را به سامان برسانم یا او؟
حال که در آستانه ورود به عرصه انتخابات ریاست جمهوری هستیم و بالطبع ، کاندیدای اصلی، رییس جمهور فعلی است و رقبای احتمالی و هوادارانشان، وارد نقد دولت یازدهم می شوند، منصفانه قضاوت کردن، یعنی واقع بینانه قضاوت کردن.
یعنی هر نقد بر دولت یازدهم باید بر اساس شرایط اولیه دولت یازدهم و شرایط پایانی دولت دهم و شرایط شکل گیری این دولت در مجلس نهم و نیز همه شرایطی باشد که دولت یازدهم در طول نزدیک به چهار سال گذشته، طی کرده است.
کاملا واضح است که شرایطی که دولت یازدهم در سال ۹۲، تحویل گرفته است، شامل تورم بیش از چهل درصد، نرخ رشد منفی ۶.۸% و نیز تحریم های نفتی و بانکی مختلف بوده است.
منصفانه قضاوت کردن، یعنی این که مخالفین دولت یازدهم پاسخ بگویند که اگر به جای دولت یازدهم، آن شرایط را تحویل می گرفتند، امروز شاخص های اقتصادی کشور در کجا بود؟
یا آن که از شعارهای اساسی مخالفین دولت یازدهم، عملکرد این دولت در روند اجرای برجام است، مخالفین دولت یازدهم باید منصفانه بگویند که اگر سیاست های قبل از ۹۲، ادامه پیدا می کرد، امروز کشور در چه شرایطی قرار می گرفت؟ آیا با آن روند، می توانستند کشور را از تحریم های مختلف بین المللی خارج کنند و امکان تبادل ارز را میسر کنند؟ یا کشور و مردم را در شرایطی قرار می دادند که چندین برابر بدتر از سال ۹۲ می بود؟
۲- صداقت
مشخصه دیگر لازم برای ورود به عرصه انتخابات، صداقت است. بر همه کاندیداهای ریاست جمهوری و کاندیداهای شوراها و نیز هوادارانشان، لازم است که صداقت را مشی خود قرار دهند. توانایی ها، سوابق و اعتقادات، باورها، برنامه ها و وعده های خود را واقعی نشان دهند.
مثلا یک کاندیدای شورا که تازه فارغ التحصیل شده است و در استخدام هیچ دانشگاهی نیست و احتمالا به جز یک حق التدریس، در یک دانشگاه کوچک، هیچ سابقه ای ندارد، خود را به عنوان استاد مجرب دانشگاه نشان دادن، جز عوام فریبی، چه مفهومی دارد؟
یا آن که کاندیدای شورای شهر، وعده ساخت پارک و بلوار و ... می دهد بدون این که هیچ شناختی از منابع درآمدی و برنامه ریزی شهری و محدودیت های برنامه ریزی شهری داشته باشند.
یا آن که کاندیداهای ریاست جمهوری، وعده سه برابر شدن یا پنج برابر شدن یارانه را مطرح می کنند، غافل از این که اگر بناست یارانه پنج برابر شود، این بدان معناست که خود به خود، بهای سوخت و حامل های انرژی نیز چند برابر خواهد شد که جز تزریق نقدینگی بسیار بالا در جامعه، اثرات تورمی بالا، رکود و بالاتر رفتن قیمت ارز، هیچ حاصل دیگری نخواهد داشت.
و در پایان، لازم است که یادآوری شود، همان طور که انصاف و صداقت باید مورد توجه همه دست اندرکاران انتخابات از طرف کاندیداهای مختلف ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا باشد، مردم عزیز هم باید با درایت و آگاهی و با تشخیص وعده های بی پایه، بتوانند مناسب ترین انتخاب را در انتخابات ۹۶ رقم بزنند.